به گزارش آوای اقتصاد; این حادثه تلخ در یزد، که در آن درگیری لفظی به یک قتل منجر شد، نه تنها یک اتفاق جنایی است بلکه باید آن را از منظر جامعهشناسی، روانشناسی و مدیریتی تحلیل کرد. یزد، این دیار تاریخی با پیشینهای غنی از فرهنگ همدلی و احترام، حالا شاهد رفتارهای خشونتآمیز و ناهنجاریهایی است که به هیچوجه با روحیات مردمش سازگار نیست.
از دیدگاه جامعهشناختی، این حادثه نشاندهنده بحرانهایی است که در دل جامعه وجود دارد؛ بحرانهایی که ریشه در تغییرات فرهنگی و فاصله گرفتن از ارزشهای گذشته دارند. رفتارهایی مانند درگیریها و درددلهای شبانه در خیابانها، نه تنها نشاندهنده هیجانهای زودگذر یا مستی نیست، بلکه حاکی از شکاف عمیق میان سنتها و رفتارهای کنونی است. این رفتارها تلنگری است برای همه ما که باید بهطور جدی به آن توجه کنیم.
از جنبه روانشناختی، باید بررسی کنیم که چه عواملی باعث شدهاند تا یک جوان به این مرحله از خشونت و بیمنطقی برسد که حتی یک درگیری ساده به قتل ختم شود. چرا در چنین مواردی، به جای آرامش و گفتوگو، خشم و بیتفکری در اولویت قرار میگیرد؟ این یک هشدار جدی برای جامعه است که باید توجه بیشتری به آموزش مهارتهای کنترل خشم و حل مسائل در میان جوانان داشته باشیم.
اما در عرصه انتظامی و مدیریتی، این حادثه نیاز به واکنش سریع، قاطع و حسابشده دارد. پلیس و نهادهای ذیربط بهطور جدی درگیر شدهاند تا نظم و امنیت را برقرار کنند، اما این اقدامات بدون همکاری و همیاری مردم و سایر نهادهای مسئول به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. پیشگیری از وقوع چنین حوادثی تنها با همکاری جمعی امکانپذیر است.
در این راستا، باید فرهنگ عمومی را تقویت کنیم. آموزش رفتارهای اجتماعی صحیح، مسئولیتپذیری و ایجاد فضاهای سالم اجتماعی برای جوانان باید در اولویت قرار گیرد. نظارت دقیقتری بر مکانهایی مانند قهوهخانهها، کافهها، فستفودها و پارکها ضروری است تا از بروز چنین حوادثی جلوگیری شود. همچنین تقویت سیستمهای پایش تصویری و جلوگیری از فعالیتهای غیرمجاز نیز میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
نقش خانوادهها در این میان حیاتی است. وقتی احترام، همدلی و گفتوگو در خانه نهادینه شود، میتوان امیدوار بود که رفتارهای خشن در آینده کاهش یابد. آموزش مهارتهای زندگی در مدارس و دانشگاهها نیز میتواند به جوانان کمک کند تا چالشهای زندگی را بهتر مدیریت کنند.
از سوی دیگر، وقتی جوانان به دنبال تخلیه هیجانات خود میگردند، نباید این فضاها به مکانهایی برای بروز رفتارهای خشونتآمیز تبدیل شوند. باید به این جوانان فرصتهای سالم و نظارتشده برای تفریح و سرگرمی ارائه دهیم. نهادهای فرهنگی و اجتماعی باید در این زمینه فعالتر عمل کنند.
مجموعه رسانهها نیز باید مسئولیتپذیر باشند. رسانههای آگاه میتوانند با اطلاعرسانی دقیق، مسئولانه و امیدبخش، مردم را به سمت همکاری و همدلی سوق دهند. در مقابل، رسانههای سطحینگر و هیجانطلب که تنها به دنبال جنجالآفرینی هستند، میتوانند فضای اجتماعی را بهراحتی ملتهب و ناامن کنند.
در نهایت، سؤال این است که چه باید کرد؟ پاسخ در یک کلمه خلاصه میشود: “اقدام”. به جای شکایت و گله از دیگران، باید خودمان مسئولیت را بر عهده بگیریم. باید از خود شروع کنیم؛ از رفتارمان در خانه، در خیابان، در تعامل با همسایهها و در گفتوگوهای محترمانه با دیگران. اگر هر کدام از ما به سهم خود تلاش کنیم، میتوانیم تغییرات کوچک و بزرگ در جامعه ایجاد کنیم.
امید است که با همت همگان، اعم از خانوادهها، نهادهای آموزشی، رسانهها، پلیس و سایر نهادهای اجرایی، بتوانیم وضعیت اجتماعی را بهبود بخشیم و از بروز چنین حوادث تلخی در آینده جلوگیری کنیم.
سرهنگ دکتر مجید نعیمیاوری معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس استان یزد
source