به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا گفت: این بار نوبت فاطمه مهاجرانی بود تا با حضور در جشنواره خیرین مدرسه ساز کرمان، با بزرگ نمایی از نشست های نمایشی پزشکیان در آموزش و پرورش، به تعریف از دولت، زبان بگشاید! یکی نیست بگوید چگونه باور کنیم آموزش و پرورش اولین واگن در قطار توسعه کشور است درحالیکه معلمانش از فرط فقر و تنگدستی در معیشت به فرسودگی شغلی و گسست عاطفی در حرفه معلمی رسیده، دل و دماغی برای کار کردن ندارند تا جاییکه در خیلی از کلان شهرها از جمله تهران، به دلیل سرسام آور بودن هزینه ها، شغل معلمی برای مردان با کاهش در اقبال روبرو شده، گاهی تا ۸۶ درصد از ظرفیت های استخدامی، حتی با اعلام اسامی چندبرابری در مرحله تکمیل ظرفیت نیز، پر شدنی نیست؟ چه بلایی بر سر این حرفه آورده شده که معلم شدن، جایی در آینده انتخاب جوانان این مرز و بوم ندارد؟
وی افزود: چگونه می توان انتظار داشت آموزش و پرورش به عنوان نخستین واگن، پیشران حرکتی باشد که در نخستین سال از برنامه پنج ساله هفتم، سهم آن از اعتبارات هزینهای و عمرانی دولت حتی به ۱۰ درصد هم نمی رسد؟ اگر بر این باور استوار می ماندید که معلمان افسران سپاه پیشرفت این کشورند با تورم های سنگین و سهمگین دولت ساخته یا با کاهش روزشمار و بی سابقه ارزش واقعی دستمزدها در یک سال اخیر، این چنین کمر به اضمحلال و نابودی طبقه متوسط جامعه نمی بستید تا بیش از ۴۰ درصد از جمعیت ۹۰ میلیونی را به قعر چاه فقر روانه کنید؟
ابراهیم سحرخیز همچنین افزود: اگر پزشکیان و اطرافیان او، کاری از دستشان ساخته بود آموزش و پرورش از فرط بی پولی یا میدان دادن به مدیران خسته، رفوزه شده، بی انگیزه و تکراری، در اغلب آزمون ها و عملکردها از نمرات امتحانات نهایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گرفته تا اجرای یک ساله از احکام برنامه پنج ساله، بازنده و مردود نمی شد! در این یک سال، لقلقه زبان وزیر و دیگر هواداران دولت شده است تعریف و تمجید از نشست های چند ده ساعته پزشکیان با مدیران ستادی آموزش و پرورش؛ اما وقتی پای چرتکه یا حساب و کتاب به میان می آید معلوم می شود جز حرف و باد هوا، هیچ اتفاق تازه ای روی زمین برای آموزش و پرورش، نیفتاده است.
معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش گفت: کماکان به گفته وزیر، بیش از ۳۰ هزار و ۹۹۷ کلاس، تنها در دوره ابتدایی با نفراتی بیش از ۳۶ دانش آموز اداره می شوند. دوره های اول و دوم متوسطه، مدارس دو نوبته نیز همچنان شرایط ناگوار خود را دارند. تمام این رجزخوانی ها در توصیف وجنات نهضت توسعه عدالت در فضاهای آموزشی در همان ۲۴۰۰ پروژه ای خلاصه شده است که شمار قابل ملاحظهای از آنها در قالب الحاق یک کلاس یا بازسازی و مقاوم سازی بخشی از همان مدارسی است که در مناطق کم برخوردار روستایی تمرکز یافته و در عمل باری از سنگینی تراکم کلاس های شهری نخواهد کاست!
او در پایان افزود: اکنون که با تلاش کارشناسانه و همت شبانه روزی دولتمردان، عدد خط فقر نسبی در ایران به ۵۵ میلیون تومان ناقابل در هر ماه رسیده است بهتر است خانم سخنگو به جای کوبیدن بر طبل توخالی نهضت عدالت آموزشی، بفرمایند معلمان با میانگین حقوق ۲۰ تا ۲۱ میلیونی در سال ۱۴۰۴ در کجای این چوب خط قرار دارند که حرکت دیگر واگن های قطار پیشرفت و توسعه را نیز به آموزش وپرورش تعلیق و تحدید می کنید؟ چنان از عدالت پزشکیانی در آموزش وپرورش می گویند که گویی طاق آسمان سوراخ شده، انوشیروان دیگری در زمین پیدا شده تا نجات دهنده کودکان بازمانده از تحصیل یا قربانیان اپارتاید آموزشی از چنگال مدارس طبقاتی شده ای باشد که بر آموزش وپرورش ما حاکم شده است.
source