به گزارش اقتصادنیوز، نیویورک تایمز با انتشار یادداشتی مدعی شد: تحلیلگران و دیپلماتهای پیشین ادعا میکنند در شرایط کنونی یک چیز واضح است: اسرائیل، خوب یا بد، تلاش دارد تا رویدادها در خاورمیانه را دیکته کند. در مقابل ایالات متحده نقش حامی را ایفا میکند؛ حامی بازیگری که در آن واحد در چندین جبهه میجنگد. به ادعای این گروه، آنچه رخ داده است، یک تغییر اساسی است. چه در میدانهای جنگ عراق و چه در عقبنشینی رئیس جمهوری آمریکا در کمپ دیوید، ایالات متحده مدتها بود که خود را در قامت بازیگر محوری در خاورمیانه میدید، بازیگری (به ادعای این نشریه) جسور که نه همیشه، اما در بسیاری از دورهها توانست مسیر تاریخ منطقه را تغییر دهد.
اعتبار از دست رفته
اما اکنون، در حالی که اسرائیل با دشمنانش حزبالله در لبنان، حماس در غزه و حامی این گروهها یعنی ایران در حال جنگ است، بایدن نفوذ خود را به شدت کم رنگ و محدود مییابد. او بهجای صلحسازی بزرگ یا جنگهای پیشینیانش، درگیر عملیات پاکسازی دیپلماتیک است. به ادعای نیویورک تایمز، در ارتباط با برخی از تحولات ایالات متحده نفوذ خود را نشان داده، به عنوان نمونه اسرائیل به واسطه هشدارها و فشارهای ایالات متحده به سایتهای هستهای و نفتی ایران حمله نکرد. اما تلاشهای جاهطلبانهتر، مانند مذاکرات به رهبری آمریکا برای برقراری آتشبس با حماس در غزه، فعلا به جایی نرسیده است. از همین رو میتوان گفت ایالات متحده هنوز طرح جامعی را پیشنهاد نداده که بتواند خاورمیانه را از یک جنگ فاجعه بار در سراسر منطقه بازگرداند.همچنین به نظر نمیرسد که این کشور نفوذ زیادی بر بنیامین نتانیاهو داشته باشد؛ همانی که درگیری با حزبالله و ایران را تشدید کرده و به عملیات نظامی در غزه علی رغم ترور (شهید) یحیی سنوار ادامه داده است.
کارشناسان مدعیاند، هدف نتانیاهو فرصت سازی از حملات 7 اکتبر حماس برای غلبه بر دشمنان اسرائیل در سراسر جهان است. منتقدان باور دیگری دارند و میگویند که اسرائیل به دنبال تشدید درگیریهاست بدون اینکه هیچ برنامهای برای آنچه پس از آن پیش خواهد آمد، داشته باشد. ولی نصر، یکی از مقامات وزارت امور خارجه در دولت اوباما و استاد دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته جان هاپکینز در این باره به نیویورک تایمز گفت: امروز وضعیت بدین شکل است که شریک (متحد) کوچک در ائتلاف به دنبال ترسیم چشماندازی برجسته و اغراق گونه برای منطقه است و با فعل و انفعالهایش صرفا شما را به عنوان متحد ارشد در مقام پاسخگویی قرار میدهد. به باور نصر ایالات متحده در جای مناسبی قرار نگرفته است.
معنای انفعال واشنگتن
نصر در ادامه مدعی شد، رقبایی مانند چین و روسیه ناتوانی ایالات متحده در مهار اسرائیل یا مهار درگیریها در خاورمیانه را رصد میکنند. این گزاره میتواند عزم ولادیمیر پوتین برای درهم شکستن اوکراین را بیشتر یا شی جینپینگ، رئیسجمهور چین را برای حرکت علیه تایوان جسورتر کند. علاوه بر این، درگیری گستردهتر در منطقه تقریباً به طور اجتناب ناپذیری پای ایالات متحده را به میدان میکشاند. این کشور پیشتر کشتیهای جنگی اش را در دریای مدیترانه مستقر کرده تا حملات حزبالله و ایران را خنثی، نظامیانش را برای کمک به آزادی گروگانها در اسرائیل مستقر و به این بازیگر در رهگیری موشکهای ایران کمک کند. نصر در ادامه یادآور شد، فرضیه اصلی اسرائیلیها این است که در یک جنگ گستردهتر، ایالات متحده وارد میدان خواهد شد. از همین رو میتوان گفت آمریکا به سان خواب زدهای در حال ورود به یک رویارویی طولانی مدت در خاورمیانه است.
مناقشه خاورمیانه در شرایطی است که آمریکا درگیر دورهای از عدم اطمینان سیاسی حاد است. حمله محدود اسرائیل به ایران تنها 10 روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت که به نظر میرسد یک جنگ مرده بین کامالا هریس، معاون رئیس جمهور و دونالد جی. ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در جریان است. هریس علیرغم اذعان به اینکه سیاست حمایت ثابت کاخ سفید از اسرائیل باعث ایجاد مشکلاتی برای او در مبارزات انتخاباتی شده، اما در ارتباط با غزه از سیاست و الگوی مشابه بایدن پیروی میکند. در این میان ترامپ با نتانیاهو مشکلات خاص خود را داشته که به سال 2020 برمی گردد، زمانی که او با تبریک به بایدن به واسطه پیروزیاش در انتخابات، ترامپ را عصبانی کرد. اما در تماس تلفنی اخیر، ترامپ به شدت از کمپینهای ادعایی اسرائیل علیه حماس و حزبالله حمایت کرد. ترامپ هفته گذشته در پاسخ به سوالی درباره نتانیاهو به خبرنگاران گفت: «بایدن در تلاش است او را متوقف کند و احتمالاً باید برعکس این کار را انجام دهد.»
ترامپ یا هریس؛ نتانیاهو با کدام یک همسو است؟
به ادعای نیویورک تایمز، حملات روز جمعه اسرائیل به ایران ممکن است گزینههای اسرائیل قبل از انتخابات را باز نگاه دارد. به ادعای این نشریه اقدام متجاوزانه ممکن است روابط تلآویو با دولت آینده هریس را تیره کند. به گفته تحلیلگران، اگر ترامپ پیروز شود، اسرائیل میتواند اقداماتی از این دست انجام دهد. به باور این گروه اگر ترامپ انتخاب شود، احتمال گسترش توافقنامه آبراهام افزایش خواهد یافت که بر اساس آن چندین کشور حاشیه خلیج فارس روابط خود را با اسرائیل در دوران دولت ترامپ عادی کردند. اما بدون توقف جنگ در غزه و یافتن راهی برای اجرایی کردن راهحل دو کشوری برای فلسطینیان، بعید است عربستان سعودی با اسرائیل همسو شود. تحلیلگران براین باورند که در زمان ریاست جمهوری هریس، ایالات متحده به احتمال زیاد «رویکردی یکپارچه» را برای رسیدگی به مشکل اسرائیل و فلسطین و همچنین روابط اسرائیل با همسایگان عرب و مسلمان خود دنبال خواهد کرد. اما ناتوانی بایدن در این مسیر نشانه تلخی است. مایکل بی اورن، سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده، مدعی است که علیرغم اختلاف نظرها بر سر نیاز به تشکیل کشور فلسطین، بین دیدگاه نتانیاهو و بایدن اشتراکات زیادی وجود دارد. اما اورن مدعی است که حتی پس از حملات 7 اکتبر، “کاخ سفید معتقد است که چشم انداز صلح بدون غلبه نیروی نظامی قابل دستیابی است، در حالی که نتانیاهو براین باور (ادعایی) است که چنین گزارهای ممکن نیست”.دیپلماتها میگویند که از منظر تاریخی، ایالات متحده توانسته از تحولات خاورمیانه برای فشار جهت تغییر استفاده کند. جنگ یوم کیپور در سال 1973 بذرهای توافق کمپ دیوید بین اسرائیل و مصر را کاشت. اولین انتفاضه فلسطین زمینه را برای مذاکرات صلح در دولت کلینتون فراهم کرد.
دانیل سی کورتزر، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل و مصر، در این باره ادعا کرد: “مطمئناً، امیدهایی وجود دارد. شاید بعد از تنش های حاکم فرصتی برای تحقق صلح و ثبات پایدار فراهم شود.”با این حال، کورتزر مدعی است، آنچه که مناقشه کنونی را از مناقشات قبلی جدا میکند، هم ماهیت حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل است. در مورد اسرائیل، نتانیاهو هنوز درگیر پروندههای فساد است و در ائتلافی با وزرای راست افراطی حکومت میکند که برخی از آنها درگیری غزه را بهانهای برای بیرون راندن جمعیت فلسطین میدانند. کورتزر که در پرینستون تدریس میکند، می گوید: «چشمانداز حاکم کارساز نیست. این وضعیت فقط درگیری را تداوم میبخشد.
source