به گزارش خبرنگار مهر ناترازی انرژی، شاخصی پنهان اما اثرگذار بر زیرساخت‌های توسعه کشور است. شاید خانواده‌ها، ناترازی را بیشتر در قالب افت فشار گاز یا قطعی‌های برق حس کنند، اما بحران انرژی ابعادی به مراتب گسترده‌تر دارد؛ موضوعی که آرام‌آرام تمام بخش‌های اقتصادی و اجتماعی را درگیر خود می‌کند.

ناترازی؛ یک مانع جدی بر سر راه تولید و صنعت

در سال‌های گذشته، صنایع بزرگ کشور بارها با قطعی یا محدودیت گاز و برق دست‌به‌گریبان شده‌اند. این اتفاق تنها به توقف یا افت تولید و زیان مالی منجر نمی‌شود، بلکه به بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران و فرار سرمایه نیز دامن می‌زند. امیرهوشنگ رضوی، کارشناس و تحلیلگر اقتصاد انرژی با تأکید بر این نکته می‌گوید: «هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست در کشوری که تأمین انرژی‌اش پایدار نیست، سرمایه‌گذاری بلندمدت انجام دهد. ناترازی انرژی نه‌تنها تولید فعلی را تهدید می‌کند، بلکه چشم‌انداز توسعه صنعتی کشور را هم تیره و تار می‌سازد.»

پیامدهای اجتماعی؛ از بیکاری تا مهاجرت معکوس

وی ادامه می‌دهد قطع یا محدودیت انرژی برای صنایع، اغلب با تعدیل نیروی انسانی، رکود کسب‌وکارها و تعطیلی برخی واحدهای تولیدی همراه است. این وضعیت به زنجیره اثرات اجتماعی مانند افزایش بیکاری، نارضایتی مردمی و مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها دامن می‌زند. کارگرانی که با دستمزد روزانه زندگی می‌کنند، نخستین قربانیان این اختلال‌ها هستند.

تأثیر بر رشد اقتصادی و رقابت‌پذیری منطقه‌ای

در جهان امروز، سوخت ارزان و دسترسی مطمئن به انرژی، یکی از مهم‌ترین مزیت‌های رقابتی صنایع به شمار می‌رود. در حالی‌که کشورهای منطقه با اجرای سیاست‌های کارآمد در زمینه مدیریت تراز انرژی، صنایع خود را روزبه‌روز نیرومندتر می‌کنند، ضعف تراز انرژی در ایران، هزینه‌های تولید را افزایش داده و قدرت رقابت را از صنایع گرفته است.

به گفته رضوی: «تداوم این وضعیت، یعنی از دست دادن بازارهای جهانی و کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری. برای یک صنعتگر، خاموشی‌های مکرر معادل چند ماه زیان مالی و از دست دادن فرصت‌های صادراتی است.»

زنجیره خانه تا صنعت؛ ضرر همگانی

مردم شاید بحران ناترازی را اول در خانه با خاموشی یا قبوض بالاتر حس کنند، اما پیامدهای بزرگ‌تر آن در سطح اقتصاد کشور، به شکل افزایش تورم، بیکاری و حتی آسیب به رفاه اجتماعی ظاهر می‌شود. قفل شدن تولید، کاهش درآمد ملی و فشار بر بودجه دولت، در نهایت دوباره به جیب خانوارها بازمی‌گردد.

کارشناسان تأکید می‌کنند رفع بحران ناترازی انرژی، مستلزم مجموعه‌ای از اصلاحات ساختاری، سرمایه‌گذاری در زیرساخت، اصلاح قیمت حامل‌ها و حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر و دانش‌بنیان است.

رضوی اضافه می‌کند: «زمان شعار دادن گذشته، باید به سمت اجرای واقعی سیاست‌های تراز انرژی حرکت کنیم. اگر این زنگ خطر را جدی نگیریم، فاصله ایران با کشورهای توسعه‌یافته بیشتر و بیشتر خواهد شد.»

‌به گزارش خبرنگار مهر ناترازی انرژی فقط مشکل امروز نیست، تهدیدی برای فردای ایران است. تا زمانی که نگاه ملی و برنامه‌ریزی علمی برای تراز انرژی جایگزین راه‌حل‌های مقطعی و روزمره نشود، نباید انتظار رشد پایدار و امنیت اقتصادی را داشته باشیم.

source

توسط ecokhabari.ir