اقتصاد۲۴- مرضیه نگهبان مروی در ایبنا نوشت: دیمیتری دانیلوف (Dmitry Danilov)، نویسنده، شاعر، و نمایشنامهنویس برجسته و معاصر روس، در سال ۱۹۶۹ در شهر مسکو زاده شد. او یکی از چهرههای شاخص و تأثیرگذار ادبیات مدرن روسیه به شمار میرود و آثارش به دلیل سبک نگارش ساده، روان، و در عین حال عمیق و تأملبرانگیز، مورد توجه و تحسین خوانندگان و منتقدان قرار گرفتهاند و جوایز مختلفی، از جمله جایزه کتاب سال روسیه، را دریافت کردهاند. دانیلوف در آثار خود اغلب به زندگی روزمره، روابط انسانی، و پیچیدگیهای زیست مدرن در بستر فرهنگ و جامعه روسیه میپردازد. سبک او ترکیبی از صمیمیت، طنز ظریف، و نگاهی فلسفی به مسائل اجتماعی است که باعث شده آثارش هم برای مخاطبان عام و هم برای علاقهمندان به ادبیات جدی جذاب باشد.
دانیلوف فعالیت ادبی خود را از دهه ۱۹۹۰ آغاز کرد و در حوزههای مختلفی از جمله شعر، داستان کوتاه، رمان، و نمایشنامهنویسی فعالیت داشته است. او به عنوان روزنامهنگار و منتقد ادبی نیز شناخته میشود و در محافل ادبی روسیه جایگاه ویژهای دارد. آثار دانیلوف به چندین زبان ترجمه شده و جوایز ادبی متعددی را از آن خود کرده است. این نویسنده با توانایی منحصربهفرد خود در به تصویر کشیدن لحظات ساده و روزمره زندگی و تبدیل آنها به روایتهایی پرمعنا و عمیق، شهرتی جهانی یافته است. نثر او، که گاه با طنزی هوشمندانه همراه است، توانسته مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان مجذوب کند.
یکی از آثار برجسته و شناختهشده دانیلوف، رمان «ساشا، سلام!» است که اخیراً با ترجمه زینب یونسی و از سوی نشر برج در ایران منتشر و در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای اولین بار عرضه شده است. این رمان با حضور خود نویسنده و مترجم آن در نمایشگاه کتاب رونمایی شد. دانیلوف در این رمان با نگاهی طنزآمیز و در عین حال عمیق، به زندگی روزمره، روابط انسانی، و چالشهای زندگی مدرن میپردازد. این رمان نمونهای برجسته از توانایی دانیلوف در خلق داستانهایی است که هم سرگرمکنندهاند و هم به خواننده فرصت تأمل در مسائل عمیقتر زندگی را میدهند.
از دیگر آثار مهم و قابلتوجه دانیلوف میتوان به رمانهای «وضعیت افقی»، «توصیف یک شهر» و «چیزهایی مهمتر از فوتبال وجود دارد» اشاره کرد. این آثار نیز به موضوعاتی نظیر هویت انسانی، زندگی شهری، و تجربههای روزمره در دنیای مدرن پرداختهاند. دانیلوف در این آثار با زبانی ساده اما تأثیرگذار، توانسته است تصویری زنده و ملموس از جامعه معاصر ارائه دهد. او با استفاده از جزئیات دقیق و توصیفهای ظریف، خواننده را به دنیای شخصیتهایش دعوت میکند و آنها را در تجربههای انسانی عمیق شریک میسازد.
دانیلوف به دلیل سبک خاص و تواناییاش در به تصویر کشیدن زیباییهای پنهان در زندگی روزمره، در میان نویسندگان معاصر روس جایگاهی ممتاز دارد. آثار او نهتنها در روسیه، بلکه در سطح بینالمللی نیز مورد استقبال قرار گرفتهاند.
با او در سیوششمین نمایشگاه کتاب تهران، گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
اخیراً رمان «ساشا، سلام!» از شما در ایران منتشر شده است. ویژگی بارز این اثر، فضای گروتسک و طنز تلخ و سیاه آن است که بهنوعی یادآور آثار فرانتس کافکا است. آیا هنگام خلق این رمان، کافکا را در ذهن داشتید؟
بله، فرانتس کافکا برای من نویسندهای بسیار تأثیرگذار و مهم بوده است. مانند هر شاعر یا نویسنده دیگری، آثار او بر سبک نگارش من اثر گذاشته و این تأثیر در رمان «ساشا، سلام!» بهوضوح دیده میشود. شباهتهایی در نثر و فضای گروتسک این کتاب با آثار کافکا وجود دارد که نتیجه این تأثیرپذیری است.
یکی از جنبههای برجسته این رمان، فضای دیستوپیایی و ضدآرمانشهری آن است. شما در این اثر، چالشها و بحرانهای انسان مدرن در عصر دیجیتال، اینترنت و فضای مجازی را در بستری دیستوپیایی به تصویر کشیدهاید. آیا با این تفسیر موافق هستید؟
کاملاً با این تحلیل موافقم. این رمان بهطور مشخص دارای ویژگیهای آنتیاتوپیایی و دیستوپیایی است و تلاش کردهام تا پیچیدگیهای زندگی انسان امروزی را در جهانی خیالی و گاه هراسانگیز به نمایش بگذارم.
شما در این رمان از دانش و تجربه خود در حوزه سینما و تئاتر نیز بهره بردهاید. این بهرهگیری چگونه نمود یافته است؟
بله، من بهعنوان یک نمایشنامهنویس، از مهارتها و تخصصم در این حوزه برای خلق رمان استفاده کردهام. تکنیکهای نمایشی و روایی تئاتر، مانند ساختار دراماتیک و دیالوگنویسی، در شکلگیری فضای داستانی و شخصیتپردازی این اثر نقش مهمی داشتهاند.
رمان «ساشا، سلام!» در روسیه با چه واکنشی مواجه شد؟
این کتاب در روسیه با استقبال چشمگیری روبهرو شد و جایزه معتبر کتاب سال روسیه را گرفت. نقدهای فراوانی درباره آن نوشته شده و همچنان مورد توجه خوانندگان قرار دارد. بیشتر نقدها مثبت بودهاند، هرچند مانند هر اثر برجستهای، برخی نقدهای منفی نیز دریافت کرده که بخشی طبیعی از واکنش به آثار ادبی است.
تا چه حد با ادبیات ایران آشنا هستید؟
شناخت من از ادبیات ایران محدود است. تنها با چهرههای برجستهای مانند عمر خیام و حکیم ابوالقاسم فردوسی آشنایی نسبی دارم. در روسیه اشعار خیام به دلیل عمق فلسفی و زیباییشناختیاش نزد خوانندگان روس بسیار محبوب است.
در ادبیات معاصر روسیه، چه موضوعات و جریانهای ادبی غالب هستند؟ آیا تأثیر ادبیات کلاسیک روسیه بر آثار امروزی مشهود است؟
پاسخ به این پرسش دشوار است، زیرا در حال حاضر جریان ادبی واحدی بر ادبیات روسیه حاکم نیست. نویسندگان معاصر بیشتر به موضوعات تاریخی، از جمله انقلاب، جنگ جهانی دوم و دیگر رخدادهای گذشته میپردازند. تأثیر ادبیات کلاسیک روسیه، با میراث عظیم نویسندگانی چون داستایفسکی و تولستوی، همچنان در آثار امروزی بهوضوح دیده میشود.
بیشتر تحت تأثیر کدام نویسندگان بودهاید؟
نویسندگان متعددی بر من اثر گذاشتهاند، اما دانیل خارمس، آندری پلاتونوف و فرانتس کافکا بیش از دیگران در شکلگیری سبک و دیدگاه ادبیام نقش داشتهاند.
از نظر شما، ادبیات چیست؟ اگر بخواهید آن را تعریف کنید، چه میگویید؟
ادبیات ابزاری قدرتمند و راهی منحصربهفرد برای مشاهده، توصیف و تحلیل واقعیت است. این هنر به ما امکان میدهد تا جهان را از زوایای تازه ببینیم و تجربههای انسانی را به شکلی عمیق و خلاقانه بیان کنیم.
آیا ادبیات میتواند جامعه بشری را نجات دهد؟
خیر، به اعتقاد من ادبیات بهتنهایی نمیتواند جامعه را نجات دهد.
source