به گزارش خبرنگار نفت آنلاین، اوایل اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، مدیران ارشد صنعت نفت به امید شنیدن صدای کارکنان عملیاتی، راهی اهواز و آبادان شدند. خانم خزایی و آقای قائم‌پناه به‌عنوان ارشدترین مسئولان منابع انسانی، به همراه گروهی از مدیران، پای صحبت نمایندگان کارکنان و مدیران ارشد در جنوب نشستند و وعده‌هایی درباره بهبود شرایط معیشتی، اصلاح نظام حقوق و مزایا، و … دادند.


 


در همان روزها، نفت‌آنلاین هشدار داده بود که این سفر نباید نمایشی باشد. این رسانه خواستار آن بودند که از همان روز نخست بازگشت به تهران، اقدامات عملی برای تحقق مطالبات آغاز شود. اما حالا که در مردادماه قرار داریم، وعده‌ها همچنان روی زمین مانده‌اند و تنها چیزی که از آن سفرها به یاد مانده، امیدهایی است که در دل کارکنان شعله کشید و اکنون رو به خاموشی است.


 


کارکنان مناطق عملیاتی نفت، هنوز هم چشم‌انتظار رفع محدودیت سقف حقوق، رسیدگی به کف حقوق، ساماندهی مالیات‌های افسارگسیخته و دهها مطالبه دیگر هستند. 


 


یکی از کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب با یادآوری سفر مدیران منابع انسانی به اهواز در گفتگو با خبرنگار نفت آنلاین با ناراحتی می‌گوید:


«از سقف حقوق فقط صحبت شد، اما در عمل چیزی تغییر نکرد. ما در گرمای طاقت‌فرسای جنوب، با بالاترین فشار کاری مشغول هستیم، اما وقتی به فیش حقوقی‌مان نگاه می‌کنیم، تنها چیزی که احساس می‌کنیم بی‌عدالتی است. چرا باید برای ما سقف تعیین شود، مگر ما در مناطق خوش و آب و هوا کار میکنیم؟ ایا این گرمای بالای ۶۰ درجه را نمی بینند؟»


 


در طرف دیگر، کارکنان شرکت ملی حفاری نیز حال و روز بهتری ندارند. یکی از کارکنان تبدیل وضعیت‌شده با سابقه ایثارگری، از وضعیت معیشتی خود گلایه می‌کند و می‌گوید:


«وقتی تبدیل وضعیت شدم، فکر می‌کردم حداقل امنیت شغلی و معیشتی پیدا می‌کنم. اما امروز حقوقم از حداقل هم پایین‌تر است چون جدول بدو استخدامی که حقوق ما با آن اعمال شد فاجعه بار است!!! ما را فقط  تبدیل وضعیت کردند و بعد فراموش کردند. زندگی با این حقوق ممکن نیست.»


 


در همین حال، در سکوهای شرکت نفت و گاز پارس، کارکنان با شرایط سخت محیطی و دوری از خانواده دست و پنجه نرم می‌کنند. یکی از کارکنان شاغل در این سکوها نیز در یک گفتگوی تلفنی به خبرنگار نفت آنلاین می‌گوید:


«کار در سکوی گازی فقط سخت نیست، فرساینده است. هفته‌ها دور از خانواده، تحت فشار روانی و کاری شدید هستیم. اما وقتی می‌بینم که وعده‌ها یکی پس از دیگری بی‌نتیجه می‌مانند، به‌جد به فکر انتقالی افتاده‌ام. انگیزه‌ای برای ادامه در عملیات ندارم. اگر قرار بود وعده‌ها اجرا نشوند، چرا آن‌همه جلسه، آن‌همه سخنرانی؟»


 


نکته عجیب‌تر این است که تیم منابع انسانی که هنوز مطالبات سفر اردیبهشت‌ماه به خوزستان را اجرایی نکرده، در مردادماه بار دیگر به عسلویه سفر می‌کند و وعده‌های تازه‌ای می‌دهد. در حالی‌که صبر کارکنان لبریز شده، آن‌ها دیگر فقط عمل می‌خواهند، نه حرف.


 


امروز اگر شاهد تجمعات صنفی در مناطق عملیاتی هستیم، نتیجه مستقیم بی‌عملی نسبت به همان وعده‌هایی است که در اهواز و آبادان داده شد. کارکنان عملیاتی به‌خوبی می‌دانند شرایط کارشان آسان نیست، اما آنچه کمرشان را خم کرده، کار سخت نیست، بلکه بی‌عدالتی مزمن و بی‌پاسخی مزمن‌تر است.


 


اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، باید منتظر موج جدیدی از درخواست‌های انتقالی به ستاد یا حتی خروج نیروهای متخصص از کشور باشیم. نفت، تنها با حفاری و استخراج زنده نمی‌ماند؛ آنچه این صنعت را سرپا نگه می‌دارد، نیروی انسانی توانمند و با انگیزه است — نیرویی که امروز بیش از هر زمان دیگری احساس فراموش‌شدگی می‌کند.


خزایی قائم پناه نفت

source

توسط ecokhabari.ir