اقتصاد ایران طی سالهای اخیر با پدیدهای پیچیده و چالشبرانگیز به نام «رکود تورمی» مواجه شده است؛ وضعیتی که همزمان با رشد اقتصادی پایین یا منفی، نرخ تورم به شکل غیرمعمول و پایدار در سطوح بالا باقی مانده است. رکود تورمی، معمایی است که نه تنها سیاستگذاران را در دوراهی اتخاذ سیاستهای اقتصادی سختگیرانه یا محرک اقتصادی قرار داده بلکه بر معیشت مردم و فضای کسبوکار نیز تاثیرات عمیقی گذاشته است.
عماد میرحسینی، اقتصاددان در گفتگو با جهان اقتصاد به تحلیل ابعاد مختلف این بحران، ریشههای آن و همچنین راهکارهای علمی و کاربردی برای مهار رکود تورمی پرداخت که در این گزارش به تفصیل به آن پرداخته شده است.
رکود تورمی؛ پدیدهای متضاد و مخاطرهآمیز
به گفته وی، رکود تورمی (Stagflation) حالتی است که اقتصاد با رشد پایین یا منفی و تورم بالا به طور همزمان مواجه میشود. برخلاف تئوریهای اقتصادی کلاسیک که تورم و رکود را پدیدههایی معکوس میدانند، در ایران طی سالهای اخیر شاهد همزیستی این دو بحران اقتصادی بودهایم. این وضعیت پیچیده باعث شده سیاستهای معمول مانند کاهش نقدینگی برای کنترل تورم یا تزریق نقدینگی برای تحریک رشد، به طور همزمان دشوار و حتی متضاد اجرا شود.
میرحسینی تاکید میکند: رکود تورمی یک معضل چندبعدی است که تحت تاثیر عوامل ساختاری، سیاستهای اقتصادی ناکارآمد و فشارهای خارجی شکل گرفته و اصلاح آن نیازمند راهکارهای جامع و هماهنگ است.
علل و عوامل شکلگیری رکود تورمی در ایران
تحلیل عمیق میرحسینی، نشان میدهد که عوامل متعددی در ایجاد رکود تورمی نقش دارند.
سیاستهای پولی و مالی ناپایدار
یکی از مهمترین دلایل، کسری بودجههای بزرگ دولت و سیاستهای انبساطی پولی بدون پشتوانه است. انتشار بیرویه نقدینگی برای تامین هزینههای جاری و پروژههای غیرمولد باعث تورم بالا شده است. همچنین عدم کنترل موثر نقدینگی، انتظارات تورمی را افزایش داده و باعث تثبیت نرخهای بالای تورم شده است.
تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بینالمللی
این اقتصاددان برجسته در ادامه گفت: تحریمهای چندجانبه، اقتصاد ایران را در معرض محدودیتهای شدید در واردات مواد اولیه، تجهیزات و کالاهای سرمایهای و همچنین کاهش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت قرار داده است. این امر رشد اقتصادی را کند کرده و در عین حال، فشار بر قیمتها به ویژه کالاهای وارداتی را افزایش داده است.
ساختار اقتصادی رانتی و ناکارآمد
همچنین وی تاکید کرد: اقتصاد ایران دارای سهم بالایی از بخشهای دولتی و شبهدولتی است که اغلب با رانتی بودن، بهرهوری پایین و عدم رقابت سالم مواجهند. این ساختار مانع از جذب سرمایهگذاری موثر، نوآوری و بهبود بهرهوری شده است که خود یکی از موانع اصلی رشد اقتصادی پایدار است.
نوسانات نرخ ارز و انتظارات تورمی
نوسانات شدید نرخ ارز، به ویژه دلار، هزینه واردات را افزایش داده و تورم وارداتی را تشدید کرده است. همچنین انتظارات تورمی در میان فعالان اقتصادی و مردم، موجب شده قیمتها به صورت پیشدستانه افزایش یابند و کنترل تورم دشوار شود. عدم شفافیت و ثبات در سیاستهای اقتصادی، تصمیمات ناپایدار و متناقض در حوزههای پولی و مالی، به ایجاد فضای نااطمینانی کمک کرده و سرمایهگذاری بلندمدت را کاهش داده است.
درسهایی از تجارب آرژانتین و ترکیه
میرحسینی با نگاه تطبیقی به تجربه کشورهای آرژانتین و ترکیه که در سالهای گذشته با رکود تورمی مواجه بودهاند، این نکته را یادآور میشود که ریشههای رکود تورمی در این کشورها شباهتهای زیادی با ایران دارد، از جمله کسری بودجه مزمن، نوسانات ارزی و بیثباتی اقتصادی.
آرژانتین به دلیل بدهیهای خارجی سنگین، کسری بودجه مداوم و استفاده ناموفق از سیاستهای کنترل قیمت، در دههها رکود تورمی شدید را تجربه کرد. سیاستهای مکرر بدون اصلاحات ساختاری، این کشور را از بازگشت به ثبات بازداشته است.
ترکیه نیز با بدهیهای خارجی بالا، نوسانات شدید نرخ ارز و کسری حساب جاری، در دورههایی تورم دو رقمی و رشد اقتصادی ضعیف را تجربه کرد. تنها با اصلاحات ساختاری، افزایش شفافیت و ثبات سیاستها بود که توانست تورم را کنترل و رشد را احیا کند.
میرحسینی معتقد است، تجربه این کشورها نشان میدهد که سیاستهای پولی انقباضی بدون اصلاحات بنیادی و حمایت از تولید، نمیتواند موفق باشد.
چالشهای منحصر به فرد ایران در مواجهه با رکود تورمی
اقتصاد ایران به دلایل تحریمها، وابستگی به نفت، ساختار اقتصاد دولتی و ضعف نهادی، در موقعیت دشواری قرار دارد. این چالشها به گونهای است که ابزارهای مرسوم مقابله با تورم و رکود به تنهایی کارساز نیستند و گاه حتی باعث تشدید شرایط میشوند.
میرحسینی به اهمیت مدیریت انتظارات تورمی و ثبات سیاستگذاری تاکید ویژه دارد. او بر این باور است که باید سیاستهای پولی و مالی به شکلی هماهنگ و با هدف کنترل نقدینگی و تثبیت نرخ ارز اجرا شوند و همزمان اصلاحات ساختاری برای افزایش بهرهوری و تنوعبخشی اقتصادی صورت گیرد.
راهکارهای پیشنهادی برای مهار رکود تورمی
عماد میرحسینی راهکارهای خود را در قالب چند محور اصلی ارائه میدهد:
اصلاحات ساختاری و کاهش وابستگی به نفت
کاهش کسری بودجه از طریق بهبود نظام مالیاتی، حذف یارانههای غیرهدفمند و بهبود مدیریت منابع مالی دولت از اهمیت بالایی برخوردار است. تنوعبخشی به اقتصاد و تقویت بخشهای تولیدی به جای وابستگی به درآمدهای نفتی میتواند زمینه رشد پایدار را فراهم کند.
استقلال و تقویت بانک مرکزی
بانک مرکزی باید به صورت مستقل عمل کرده و سیاستهای پولی منضبطی برای کنترل نقدینگی و کاهش تورم پیاده کند. تثبیت نرخ ارز و کاهش نوسانات ارزی باید جزو اولویتهای سیاستگذاری پولی قرار گیرد.
بهبود فضای کسبوکار و جذب سرمایهگذاری
رفع موانع کسبوکار، مبارزه با فساد، افزایش رقابتپذیری و بهبود امنیت سرمایهگذاری داخلی و خارجی، از دیگر اقدامات حیاتی است که میتواند تولید و اشتغال را افزایش دهد و رشد اقتصادی را تحریک کند.
مدیریت انتظارات تورمی و شفافیت سیاستها
اطلاعرسانی شفاف، ثبات سیاستگذاری و ایجاد اعتماد عمومی میتواند انتظارات تورمی را کاهش دهد و به کنترل قیمتها کمک کند.
تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات
با افزایش تولید داخل و بهبود بهرهوری، فشار بر بازار ارز و قیمتها کاهش یافته و اقتصاد در برابر شوکهای خارجی مقاومتر خواهد شد.
رکود تورمی یک بحران پیچیده و چندبعدی است که نمیتوان آن را با اقدامات موقتی و ناپایدار حل کرد. عماد میرحسینی بر این باور است که عبور موفقیتآمیز از این بحران نیازمند اراده قوی سیاسی، اصلاحات ساختاری عمیق و هماهنگی کامل بین سیاستهای پولی، مالی و اقتصادی است.
تجربه کشورهای موفق در مهار رکود تورمی نشان میدهد که ثبات، شفافیت و اصلاحات بنیادی پیششرطهای اساسی بازگشت به رشد اقتصادی پایدار و کنترل تورم است.
اقتصاد ایران در نقطه حساسی قرار دارد؛ اگر اصلاحات مورد نیاز با دقت و قاطعیت دنبال شوند، میتوان امیدوار بود که این کشور بتواند از دام رکود تورمی خارج شده و به سمت توسعه پایدار حرکت کند. اما در صورت ادامه روند فعلی، رکود تورمی میتواند فشار بیشتری بر معیشت مردم، تولید و اشتغال وارد آورد و فضای اقتصادی را بیش از پیش متشنج کند.
source