کاهش تورم یا افزایش فقر؟ پشت‌پرده معجزه ادعایی آرژانتین/چرا نسخه آرژانتین به درد ایران نمی خورد؟

  بزرگنمايي:


فصل اقتصاد – در حالی که برخی رسانه‌ها سیاست‌های میلی را الگویی موفق برای مهار تورم معرفی می‌کنند،بررسی دقیق کاهش تورم آرژانتین که نتیجه شوک‌درمانی است،چیزی جز سقوط ارزش پزو و فشار معیشتی برطبقات ضعیف نبوده و این مدل نسبتی با رویکرد عدالت‌محور جمهوری اسلامی ندارد.

اقتصادی
به گزارش فصل اقتصاد، در ماه‌های اخیر، بحث موفقیت‌های ادعایی دولت خاویر میلی در مهار تورم آرژانتین، به یکی از محورهای اصلی تحلیل‌های اقتصادی در رسانه‌های فارسی‌زبان تبدیل شده است. برخی رسانه‌ها با اشاره به سقوط تورم از بالای 250 درصد به محدوده زیر 50 درصد، این روند را «معجزه بازار آزاد» و نسخه‌ای قابل اجرا برای ایران معرفی می‌کنند. با این حال، بررسی دقیق‌تر سیاست‌های اقتصادی میلی و مبانی نظری آن، نشان می‌دهد این نسخه نه‌تنها قابل تعمیم به ایران نیست، بلکه حتی در خود آرژانتین نیز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای بر جای گذاشته است. مرور دیدگاه رهبر انقلاب درباره مهار تورم و ارزش پول ملی رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی‌های عمومی اخیر، نکته‌ای اساسی درباره نحوه مهار تورم بیان کردند: پول ملی باید تقویت بشود؛ این هم در واقعیت زندگی مردم اثر دارد، هم در آبروی کشور. این‌که مثلاً می‌گویند اگر فلان فرمول را به‌کار بگیریم تورم پایین می‌آید اما قیمت ارز بالا می‌رود، این درست نیست. اگر ارزش پول ملی با افزایش نرخ ارز کاهش پیدا کند، حتی اگر تورم پایین بیاید، پول قدرت خود را از دست داده و مردم فقیرتر می‌شوند. اگر می‌خواهید قدرت خرید مردم بالا برود، باید به پول ملی اهتمام ورزید. این دیدگاه نشان می‌دهد که از نگاه سیاست‌گذار در ایران، مهار تورم از مسیر تضعیف پول ملی، نه‌تنها مطلوب نیست، بلکه با عدالت اقتصادی و منافع اقشار کم‌درآمد نیز تضاد دارد. . میلی در آرژانتین چه کرد؟ نمودارهای رسمی نشان می‌دهد که میلی با سیاست های موسوم به اره برقی خود که به نوعی شوک درمانی بود بخش قابل توجهی از ازادسازی های محتلف را انجام داد. به واسطه این سیاست ها ارزش پزوی آرژانتین در دوره میلی پیوسته سقوط کرده است و نرخ دلار در آرژانتین به شکل جهشی و مداوم افزایش یافته است. آرژانتین، بزرگ‌ترین بدهکار به صندوق بین‌المللی پول با 41 میلیارد دلار بدهی

فصل اقتصاد

این دقیقا همان نسخه‌ای است که رهبر انقلاب پیش‌تر آن را تقبیح کرده بودند، مهار تورم از مسیر افزایش نرخ ارز و تضعیف پول ملی. پرسش کلیدی: چگونه ممکن است نرخ ارز افزایش یابد، اما تورم کاهش پیدا کند؟ در نگاه اول، افزایش نرخ ارز باید خود به تورم منجر شود؛ اما سیاست‌های میلی بر یک منطق کاملاً متفاوت استوار است: 1. شوک درمانی و افزایش سنگین قیمت‌ها در ابتدای مسیر میلی در ماه‌های نخست اصلاحات، بخش عمده قیمت‌ها—به‌ویژه قیمت انرژی، سوخت، خدمات دولتی و بسیاری از کالاهای عمومی—را به شدت افزایش داد. این شوک اولیه تورم را به اوج رساند. 2. کاهش شدید تقاضا در نتیجه گرانی‌های ناگهانی وقتی قیمت‌ها چند برابر می‌شوند، بخش بزرگی از جامعه توان خرید خود را از دست می‌دهد. در چنین وضعیتی: خانوارها مصرف خود را به حداقل می‌رسانند، تولیدکنندگان با رکود مواجه می‌شوند، حجم مبادلات کاهش می‌یابد. در این شرایط، تورم نه به دلیل بهبود اقتصادی، بلکه به دلیل کاهش قدرت خرید و خالی شدن تقاضا فروکش می‌کند. 3. حذف گسترده یارانه‌ها و کوچک‌سازی دولت با حذف هزینه‌های دولت و آزادسازی قیمت‌ها، دولت توانست بخشی از کسری بودجه را کنترل کند؛ اما هزینه آن: بیکاری گسترده، کاهش رفاه، افزایش فقر بود. اما در اینجا باید به این سوال نیز جواب داد که اساسا این الگو چه نسبتی با مبانی اقتصاد اسلامی و عدالت‌محور دارد؟ سیاستی که با فشار شدید بر طبقات کم‌درآمد، کاهش مصرف اجباری و تضعیف پول ملی به مهار تورم منجر شود، از نظر عدالت اجتماعی نه تنها قابل دفاع نیست، بلکه دقیقا با مبانی جمهوری اسلامی در تضاد است. در واقع، این مدل تورم‌زدایی ریاضتی است، نه تورم‌زدایی رفاهی. پیامدهای اجتماعی سیاست‌های میلی داده‌ها و گزارش‌های میدانی نشان می‌دهند که اعتراضات گسترده بازنشستگان، کارمندان اخراج‌شده و کارکنان سابق دولت در خیابان‌ها ادامه دارد. ده‌ها وزارتخانه و نهاد دولتی تعطیل یا ادغام شده‌اند. هزاران نفر از کارمندان بخش عمومی و حتی خصوصی شغل خود را از دست داده‌اند. قیمت بسیاری از کالاها و خدمات عمومی به شدت افزایش یافته است. این وضعیت یادآور نسخه مشابهی است که پینوشه در شیلی اجرا کرد؛ نسخه‌ای که با سرکوب و آسیب‌های اجتماعی همراه بود. آیا الگوی آرژانتین قابل نسخه‌برداری برای ایران است؟ 1. کاهش تورم در آرژانتین واقعی است، اما علت آن رکود و کاهش تقاضاست، نه رونق اقتصادی. 2. ارزش پول ملی این کشور سقوط کرده و مردم فقیرتر شده‌اند. 3. سیاست‌های میلی مبتنی بر ریاضت، شوک‌درمانی و تضعیف دولت است. 4. این الگو با اصول عدالت‌محور و دیدگاه رسمی سیاست‌گذاری در ایران ناسازگار است. بنابراین، کاهش تورمی که برخی رسانه‌ها آن را «معجزه اقتصادی» می‌خوانند، در واقع نتیجه هزینه‌دادن طبقات ضعیف و فشارهای اجتماعی سنگین است؛ نسخه‌ای که نه برای ایران مطلوب است و نه با ساختار اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور هم‌خوانی دارد. انتهای پیام/







source

توسط ecokhabari.ir