به گزارش رکنا، با افزایش گزارشهای مردمی درباره زورگیری های سریالی در محدوده اتوبان صیاد شیرازی، مأموران کلانتریهای پاسداران، سیدخندان و مجیدیه طی عملیاتی هماهنگ موفق شدند دو عضو این باند را دستگیر و تعدادی تلفن همراه و زیورآلات سرقتی را کشف کنند.
آنچه میخوانید روایتی گفتوگومحور از اعترافات متهمان و صحبتهای مالباختگان این پرونده است.
گفت و گو با سارق اول
سارق اول که 19 سال سن دارد و ادعا دارد با وجود داشتن چاقو تاکنون به کسی آسیبی وارد نکرده است. او توضیح میدهد که سابقه دار است.
سابقه داری؟
بله
چه سابقه ای؟
دعوا
چه مدت توی زندان بودی؟
دوسال
تو این شش ماه چیکار میکردی؟
کارگر باربری بودم.
سوژههاتو از کجا شناسایی میکردی؟
در اتوبان امام علی شناسایی می کردم
پیاده بودن یا سواره؟
پیاده.
نقشت در سرقت چه بود؟
راننده
موتور از کجا آورده بودی؟
خریده بودم.
چاقو داشتی؟
آره حدود ۲۰ روزی داشتم. از تهرانپارس تهیه کرده بودم. فقط تهدید میکردم، کسی رو نزدم.
چجوری دستگیر شدی؟
با ماموران تعقیب و گریز کردیم چندین بار دستور ایست دادن که توجهی نکردیم
چرا وقتی مأمورا دستور ایست داد، وای نایستادی؟
ترسیده بودم.
تیر به کجات خورد؟
به مچ پام.
گفت و گو با سارق دوم
پسر 20 ساله که می گوید تنها 5 الی 6 بار همراه دوستش در سرقت ها بوده است ادعا دارد که چاقویی که همراه داشته را از قبل تهیه کرده و استفاده خاصی از آن نمی کرده است.
چند تا سرقت با هم انجام دادین؟
پنج، شش تا.
چاقو از کجا داشتی؟
از قبل داشتم. استفادهای هم نمیکردم.
چجوری دستگیر شدی؟
مأمورا اومدن سمت رفیقم، شلیک کردند، رفیقم رو گرفتند. من فرار کردم اما آخرش دستگیر شدم.
روایت مالباختگان از لحظه زورگیری
زن مالباخته:«چاقو را گذاشتند روی گلویم و مدام میگفتند میزنیم و میکشیم»
این خانم میگوید شنبه، یکم آذر حوالی مترو زینالدین مورد سرقت قرار گرفته است:« من از دو سارق آدرس مترو را پرسیدم اما اشتباهی به من آدرس دادند و هنگامی مه من متوجه شدم مسیرم را عوض کردم اما در همان لحظه چاقو را گذاشتند روی گلویم. گوشی و حلقههایم را خواستند، حتی گوشواره هم میخواستند. آنقدر تهدید کردند که شوکه شده بودم. جیغ زدم و چند رهگذر دنبالشان دویدند اما فرار کردند.»
او درباره لحظه شنیدن خبر دستگیری میگوید: «سه روز بعد گفتند سارقین را گرفتهاند. وقتی فهمیدم یکی از آنها تیر خورده، هم خودم هم پسرم شوکه شدیم. اما برخورد مأمورا خیلی خوب بود و باعث شد آرام شویم.»
پسر مالباخته:«با ته چاقو به فرق سرم زدند»
این مالباخته که گوشی اش ۸:۳۰ شب در حوالی اتوبان امام علی و استاد حسن بنا سرقت شده، میگوید:«دو نفر آمدند. یکی چاقو گذاشت زیر گلوی دوستم و آن یکی همین فردی که حالا روی ویلچر است آمد دسته موتور مرا گرفت. گفتم بگذار فرار کنم، اما موتور را کشید و زمین خوردم. بعد که روی زمین بودم، با ته چاقو به سرم زد.»
او نیز سه روز بعد برای شناسایی سارقین فراخوانده شده و میگوید: «وقتی فهمیدم گوشی پیدا شده باورم نمیشد.»
دختر جوان:«چاقو زیر گردنم بود، حتی نمیتوانستم تکان بخورم»
این دختر جوان میگوید چهارشنبه ساعت ۵:۳۰ عصر همراه دوستش در حال پیادهروی بوده که سارقان با تهدید چاقو گوشی ۱۳ پرو او را گرفتهاند:«چاقو آنقدر نزدیک گردنم بود که فریز شده بودم. کیفم بسته بود، با دست لرزان بازش کردم و گوشی را دادم. خدا را شکر یک ساعت بعد گفتند سارقین پیدا شدهاند.»
قدردانی پدر یکی از مالباختگان از پلیس
پدر یکی از دختران مالباخته گفت: «باید از تمام پرسنل نیروی انتظامی و مخصوصاً کلانتری پاسداران تشکر کنیم. دخترم ساعت شش گوشیاش را از دست داد و شنیدیم یک ساعت بعد در همان شب سارقین را گرفتند. واقعاً باید قدردانشان بود.»
جزئیات عملیات از زبان پلیس
سرهنگ صادق ضرونی، سرکلانتر چهارم پلیس پیشگیری تهران اعلام کرد: «در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴ گزارشی از زورگیری در تقاطع صیاد–زینالدین دریافت کردیم. چند روز بعد گزارش مشابهی در خیابان هفتم حاشیه اتوبان صیاد اعلام شد. مأموران هنگام رسیدن به محل با حمله یکی از سارقین روبهرو شدند. مأمور ما با رعایت قانون، پای او را هدف قرار داد و متهم دستگیر شد.»
به گفته او، در مخفیگاه متهمان هفت تلفن همراه سرقتی و حلقههای ازدواج مالباختگان کشف شده و یکی از اعضای باند همچنان متواری است.
source