جهان اقتصاد: آتشسوزی جنگلهای منطقه الیت در غرب استان مازندران که از اوایل آبانماه ۱۴۰۴ آغاز شد، اکنون وارد هفته سوم خود شده است.
این آتشسوزی که در منطقهای صعبالعبور و پوشیده از جنگلهای هیرکانی رخ داده، به دلیل نبود زیرساختهای کافی برای اطفای حریق و دسترسی سریع، همچنان ادامه دارد. شیب تند کوهستان، جادههای کمعرض و خاکی، نبود باندهای مناسب برای فرود بالگرد و فقدان مخازن آب در ارتفاعات، عملیات امداد را به شدت کند کرده است.
نیروهایی که با کولهپشتی و بیل به دل آتش میزنند، گاهی مجبورند ساعتها پیاده راه بروند تا به جبهه آتش برسند و پس از چند ساعت کار مداوم، به دلیل خستگی و کمبود آب و تجهیزات، عقبنشینی کنند.
بالگردهای آبپاش هم به دلیل نبود محل مناسب برای آبگیری در نزدیکی منطقه، باید مسافت طولانی تا سد یا دریاچه را طی کنند که این خود زمان ارزشمند را هدر میدهد.
در همین زمان که ایران برای خاموش کردن چند صد هکتار آتش در الیت با مشکلات جدی روبهروست، کشورهای دارای زیرساخت مناسب، آتشسوزیهای بسیار بزرگتر را در چند روز یا حتی چند ساعت مهار میکنند.
برای مثال، در کالیفرنیای آمریکا، شبکهای از بیش از پنج هزار برج دیدبانی مجهز به دوربینهای ۳۶۰ درجه با قابلیت تشخیص دود تا شعاع ۲۵ کیلومتر وجود دارد. این دوربینها با هوش مصنوعی، در کمتر از سه دقیقه محل دقیق آتش را شناسایی و به مرکز فرماندهی اعلام میکنند.
همزمان، بیش از هزار و دویست مخزن آب استراتژیک در ارتفاعات تعبیه شده که هر کدام حداقل پنجاه هزار لیتر ظرفیت دارند و بالگردهای سنگین میتوانند در کمتر از نود ثانیه آبگیری کنند.
شبکه جادههای جنگلی استاندارد و باندهای متعدد هلیکوپتر باعث میشود نیروی زمینی و هوایی تقریباً همزمان به محل برسند.
در استرالیا که با آتشسوزیهای عظیم موسوم به «بلک سامر» روبهرو بود، سیستم «آبپاشی پیشفعال» اجرا میشود؛ یعنی پیش از شروع فصل خشک، با استفاده از هواپیماهای آبپاش بزرگ DC-10 و C-130، نوارهای مرطوب در مسیرهای احتمالی گسترش آتش ایجاد میکنند.
همچنین بیش از ده هزار داوطلب آموزشدیده در قالب گروههای محلی، در همان ساعات اولیه در کنار آتشنشانان حرفهای حاضر میشوند. در پرتغال و اسپانیا هم که جنگلهای مدیترانهای مشابه ایران دارند، شبکهای مشترک از هواپیماهای مجهز ایجاد کرده که میتوانند مستقیماً از سطح دریا آب بگیرند و در کمتر از پانزده دقیقه پس از اعلام، بر فراز آتش ظاهر شوند.
در مقابل، ایران فاقد حتی یک فروند هواپیمای آبپاش سنگین است و بالگردهای موجود نیز اغلب چندمنظورهاند و برای مأموریت اطفای حریق بهینه نشدهاند. نبود سیستم هشدار زودهنگام مبتنی بر ماهواره و دوربین، باعث میشود آتش تا وقتی گسترده نشود، کسی متوجه آن نشود.
مخازن آب در ارتفاعات وجود ندارد و جادههای دسترسی یا خاکیاند یا به کلی وجود ندارند. نتیجه این میشود که آتشسوزیای که در کشورهای مجهز در کمتر از ۴۸ ساعت خاموش میشود، در ایران هفتهها طول میکشد، هزاران هکتار جنگل هیرکانی را نابود میکند و دود آن تا شهرهای دورتر میرسد.
این تفاوت، صرفاً تفاوت بودجه نیست؛ تفاوت نگاه بلندمدت به حفاظت از منابع طبیعی است. کشورهایی که امروز در چند روز آتش را مهار میکنند، دههها پیش سرمایهگذاری روی جاده، مخزن آب، آموزش نیرو، خرید یا اجاره هواپیمای آبپاش و نصب سیستمهای تشخیص زودهنگام را آغاز کردند.
ایران اما همچنان به روش سنتی و اتکا به همت نیروهای مردمی و نظامی بسنده کرده است؛ روشی که در برابر آتشسوزیهای بزرگ و مکرر ناشی از تغییرات اقلیمی، کارایی خود را از دست داده است. تا وقتی زیرساختهای پایهای مانند جاده دسترسی، باند بالگرد، مخازن آب کوهستانی و ناوگان هوایی تخصصی ایجاد نشود، هر سال شاهد تکرار همین تصاویر تلخ خواهیم بود: جنگلهایی که هفتهها میسوزند و مردانی که با بطری آب و بیلچه، مقابل شعلههای عظیم میایستند و اغلب شکست میخورند
source