مزار یک دلاور در انباری بی‌نشان

اقتصاد۲۴- اسناد تاریخی از او به‌عنوان جوانی خوش‌سیما یاد می‌کنند. نواده وکیل‌الرعایا که خوشنام بود و این خوشنامی را تا سال‌ها بر سنگ مزارش حک کرده بودند. تاریخ، اما با او مهربان نبود؛ نه آن بنیانگذار قاجاریه که او را به تهران آورد و بعد از شکنجه‌های فراوان، دستور داد مزارش را هم در جهتی خلاف قبله قرار دهند و نه مسئولان امروز که سال‌هاست آنقدر به مزار تنها شاه مدفون در حصار تاریخی تهران بی‌توجه بوده‌اند که روزی نوشته‌های سنگ مزارش مخدوش شد و روزی به‌عنوان انبار از اتاقک کوچکی که سهم آخرین بازمانده زندیه از دنیاست، استفاده شد.

مزار او مهجور در گوشه امامزاده زید در میان بازار فرش‌فروشان هنوز هم برای بسیاری از مردم ناشناخته است و این شرایط باعث شده هر روز تصمیمی برایش گرفته شود. حالا هم باز برخی فعالان میراث‌فرهنگی تهران نسبت به وضعیت آن ابراز نگرانی کرده‌اند.

اتاقکی کوچک در کنار حیاط امامزاده زید، اگر چشم عابران به آن تابلوی رنگ و رو رفته نصب‌شده بالای حصار آهنی نیفتد، کسی نمی‌داند که اینجا آخرین میراث‌دار زندیه خفته است؛ تنها شاهی که مزارش در حصار تاریخی تهران قرار گرفته، اما آنقدر قدر ندیده که هر چندسال یک‌بار باید فریاد فعالان میراث‌فرهنگی بلند شود تا مسئولان نیم‌نگاهی گذرا به وضعیت آن بیندازند؛ شاید هم کاری کنند تا دوباره لطفعلی‌خان زند بماند و بی‌مهری روزگار. حالا باز هم خبر رسیده که وضعیت مزارش نابسامان است. مثل همین چند سال پیش که متولیان امامزاده فضای خالی کنار مزارش را جایی مناسب برای انبار کردن قالی‌ها دیده بودند و کسی هم مانعشان نشده بود و آن کاری را کرده بودند که نباید.

اما موضوع این است که برای این مزار تاریخی باید اقدامی درخور صورت گیرد. اقدامی فراتر از آن شیشه‌های مکدر و حفاظ نامناسبی که گاهی تک‌وتوک افرادی از پشت آن به ظلمی که بر بازمانده زند رفت و به بازی روزگار فکر می‌کنند که چقدر با مردمان شریف این سرزمین ناساز بوده است.

گمگشتگی دلاور زند در هیاهوی پایتخت

«در این مکان جوانی فرشته‌سرشت، بزرگترین شمشیرزن زندیه و ابرانسانی از نژاد شایسته ایرانی از تبار دلاوران آرمیده است که در ۲۳سالگی نابینا شد و به قتل رسید.» این جملات بر سنگ قبری سفید و مرمرین نقش بسته بود؛ تا همین چند سال پیش که مخدوشش کردند. حریمش را با قالی‌ها شکستند و مزار لطفعلی‌خان شد انبار. اعتراض‌های فعالان میراث‌فرهنگی مدیران را به صرافت انداخت تا اقدامی انجام دهند. مدتی آن اتاق کوچک شیشه‌ای حیاط امامزاده زید، سامان پیدا کرد، اما همچنان مهجور ماند. اما در آن سامان‌دادن‌ها و رنگ‌زدن به نرده‌های آهنی، سهم این آرامگاه حتی تابلویی بیرون امامزاده نبود که به عابران شتابزده بازار بگوید که اینجا بخشی از تاریخ ایران خفته است. بخشی که هر گوشه آن را می‌خوانی خبر از ظلمی عجیب دارد.


بیشتر بخوانید:دارابگرد در گرداب فروچاله‌ها/ مسئولان میراث‌فرهنگی فقط وعده ثبت جهانی نخستین شهر مدور ایران می‌دهند


مدیران میراث‌فرهنگی تهران از پیگیری وضعیت مزار می‌گویند و اینکه با متولیان امامزاده مذاکره خواهند کرد تا اقدامی درخور صورت گیرد. اما گویی قرار نیست سامان پیداکردن مزار شاه زند، از آن ایوان کوچک کنار حیاط امامزاده تاریخی بازار فراتر رود، قرار نیست کسی ردپای تاریخ زندیه را در تهران دنبال کند. انگار که این بخش از تاریخ قرار است فراموش شود. همان‌طورکه بنیانگذار قاجار می‌خواست و دستور داد که در گمنامی آخرین شاه زند را در ایوان امامزاده‌ای در بازار تهران به خاک بسپرند و نامی بر سنگ مزارش نگذارند.

چند سال پیش وقتی تصاویری از مزار لطفعلی‌خان منتشر شد که نشان می‌داد اتاق کوچکی که مزار او در آن قرار گرفته تبدیل به انبار شده، پیشنهادی مطرح شد مبنی‌بر انتقال مزار او به شیراز؛ فعالان میراث‌فرهنگی در شیراز این ایده را مطرح کردند تا شاید آخرین پادشاه زند در زادگاهش قدر بیند و محترم شمرده شود. این پیشنهاد چندان جدی گرفته نشد و کسی آن را پیگیری نکرد. یک سوی داستان رسیدگی به مزار لطفعلی‌خان، میراث‌فرهنگی استان تهران است و یک سو، سازمان اوقاف و همین ترکیب می‌تواند به‌تنهایی دلیلی بر وضعیت نابسامانی باشد که مزار لطفعلی‌خان در طول سالیان داشته است.

«محسن سعادتی»، معاون سابق میراث‌فرهنگی استان تهران، در روز‌های پایانی مسئولیت خود درباره اقداماتی که این اداره‌کل درباره وضعیت مزار شاه زند انجام داده،گفته بود: «مزار لطفعلی‌خان زند به‌همراه بنای امامزاده زید در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. اداره میراث‌فرهنگی استان تهران دو سال پیش با تخصیص اعتبار نه‌تنها سنگ قبر که فضای پیرامون آرامگاه لطفعلی‌خان زند را مورد مرمت و بازسازی قرار داد و ساماندهی فضای پیرامون آرامگاه از جمله تعویض شیشه و پنجره‌ها نیز در دستورکار قرار گرفت.


بیشتر بخوانید:فیلم/ لحظه هیچان انگیز ثبت جهانی دره خرم آباد


ازآنجاکه نقوش سنگ قبر برجسته است، امکان ایجاد تغییرات با هدف خواناسازی بهتر وجود نداشت؛ اما با مرمت‌های صورت‌گرفته هم تصویر لطفعلی‌خان زند و هم خطوط روی سنگ کاملاً خوانا شد.»، اما تصاویر پیش از پروژه مرمت امامزاده زید در سال ۱۳۹۵ نشان می‌دهد که خطوط روی سنگ قبر سالم هستند و در جریان مرمت کلی امامزاده این خطوط مخدوش شده‌اند. این سنگ مزار که در تاریخی نامشخص در دوره پهلوی بر مزار لطفعلی خان نصب شده است، در سال‌های اخیر به اشکال مختلف آسیب دیده است. سعادتی همچنین در گفت‌وگوی اخیر خود اعلام کرده است: «آرامگاه لطفعلی خان زند یک اثر تاریخی است و برنامه ما این بود که سنگ قبر محافظی نداشته باشد تا قابلیت بازدید عموم داشته باشد.

 از همین رو، با متولیان امامزاده زید مذاکراتی انجام شد تا این اثر تاریخی بازدید عموم داشته باشد.» او درباره اینکه این مذاکرات چه زمانی صورت گرفته است نگفته، اما بازدید عموم از این «اثر تاریخی ثبت شده در فهرست میراث ملی» پیش از هر چیز نیازمند معرفی است؛ و شاید اولین گام برای معرفی یک اثر نصب تابلوی معرفی در مسیر و یا ورودی امامزاده باشد که در طول دهه‌های گذشته انجام نشده است. تنها تور‌های تهرانگردی و یا افراد علاقمند باخبرند که در جوار امامزاده تاریخی بازار فرش فروش‌ها می‌توان مزار تنها شاه مدفون در حصار تاریخی ایران را دید.

از جنون شاه قاجار تا قصور مسئولان میراث

عباس اقبال آشتیانی در زندگینامه کوتاهی که برای لطفعلی شاه نوشته، آورده است: «لطفعلی‌خان که آخرین پادشاه خاندان زند و پسر جعفرخان یعنى نواده برادرى کریم خان است، در قلیل مدتى که پادشاهى کرد با وجود کمی سن به فتوحات مهم نایل آمد و از خود رشادت‌ها و شجاعت‌هاى بسیار بروز داد و تا زنده بود آقامحمدخان قاجار از دست او بر جان و دولت خود اطمینانی نداشت، اما بدبختانه لطفعلی‌خان به علت جوانی و بی تجربگی از سیاست خالى بود و تدبیر ملک‏رانى نداشت و به علت غرور و جهل به نصیحت خیراندیشان گوش فرا نمی‌داد و همین معایب نگذاشت که او از فتوحات خود نتیجه ثابتى بردارد.

به زودى از پا درآمد و دولت زندیه به قتل او انقراض یافت.» بعد دیگر انقراض زندیه، اما جنون آقامحمدخانی بود که هیچ نمی‌دید جز قدرت، جنونی که آتشش دامن لطفعلی خانی را که تاریخ همواره به لطافت طبع و شرافتش گواهی داده را هم گرفت، غضب شاه قاجار است این مهجوریت یا خواسته شاه زند که اینچنین این مزار را در غربتی غمگین در گوشه پرهیاهوی بازار فرش فروش‌ها در خطر فراموشی قرار داده است.

منبع: روزنامه پیام ما

source

توسط ecokhabari.ir