به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، پس از تجاوز نظامی اسرائیل به ایران و جنگ دوازده روزهای که به اقدام نظامی آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران منتهی شد، موضوع مذاکره با غرب بار دیگر در مرکز توجه کارشناسان و افکار عمومی قرار گرفتهاست. گروهی معتقد هستند که در هر شرایطی نباید دیپلماسی را تعطیل کرد و ابزار دیپلماسی در کنار ابزار قدرت نظامی از اهرمهای جمهوری اسلامی ایران برای کسب امتیازهای بیشتر است، در برابر عدهای از منتقدان هرگونه سخن گفتن از مذاکره با غرب، به ویژه آمریکا را پاداش به متجاوز و خیانت به کشور ارزیابی میکنند.
در این میان حتی گروهی از کارشناسان که از مذاکره در حین جنگ نیز حمایت میکنند، معتقدند که نباید فرمان مذاکره در اختیار افرادی باشد که پیش از این در مذاکره با آمریکا و قدرتهای جهانی برجام را منعقد کردهاند.
محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر پیشین ایران در مکزیک در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد از جمله منتقدان سرسخت برجام و از جمله افرادی است که معتقد است نباید سکانداران کنونی سیاست خارجی کشور در مذاکرات با غرب حضور داشتهباشند. وی هر چند تاکید میکند که مذاکره در اوج جنگ هم ممکن است ضروری باشد، اما معتقد است که نباید با ایالات متحده آمریکا مذاکره کرد و پیشنهاد میدهد برای مذاکره با غرب فردی مانند محمد جواد لاریجانی به عنوان رئیس هیات مذاکره کننده ایرانی معرفی شود. قدیری ابیانه معتقد است که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران صلابت لازم را ندارد و مرعوب است.
در ادامه متن کامل گفتوگو با محمد حسن قدیری ابیانه، سفیر پیشین ایران در مکزیک و استرالیا، مطالعه میکنید:
*** آیا بعد از حمله اسرائیل به ایران، دیگر نباید حرفی از مذاکره زد یا اینکه همزمان با تقویت زیرساختهای کشور امکان مذاکره با طرفهای دیگر از جمله طرفهای غربی هم وجود دارد؟
حتی در اوج جنگ نیز ما سابقۀ مذاکره با دشمن داشتهایم؛ برای نمونه، مذاکرات با نمایندگان صدام. بنابراین نمیتوان مطلقاً گفت «بله» یا «خیر». همۀچیز به شرایط بستگی دارد. درعینحال، وقتی هم در جنگ نیستیم گاهی مذاکره نمیکنیم؛ مثلاً با اسرائیل هیچ مذاکرهای نداریم چون اصولاً آن را به رسمیت نمیشناسیم. به نظر من در مقطع کنونی نباید با آمریکا مذاکره کنیم، زیرا سابقه نقض توافقها را دارد، خروج ترامپ از برجام و آغاز حمله به ما با مجوز و حمایت واشنگتن نشان میدهد مذاکره با آمریکا ثمری ندارد.
*** با اروپاییها چطور؟
باید با اروپایی ها مذاکره کنیم؛ امّا نه از موضع ضعف، بلکه از موضع برابر. افزون بر این، دستور کار مذاکره، مکان، سطح و تیم مذاکرهکننده باید از سوی خودمان تعیین شود. اروپاییها هم خلف وعده کردهاند. آنها علیرغم اینکه برجام را امضا کردند ولی نهتنها به تعهداتشان عمل نکردند، بلکه تحریمها را تشدید کردند. اغلب زیادهخواهاند و در بسیاری موارد تابع اراده آمریکا. بنابراین زمان، طرف مقابل و موضوع مذاکره همگی نیازمند بررسی دقیق است.
*** آیا در شرایط فعلی مذاکره میتواند هیچ دستاوردی برای کشور داشتهباشد؟
مذاکره با آمریکا هیچ دستاوردی نخواهد داشت؛ برجام در دورهی اوباما، ترامپ و بایدن سودی برای ما نداشت و حتی در زمان اوباما هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه تحریمها افزایش یافت. گذشته از این، مهم است چه کسی برای مذاکره میرود. نباید افراد مرعوب، مجذوب یا دروغگو را بفرستیم.
*** بهزعم شما چه کسی در حال حاضر حائز شرایط مد نظر شماست؟
اصولاً معتقدم مذاکره با آمریکا بیفایده است؛ اما اگر قرار بر مذاکره باشد، باید فردی قوی، مطمئن و باهوش مانند جواد لاریجانی عهدهدار آن شود.
*** یعنی آقای عراقچی شرایط لازم را ندارند؟
صلابتی را که انتظار دارم در آقای عراقچی نمیبینم؛ هرچند نسبت به برخی پایبندی بیشتری به مبانی دینی و نظام دارد. بهطور کلی، گویی «تخم لَقِ گفتگو» در بسیاری از بخشهای وزارت خارجه کاشته شده است.اینکه بگویند اگر تضمین بدهند که به ما حمله نکنند تا گفتگو کنیم از موضع ضعف است.فرد مرعوب نمی تواند از موضع عزت گفتگو کند.
*** چرا و به چه علت عده ای از دستگاه سیاست خارجی ایران به دلیل سخن گفتن از مذاکره انتقاد میکنند؟
برخی لقب تندرو را به منتقدان میدهند، ولی من میگویم عدهای که نظر خاص خودشان را دارند. اروپاییها میگویند بیایید مذاکره کنیم. خُب، چرا آنها به ایران نیایند؟ کمی عزت ملی لازم است. البته وزارت خارجه نگران فعال شدن مکانیزم ماشه و بازگشت همهٔ تحریمهاست و میکوشد اروپاییها را منصرف کند؛ اما مطمئنم هر قدر هم امتیاز بدهیم، آنها از این مکانیزم استفاده میکنند. دروغ هم باید هزینه داشته باشد؛ نه اینکه دروغگو تشویق شود.
*** شما احتمال از سرگیری مذاکرات هستهای را تا چه حد پیشبینی میکنید؟
موضوع هستهای صرفاً بهانه است؛ اگر همهٔ فعالیتها را متوقف کنیم، دشمنی غرب تمام نمیشود. در جنگ تحمیلی هم که دنبال انرژی هستهای نبودیم، همان کشورها از صدام حمایت کردند. غربیان امروز میگویند انرژی هستهای نداشته باشید؛ فردا میگویند موشک و توان دفاعی نداشته باشید؛ سرانجام هم اسلام را از حکومت حذف کنید و تسلیم شوید. هدف نهاییِ آمریکا تجزیۀ ایران و سیطرۀ کامل بر منابع ماست.
آمریکا میخواهد ایران نباشد، آمریکا میل به تجزیه ایران دارد تا ژنرال های آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی بر این تکه پاره های ایران حکومت کنند و منابع ثروت ما هم به آنها تعلق گیرد. یعنی مردم ما از منابع ثروت خود محروم باشند. آنها می خواهند مانند هندی ها که سربازان انگلستان شده بودند ایرانیان سربازان این کشورها شوند. آنها می خواهند زنان ما را هم به یغما و کنیزی ببرند.
*** پس با این وجود از منظر شما از سرگیری مذاکرات را باید کلا منتفی بدانیم .
مذاکره با آمریکا از اساس منتفی است. با اروپا نیز باید نخست فهمید دقیقاً چه میخواهند؛ زیرا اصل مسئله برای آنان سلاح هستهای نیست، آنها خودشان میدانند دنبال بمب نیستیم. حتی اگر بمب هم داشته باشیم، تنها بهمنزلۀ بازدارندگی است. بنابراین تا غرب استراتژی خود را تغییر ندهد، مذاکرهٔ سودمند بعید به نظر میرسد.آنها میخواهند از مکانیسم ماشه امتیاز بگیرند. هر امتیازی به آنها بدهیم باز هم در آخرین لحظه از مکانیسم ماشه بر علیه ایران استفاده خواهند کرد.
source