فصل اقتصاد – شیوه زیست و تعامل شهید آیتالله سید محمدباقر صدر با مردم یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی او است، که در سایهسار خطشکنی علمی و کنشهای فعال سیاسی این شهید عزیز پنهان شده و کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
به گزارش فصل اقتصاد؛ آیتالله سیدمحمدباقر صدر، در میانسالی به شهادت رسید، اما در میان اندیشمندان و رهبران معاصر جهان اسلام، کمتر شخصیتی را میتوان یافت که تلفیقی چنین پخته و عمیق از دانش نظری، بینش سیاسی اجتماعی، و منش اخلاقی را به نمایش گذاشته باشد. او مرزهای دانش اسلامی را در چند حوزه گوناگون، مانند اقتصاد و اصول جابهجا کرد، بطوریکه آثار گرانقدرش بیش از شش دهه است که به عنوان آثاری پیشتاز و خطشکن مطرح است.
اما از این گذشته سلوک و ملکات اخلاقی او نیز بسیار درسآموز و قابل توجه بوده است. شهید صدر ضمن اینکه فقیهی نوگرا و متفکری ژرفاندیش در قلمرو دانشهای اسلامی بود، در زیست فردی و ارتباطات اجتماعیاش، تصویری کمنظیر از دینداری اخلاقمحور و انسانی را عرضه کرد. شخصیت و منش شهید صدر، الگویی است که هم در حوزۀ فکری و هم در اخلاق اجتماعی درخور بازخوانی و گرتهبرداری است. در ادامه با نگاه به بخشهایی از آثار مورد تأیید پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، مروری کوتاه بر سلوک شهید صدر با مردم خواهیم داشت، و مصادیقی از آنها ذکر خواهد شد.
بیشتر بخوانید
آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی و شهید صدر
سلوک حیرتانگیز شهید صدر در خانواده
سیاستورزی شهید صدر به روایت آیتالله شاهرودی
فراز و فرود ارتباط شهید صدر با امام خمینی
یادداشت؛ مرجعی که هرگز تقلید نکرد
رفتار انسانی و تعامل اجتماعی شهید آیتالله سید محمدباقر صدر
شیوه تعامل شهید آیتالله سید محمدباقر صدر با مردم یکی از برجستهترین وجوه شخصیتی او است. شهید صدر در مواجهه با عموم مردم، ترکیبی از مدارا، محبت، و همدلی را ظاهر میکرد، ودر جلسات عمومیاش با نگاهی سرشار از احترام با حاضران روبهرو میشد؛ از هر مهمان با گشادهرویی استقبال میکرد و دوستیاش با مردم از جنس پیوندی عاطفی و متواضعانه و بیتکلف بود. این ویژگیها، رفتار روزمره و معاشرت عینی او با مردم بود. بسیاری از کسانی که تنها یکبار با او دیدار داشتند، حس میکردند که این مرد به آسانی راه به دل آنان میگشاید و محبتش ماندگار میشد. قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: “فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ”؛ «پس به برکت رحمت الهی با آنان نرمخو و پرمهر شدی، و اگر خشن و سختدل بودی، بیتردید از گرد تو پراکنده میشدند.» (آلعمران: 159). شهید صدر، در مقام یک عالم دینی و متفکر اجتماعی، مصداق بارز این خصیصه جد اطهرش بود. نرمخوییاش از عمق بینش دینی و درک دقیقش از روابط انسانی ناشی میشد. حجتالاسلام و المسلمین نعمانی، راوی کتاب شریف «شرح صدر»، که تا واپسین روزهای محاصره هم همراه و همگام شهید صدر و خانوادهاش بوده، درباره این بعد از شخصیت این شهید عزیز میگوید:
“من مدت طولانی با شهید صدر زندگی کردم، و از بردباری و صبر و بخشش او تعجب میکردم. او در پیشامدها صبری داشت که کوهها را به تعظیم وامیداشت و با روحیهای محمدی افرادی را که به او بدی میکردند، میبخشید. در اینجا فقط چند نمونه از اخلاق شهید صدر را بیان میکنم، هرچند این نمونهها هم قادر نیستند روحیه عالی و بلند او را کامل نشان دهند:
١ـ یکی از طلاب درخواست کرد که دیداری خصوصی با شهید صدر داشته باشد. او از نظر مالی بسیار در مضیقه بود و در این دیدار برای انجام عمل جراحی همسرش از ایشان کمک مالی خواست. شهید صدر در آن دوره وضعیت مالی بدی داشت و شدیداً در تنگنا بود، اما با اینحال صد دینار به این طلبه کمک کرد و عذرخواهی کرد که مبلغ آن کم است. آن طلبه این مبلغ را که در آن زمان پول زیادی به شمار میرفت، گرفت و تشکر کرد. بعداً آن طلبه در یکی از مجالس نجف درباره بخشندگی و دستودلبازی شهید صدر حرف زده و ماجرای خودش را تعریف کرده بود. یکی از افرادی که در آن جلسه حاضر بود و ماجرا را شنیده بود، با اینکه نیازی به پول نداشت از روی طمع تصمیم گرفت داستان این طلبه را تکرار کند. برای همین نزد شهید صدر آمد و با ذکر همان دلیل از ایشان پول خواست. شهید صدر از او عذرخواهی کرد و گفت هر وقت پول به دستش برسد درخواست او را انجام میدهد. این مرد فکر کرد شهید صدر این عذر را بهانه کرده تا به او چیزی ندهد و واقعاً اینطور نیست که پول نداشته باشد. برای همین شروع کرد با انواع ناسزا و تهمتها به شهید صدر حمله کرد و گفت: «شما وجوه شرعی را خرج طلای زنان و دخترانتان میکنید و برای خودتان قصر میسازید و ماشین میخرید. دو روز قبل فلانی آمد و شما به او صد دینار دادید، اما امروز که من آمدم هیچ چیز به من نمیدهید». شهید صدر همچنان ساکت بود و گوش میداد و سعی داشت تا آنجا که میشود او را آرام کند، ولی تلاشهایش بیفایده بود.
من که حرفهای وقیحانه او را میشنیدم، عصبانی شدم و تصمیم گرفتم تنبیهش کنم. برای همین وقتی که او میخواست برود، من هم همراهش از درِ کتابخانه بیرون رفتم. شهید صدر که از حالت چهرهام فهمیده بود من چه قصدی دارم، از من خواست بنشینم و خودش همانطور ساکت ماند. وقتی صدای بسته شدن در خانه را شنید و مطمئن شد آن مرد از خانه بیرون رفته، به من گفت: “میخواستی چه کار کنی؟” به او قصدم را گفتم. گفت: “ناراحت نباش، من حرفهای بیشتر و تندتری از اینکه شنیدی میشنوم. تو باید بهاندازه مسئولیتی که داری اخلاق و تحملت را بالا ببری. من با وجود اتهامها و ناسزاهایی که از این مرد شنیدم، نسبت به او کینه و تنفر پیدا نمیکنم، چون او اگر اوضاع مرا میدانست این حرفها را نمیزد. روزی فرا میرسد که خودش پشیمان میشود و اشتباهش را اصلاح میکند”. و خداوند خواست که این روز فرا برسد. آن مرد نزد شهید صدر آمد و عذرخواهی کرد و دست و پای شهید صدر را بوسید. آن موقع شهید صدر نصیحت خود را به یاد من آورد و گفت: “باید با مردم این طور رفتار کنیم”.
٢ـ به شهید صدر اطلاع دادند یکی از افراد شناختهشده حوزه علمیه به مدیر کل سازمان اطلاعات و امنیت نجف گفته است: “منتظرید صدر دیگر چه کار کند؟ آیا میخواهید او به خمینی دوم در عراق تبدیل شود؟ چرا او را اعدام نمیکنید؟” وقتی خبر این حرف به شهید صدر رسید، فقط یک جمله گفت: “خداوند تو را ببخشد، اگر امروز مرا بکشند، فردا هم شما را میکشند” و بیشتر از این هیچ واکنشی نشان نداد.”
نمونههایی از رفتار شهید صدر با ملتهای دیگر
وقتی از شهید آیتالله سید محمدباقر صدر سخن میگوییم، نباید نگاهمان را به نجف و عراق محدود کنیم. او روحی گستردهتر از عراق و محل زندگیاش داشت، و با رنج مسلمانان در هر نقطه از جهان، از لبنان و پاکستان گرفته تا ایران و هند، زندگی میکرد و غمشان را غم خود میدانست. دغدغههای امت اسلام برای او واقعی و ملموس بود. از میان بسیاری از نمونههایی که این نگاه را نشان میدهند، شاید رفتار او با مردم لبنان در بحبوحهی یکی از تلخترین بحرانهای آن کشور، تصویری روشنتر به دست دهد. در سالهای پیش از انقلاب اسلامی که فقر و بیپناهی، سایهای سنگینی بر سر مردم لبنان انداخته بود، شهید صدر فقط به دلسوزی و بیان واژههای مهربانانه بسنده نکرد. او دستبهکار شد، و با همان اندک امکاناتی که داشت، گاه از پول شخصیاش چیزی برایشان میفرستاد؛ همچنین اجازه داد بخشی از وجوه شرعی، حتی بدون نیاز به گرفتن اجازهنامه رسمی، صرف یاری رساندن به آن مردم شود. این تصمیم، آنهم از جانب فقیهی که معمولاً منابع مالی منظمی در اختیار نداشت و حتی برای پرداخت شهریه طلاب گاهی ناچار به قرض گرفتن میشد، معانی خاصی دارد.
جمعبندی
شیوه زیست و تعامل شهید آیتالله سید محمدباقر صدر با مردم یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی او است، که در سایهسار خطشکنی علمی و کنشهای فعال سیاسی او پنهان شده و کمتر مورد توجه قرار میگیرد. شهید صدر ارتباط مستقیم و بیواسطه با افراد عادی، توجه به مشکلات معیشتی آنان، و حتی تلاش برای یاری رساندن به ملتهایی خارج از مرزهای عراق، مانند لبنان، نشانههایی از نوعی التزام عملی به مفاهیم انسانی و دینی در شهید صدر است. از همین منظر، بررسی سلوک اجتماعی شهید صدر، نه صرفاً یک بخش فرعی از زندگی او، بلکه عنصری کلیدی برای فهم عمق بینش و دغدغههای واقعیاش به شمار میرود.
خبرگزاری تسنیم در بخشهای بعدی پرونده «عطر صدر»، به سلوک اخلاقی او با خانواده، دشمنان و اساتیدش نیز نگاهی خواهد داشت.
انتهای پیام/

source