اظهارات اخیر ترامپ مبنی‌بر «نزدیکی به توافق» گرچه همچنان با احتیاط بیان شده‌اند، اما برای بازارها و بازیگران کلیدی صنعت انرژی، کافی بوده تا دست به تحلیل سناریوهای پساتحریمی بزنند. در صورت برداشته‌شدن تحریم‌ها، صادرات نفت ایران می‌تواند ظرف چند ماه به سطوح پیشاتحریمی بازگردد. بر اساس داده‌های اوپک، تولید نفت‌خام ایران در سال‌۲۰۲۴ به‌‌‌‌‌‌طور میانگین به ۳‌میلیون و ۳۰۰‌هزار بشکه در روز رسید ‌و پیش‌بینی می‌شود این رقم با آزادسازی صادرات، تا روزانه ۵۰۰‌هزار بشکه دیگر نیز افزایش یابد.

یکی از گروه‌هایی که بیشترین آسیب را از بازگشت رسمی نفت ایران به بازار جهانی خواهند دید، پالایشگاه‌های مستقل چین هستند که به «تی‌‌‌‌‌‌پات» معروفند. این پالایشگاه‌ها که عمدتا در استان شاندونگ چین فعالیت می‌کنند، طی سال‌های اخیر به اصلی‌ترین مشتریان نفت ایران تبدیل شده‌اند. نفتی که با تخفیف‌‌‌‌‌‌ و از مسیرهای نا متعارف به‌دست آنها می‌رسید. در اوج دوران تحریم، تخمین‌زده می‌شود حدود ۷۷‌درصد از صادرات نفت ایران به این پالایشگاه‌های خصوصی رسیده باشد. این رقم در سال‌۲۰۲۵ کاهش‌یافته و به حدود ۵۰‌درصد رسیده‌است؛ امری که برخی آن را نتیجه اعمال تحریم‌های جدیدتر آمریکا علیه بنادر و پالایشگاه‌های چینی می‌دانند، اما اگر در آینده نزدیک صادرات رسمی ایران از سر گرفته شود، تخفیف‌ها از میان می‌روند، مسیرهای غیرشفاف بسته می‌شوند و تی‌‌‌‌‌‌پات‌‌‌‌‌‌ها عملا مزیت رقابتی خود را از دست می‌دهند.

با درنظرگرفتن حاشیه سود اندک این پالایشگاه‌ها و مشکلات ساختاری آنها نظیر بهره‌‌‌‌‌‌برداری زیر ظرفیت و محدودیت‌های صادرات فرآورده‌ها، بسیاری از این واحدها ممکن است ناگزیر به کاهش تولید یا حتی تعطیلی کامل شوند، درحالی‌که تی‌‌‌‌‌‌پات‌‌‌‌‌‌ها درگیر بحران بقا خواهند شد، پالایشگاه‌های بزرگ دولتی چین آماده‌‌‌‌‌‌اند تا خلأ ایجادشده را پر کنند. این واحدهای عظیم که از حمایت دولت و دسترسی به نفت‌خام‌‌‌‌‌‌های رسمی و قراردادهای بلندمدت برخوردارند، از مدت‌ها پیش در رقابت با پالایشگاه‌های مستقل بوده‌اند. حذف بازیگران کوچک‌تر، می‌تواند قدرت بیشتری به پالایشگران اصلی بدهد و تمرکز بازار داخلی چین را افزایش دهد. از سوی دیگر، کاهش ظرفیت پالایشی جهانی در کوتاه‌مدت می‌تواند به ثبات قیمت فرآورده‌هایی مانند بنزین و گازوئیل کمک کند. بازاری که به‌‌‌‌‌‌واسطه کندی رشد اقتصاد جهانی و تحولات ناشی از گذار به انرژی‌های پاک، با بی‌‌‌‌‌‌ثباتی تقاضا روبه‌‌‌‌‌‌رو است.

به گزارش تارنمای tradingeconomics.com و تا لحظه تنظیم این خبر، در معاملات روز دوشنبه ۱۹ ماه مه، قیمت نفت‌برنت به حدود ۶۵ دلار در هر بشکه کاهش‌یافت؛ افتی که تحت‌تاثیر داده‌های ناامیدکننده اقتصادی از چین و همچنین کاهش رتبه اعتباری ایالات‌متحده از سوی موسسه مودیز رخ‌داد. آمار‌های رسمی منتشرشده از چین نشان‌داد که رشد تولید صنعتی و همچنین فروش خرده‌‌‌‌‌‌فروشی در این کشور با کندی همراه شده‌است؛ مساله‌ای که تردیدهایی را نسبت به توان واقعی دومین اقتصاد بزرگ جهان برای بازیابی پس از کرونا ایجاد‌ کرده‌است. این وضعیت به‌ویژه برای بازارهای انرژی که به‌شدت به روند رشد اقتصادی چین وابسته‌‌‌‌‌‌اند، زنگ خطری جدی تلقی می‌شود. در سوی دیگر جهان، کاهش رتبه اعتباری دولت آمریکا از سوی موسسه اعتبارسنجی مودیز نیز فشار دیگری بر بازار نفت وارد کرد. این موسسه اعلام کرد؛ رتبه اعتباری ایالات‌متحده را به دلیل افزایش کسری‌بودجه و پرداخت‌‌‌‌‌‌های بالای بهره، یک درجه کاهش داده‌است؛ تصمیمی که به نگرانی‌ها درباره آینده رشد اقتصادی در بزرگ‌ترین اقتصاد جهان دامن زد، با این‌حال کاهش بیشتر قیمت نفت با توجه به ابهامات پیرامون مذاکرات هسته‌‌‌‌‌‌ای ایران و آمریکا محدود شد.

بازار نفت همچنان نسبت به هرگونه توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن حساس است، زیرا رفع تحریم‌های نفتی ایران می‌تواند عرضه جهانی نفت را تحت‌تاثیر قرار دهد و توازن بازار را برهم بزند. در همین حال، ترامپ روز دوشنبه اعلام کرد؛ قرار است، گفت‌وگویی با ولادیمیر پوتین، رئیس‌‌‌‌‌‌جمهور روسیه، درباره توقف جنگ در اوکراین داشته‌باشد. این گفت‌وگو تنها چند روز پس از اولین دیدار مستقیم میان روسیه و اوکراین در سه سال‌گذشته در استانبول صورت می‌گیرد و می‌تواند بر فضای ژئوپلیتیک بازار نفت تاثیرگذار باشد. هر دو شاخص نفتی برنت و WTI طی هفته گذشته بیش از یک‌درصد رشد را تجربه کرده‌بودند؛ رشدی که عمدتا به‌دلیل توافق چین و آمریکا برای کاهش متقابل‌تعرفه‌‌‌‌‌‌ها بر کالاهای یکدیگر حاصل شده بود؛ توافقی که موجی از خوش‌بینی را در بازارهای جهانی ایجاد کرد.

تحلیلگران معتقدند ورود مجدد نفت ایران به بازار جهانی، به‌ویژه در شرایطی که قیمت نفت از حدود ۸۲ دلار در ژانویه به حدود ۶۵دلار در ماه مه رسیده، می‌تواند فشار مضاعفی بر قیمت‌ها وارد کند، به‌ویژه اگر تولید ایران با سرعت افزایش یابد و نفت‌‌‌‌‌‌های معطل‌‌‌‌‌‌مانده در کشتی‌‌‌‌‌‌ها، ناگهان روانه بازار شوند. این شرایط می‌تواند برای کشورهای صادرکننده نفت، به‌ویژه عربستان که با کاهش تولید تلاش دارد قیمت‌ها را کنترل کند، نگران‌‌‌‌‌‌کننده باشد. بازگشت ایران، نه فقط به‌عنوان صادرکننده، بلکه به‌عنوان یک بازیگر قوی با زیرساخت‌های موجود و هزینه تولید پایین، چالش جدیدی برای توازن قدرت در اوپک و بازار جهانی انرژی خواهد بود.

از نگاه داخلی، لغو تحریم‌های نفتی می‌تواند اقتصاد ایران را متحول کند. افزایش درآمدهای نفتی، گشایش در تجارت خارجی، تقویت ذخایر ارزی و کاهش فشار بر بودجه‌دولت از جمله پیامدهای مستقیم این تحولات خواهد بود. علاوه‌بر آن، افزایش سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت، گسترش زیرساخت‌های صادراتی و افزایش قدرت چانه‌‌‌‌‌‌زنی ایران در معادلات انرژی، مزایای بلندمدتی هستند که تهران می‌تواند از این بازگشت کسب کند. در نهایت، بازگشت رسمی نفت ایران به بازار جهانی می‌تواند مهر پایانی باشد بر دوران تخفیف‌‌‌‌‌‌ و تجارت‌های در سایه. دوره‌‌‌‌‌‌ای که تی‌‌‌‌‌‌پات‌‌‌‌‌‌های چینی در آن خوش درخشیدند، اما حالا با آغاز یک دوره شفاف و رسمی، مجبور به عقب‌نشینی خواهند شد.

source

توسط ecokhabari.ir