مروری بر شعر “تاسیان”

خانه دلتنگِ غروبی خفه بود

مثلِ امروز که تنگ است دلم

پدرم گفت چراغ

و شب از شب پُر شد

من به خود گفتم یک روز گذشت

مادرم آه کشید؛

«زود بر خواهد گشت.»

ابری آهسته به چشمم لغزید

و سپس خوابم برد

که گمان داشت که هست این‌همه درد

در کمینِ دلِ آن کودکِ خُرد

آری، آن روز چو می‌رفت کسی

داشتم آمدنش را باور

من نمی‌دانستم

معنیِ «هرگز» را

تو چرا بازنگشتی دیگر؟

آه ای واژۀ شوم

خو نکرده‌ست دلم با تو هنوز

من پس از این‌همه سال

چشم دارم در راه

که بیایند عزیزانم، آه…

احساسات ژرف در متن تاسیان

شعر “تاسیان” از ابتهاج بیانگر غمی عمیق و حسرتی جانسوز است که از دل شاعر برمی‌خیزد. این واژه با بار معنایی خاص خود، در این اثر به زیبایی تمام احساسات ناشی از گذر زمان و نرسیدن به آنچه شاعر آرزو داشته را به نمایش می‌گذارد. با استفاده از این کلمه، ابتهاج توانسته حس ناامیدی و دلتنگی را با مهارت و هنرمندی منحصربه‌فردی منتقل کند. ریشه این واژه، که از ادبیات غنی ایرانی سرچشمه گرفته، در آثار بسیاری از دیگر نویسندگان و شاعران نیز طنین‌انداز شده است.

source

توسط ecokhabari.ir