گچ و گچ کاری ۸۰ درصد، سیمان ۷۰ درصد، ایزوگام ۶۵ درصد، کاشی و سرامیک ۵۰ درصد، شیرآلات ۵۰ درصد، نقاشی ساختمان ۵۰ درصد، درب و پنجره ۵۰ درصد، آهن و میلگرد ۳۰ درصد و شیشه ۲۵ درصد در یک سال گذشته افزایش قیمت داشته اند.

به عبارتی ساخت یک واحد معمولی از متری ۲۰ میلیون تومان به حداقل ۳۰ میلیون تومان رسیده است.

از سویی از ابتدای سال تا امروز ۵ درصد سرمایه گذاری در مسکن ریزش داشته است.

مدیر شرکت های سازنده که از دو سال پیش چنین روزهایی را نمی دید باید پاسخگوی وضعیت امروز شرکت و هیئت مدیره ای که همین امروز، دو سال آینده را نمی بیند و همچنان نظاره گر وضع موجود است و برای شرایط آتی راهکار و ایده ای نو ندارد باید پاسخگوی ورشکستگی پیش رو باشد.

دست اندرکاران ساختمان باید دیدگاه و مدل بیزنسی خود را اساسا شخم بزنند!

این وضعیت برای تولیدکنندگان مصالح ساختمانی عینا جاری است. مدیران و سهامدارانی که در عرصه سیمان، میلگرد، تیرآهن، کاشی، سرامیک، سنگ و البته پیمانکاری فعال هستند یا ایده ای تحول آفرین خلق کنند و یا تا آخر سال برای خود کسب و کار دیگری پیدا کنند!

پس از جنگ ۱۲‌روزه گفتیم که بازار مسکن ملتهب است و تاکید کردیم که سرمایه گذار بی تفاوت به علم مدیریت دارایی که پارسال بطور مثال ۵۰۰ میلیارد تومان و به نرخ آن روز ۱۰ میلیون دلار سرمایه در بخش مستغلات داشته برغم افزایش در نیمه دوم پارسال، امروز ۳.۵ میلیون دلار از ثروت خود را از دست داده است.

او امروز ۶.۵ میلیون دلار بیشتر دارایی ندارد و این ساده ترین نوع محاسبه و مقایسه است.

سرمایه گذار واقف به علم مدیریت دارایی براحتی ۱۰ میلیون دلار خود را در طول یک سال گذشته در همین کشور ۱۵ میلیون دلار کرده است

تفاوت فردی که از ۱۰ میلیون دلار ۶.۵ میلیون دلار یا ۱۵ میلیون دلار ساخته فقط در یک نکته است.

هیچ دانش و تجربه ای به اندازه Asset management در سال جاری نجات دهنده سرمایه ها نیست و هیچ چیز بیشتر از غفلت از این دانش، سرمایه ها را به باد نخواهد داد.

 

source

توسط ecokhabari.ir