در دل دغدغههای روزافزون سلامت و پایداری، صنعت غذای ارگانیک در ایران آرامآرام قد میکشد؛ صنعتی نوپا اما پرامید که با وجود چالشهای ساختاری توانسته توجه خانوادهها، کشاورزان و فعالان بازار را به خود جلب کند.
صنعت غذای ارگانیک در ایران در سالهای اخیر با شتابی قابل توجه در حال رشد بوده است. رشدی که نه صرفاً حاصل تغییر ذائقه مصرفکنندگان بلکه نتیجهی تحولات اجتماعی، نگرانیهای زیستمحیطی و افزایش آگاهی عمومی نسبت به سلامت فردی و جمعی است. صنعتی که اگرچه هنوز در مرحلهی گذار است اما نشانههایی از بلوغ زودرس را در خود دارد.
در ابتدا باید اذعان کرد که مفهوم «غذای ارگانیک» در ایران همچنان با ابهاماتی همراه است. بسیاری از مصرفکنندگان، محصولات بدون کود شیمیایی یا فاقد سموم دفع آفات را بهطور کلی «ارگانیک» مینامند بیآنکه به الزامات دقیق استانداردهای بینالمللی توجه کنند این خلأ مفهومی، نهتنها موجب سردرگمی در بازار شده بلکه بستری برای سودجویی برخی تولیدکنندگان فراهم آورده که با برچسبهای غیرمعتبر، محصولات معمولی را با قیمتهای گزاف عرضه میکنند و تا زمانی که نظام استانداردسازی و نظارت دقیق بر تولید و عرضه محصولات ارگانیک در کشور نهادینه نشود، نمیتوان از «صنعت ارگانیک» بهمعنای واقعی سخن گفت.
با این حال، نمیتوان منکر شد که تقاضا برای محصولات ارگانیک در ایران رو به افزایش است این تقاضا، عمدتاً از سوی طبقه متوسط شهری و بهویژه خانوادههایی که دغدغه سلامت فرزندان خود را دارند، شکل گرفته است. فروشگاههای تخصصی ارگانیک در تهران، اصفهان، شیراز و حتی شهرهای کوچکتر روزبهروز در حال گسترشاند. پلتفرمهای آنلاین نیز به این موج پیوستهاند و با ارائه محصولات متنوع از کشاورزان محلی، نقش مهمی در تسهیل دسترسی ایفا میکنند این روند، نشانهای از تغییر پارادایم مصرف در جامعه ایرانی است؛ تغییری که اگرچه آهسته اما پایدار بهنظر میرسد.
در سطح تولید، کشاورزی ارگانیک در ایران با چالشهای متعددی مواجه است. نخست، نبود زیرساختهای مناسب برای تولید ارگانیک در مقیاس صنعتی است، کشاورزان اغلب فاقد دانش تخصصی، تجهیزات لازم و حمایتهای مالی برای گذار از کشاورزی سنتی به ارگانیک هستند از سوی دیگر، نبود سیاستهای حمایتی مشخص از سوی دولت، موجب شده تا تولیدکنندگان ارگانیک در رقابت با محصولات یارانهای و ارزانتر، دچار ضعف شوند بهعنوان مثال قیمت تمامشده یک کیلو گوجهفرنگی ارگانیک گاه تا سه برابر محصول معمولی است؛ رقمی که برای بسیاری از خانوارها قابلپرداخت نیست این مسئله، نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای کشاورزی کشور است بهویژه در زمینه تخصیص یارانهها، آموزش کشاورزان و ایجاد زنجیره تأمین پایدار.
از منظر زیستمحیطی، توسعه کشاورزی ارگانیک میتواند نقش مهمی در کاهش آلودگی خاک، آب و هوا ایفا کند. استفاده از کودهای طبیعی، چرخههای کشت متنوع و حذف سموم شیمیایی، موجب احیای اکوسیستمهای محلی میشود در مناطقی مانند طالقان، دماوند و برخی روستاهای استان فارس، نمونههایی از این تحول را میتوان مشاهده کرد؛ جایی که کشاورزان با بهرهگیری از دانش بومی و روشهای پایدار، موفق به تولید محصولات باکیفیت و سالم شدهاند این تجربهها باید مستندسازی و بهعنوان الگوهای موفق در سطح ملی معرفی شوند.
در حوزه صادرات، ایران ظرفیتهای بالقوهای برای حضور در بازار جهانی محصولات ارگانیک دارد. اقلیم متنوع، خاک حاصلخیز و تنوع گیاهان دارویی، فرصتهایی بینظیر برای تولید محصولات ارگانیک صادراتی فراهم کردهاند با این حال نبود گواهینامههای معتبر بینالمللی، ضعف در بستهبندی و برندینگ و عدم شناخت بازارهای هدف، مانع از بهرهبرداری کامل از این ظرفیتها شدهاند. ورود جدی به بازار ارگانیک جهانی، نیازمند دیپلماسی اقتصادی فعال، همکاری با نهادهای بینالمللی و سرمایهگذاری در حوزه فناوریهای پس از برداشت است.
همچنین گسترش مصرف غذای ارگانیک میتواند به ارتقای سلامت عمومی و کاهش هزینههای درمانی منجر شود. مطالعات متعدد نشان دادهاند که مصرف مداوم محصولات ارگانیک با کاهش ریسک ابتلا به بیماریهای مزمن مانند سرطان، دیابت و آلرژیهای غذایی همراه است در ایران، با توجه به رشد نگرانکننده بیماریهای غیرواگیر، توسعه صنعت ارگانیک میتواند بهعنوان یک راهبرد پیشگیرانه در نظام سلامت مورد توجه قرار گیرد البته این امر، مستلزم همکاری نزدیک میان وزارت بهداشت، وزارت جهاد کشاورزی و نهادهای آموزشی است؛ همکاریای که تاکنون بهصورت پراکنده و غیرسیستمی انجام شده است.
همچنین باید به تغییر نگرش عمومی نسبت به غذا توجه کرد در جامعهای که سالها با تبلیغات گسترده محصولات فرآوریشده و فستفودها مواجه بوده، بازگشت به غذاهای طبیعی و ارگانیک نوعی بازتعریف سبک زندگی محسوب میشود.
این تغییر، نیازمند آموزش، آگاهیبخشی و تولید محتواست. رسانهها، مدارس و حتی شبکههای اجتماعی میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. باید از «غذای ارگانیک» فراتر رفت و به «فرهنگ تغذیه سالم» اندیشید، فرهنگی که در آن انتخاب غذا نه صرفاً بر اساس قیمت یا طعم بلکه بر پایه ارزشهای سلامت، پایداری و اخلاق صورت گیرد.
لازم است به نقش بخش خصوصی در توسعه صنعت ارگانیک هم اشاره کرد. شرکتهای نوپا (استارتآپها)، فروشگاههای تخصصی و برندهای داخلی در سالهای اخیر تلاشهای قابلتوجهی در زمینه تولید، بستهبندی و توزیع محصولات ارگانیک داشتهاند این تلاشها، اگرچه هنوز در مقیاس محدود انجام میشوند اما نشاندهنده ظرفیت بالای بخش خصوصی در نوآوری و پاسخگویی به نیازهای بازار هستند. حمایت از این بازیگران از طریق تسهیل مجوزها، ارائه تسهیلات مالی و ایجاد بسترهای تبلیغاتی، میتواند موتور محرک صنعت ارگانیک در ایران باشد.
در جمعبندی، صنعت غذای ارگانیک در ایران در مرحلهای حساس از رشد قرار دارد؛ مرحلهای که در آن فرصتها و چالشها بهطور همزمان حضور دارند از یکسو افزایش آگاهی عمومی، ظرفیتهای اقلیمی و تجربههای موفق محلی نویدبخش آیندهای روشناند از سوی دیگر، نبود زیرساختهای مناسب، ضعف در سیاستگذاری و چالشهای اقتصادی، تهدیدی برای پایداری این صنعت محسوب میشوند.
آینده صنعت ارگانیک در ایران، نه در دست دولت یا بخش خصوصی بهتنهایی بلکه در گرو همکاری میان همه ذینفعان از کشاورز تا مصرفکننده از سیاستگذار تا رسانه، رقم خواهد خورد. این آینده اگر با خرد جمعی، برنامهریزی دقیق و تعهد به سلامت و پایداری همراه باشد، میتواند ایران را به یکی از بازیگران مهم صنعت ارگانیک در منطقه تبدیل کند.
source