در دنیای امروز، انرژی نه‌فقط پیشران توسعه بلکه شریان حیاتی اقتصادهاست. با این حال، در ایرانِ صاحب منابع عظیم نفت و گاز، مفهومی به نام ناترازی انرژی تبدیل به یکی از چالش‌های اساسی شده است؛ چالشی که اقتصاد، محیط‌زیست و امنیت انرژی کشور را در معرض تهدید قرار داده است. «ناترازی» یعنی آنجا که عرضه و تقاضا به زبان مشترک نمی‌رسند؛ جایی که مصرف افسارگسیخته با تولید کم‌رمق، تناسبی ندارد. 

 تعریف ناترازی انرژی؛ شکاف عمیق میان عرضه و تقاضا

ناترازی انرژی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن میزان تقاضای انرژی از ظرفیت عرضه فراتر می‌رود یا به تعبیری دیگر، سیستم تأمین انرژی از پاسخ‌گویی مؤثر به نیازهای مصرف ناتوان می‌شود. این ناترازی می‌تواند در حوزه‌های مختلفی چون برق، گاز، بنزین و دیگر حامل‌های انرژی بروز یابد.

در ایران، این وضعیت بیش از همه در بخش برق و گاز طبیعی محسوس است؛ به‌گونه‌ای که طی سال‌های اخیر بارها با قطعی برق در تابستان و بحران گاز در زمستان مواجه بوده‌ایم.

 

قیمت‌گذاری یارانه‌ای و مصرف بی‌رویه

یکی از اصلی‌ترین دلایل ناترازی انرژی در ایران، قیمت‌گذاری دستوری و یارانه‌ای حامل‌هایخ انرژی است. انرژی در کشور بسیار ارزان‌تر از قیمت جهانی آن عرضه می‌شود، موضوعی که مصرف را از الگوی بهینه خارج کرده و منجر به اتلاف گسترده انرژی در بخش‌های خانگی، صنعتی و حمل‌ونقل شده است.

 فرسودگی زیرساخت‌ها

نیروگاه‌های برق، خطوط انتقال گاز و تجهیزات پالایشگاهی در بسیاری موارد فرسوده‌اند و با فناوری روز جهانی فاصله دارند. این موضوع بهره‌وری سیستم تأمین انرژی را کاهش داده و باعث اتلاف منابع می‌شود.

 رشد فزاینده مصرف

رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و افزایش استفاده از تجهیزات برقی و گازی باعث شده مصرف انرژی به‌صورت تصاعدی افزایش یابد؛ درحالی‌که رشد ظرفیت تولید با این نرخ همخوانی نداشته است.

توسعه ناکافی انرژی‌های تجدیدپذیر

با وجود ظرفیت بالای ایران در زمینه انرژی خورشیدی و بادی، سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور بسیار ناچیز است. این وابستگی شدید به سوخت‌های فسیلی، انعطاف‌پذیری سیستم انرژی کشور را کاهش داده است.

خاموشی‌های تابستانه

افزایش دمای هوا در تابستان، به‌ویژه در مناطق جنوبی، بار فزاینده‌ای به شبکه برق تحمیل می‌کند. در سال‌های اخیر، کمبود برق باعث خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده و گاه غیرمنتظره در کلان‌شهرها شده است.

 کمبود گاز در زمستان

با کاهش دمای هوا، مصرف گاز در یابد. این افزایش، فشار مضاعفی به شبکه گاز وارد کرده و گاه موجب قطع گاز صنایع یا حتی برخی مناطق مسکونی شده است.

 واردات سوخت علی‌رغم منابع داخلی

ایران با وجود دارا بودن منابع غنی نفت و گاز، در برخی بازه‌ها ناچار به واردات بنزین یا گازوئیل شده است؛ نشانه‌ای واضح از ناترازی ساختاری در زنجیره تأمین انرژی.

تداوم ناترازی انرژی می‌تواند امنیت انرژی کشور را تضعیف کند. بی‌ثباتی در تأمین انرژی، مانعی جدی بر سر راه سرمایه‌گذاری، تولید و حتی رفاه عمومی است.

افزایش فشار بر محیط‌زیست

برای جبران کمبود برق، نیروگاه‌ها به سمت استفاده بیشتر از سوخت‌های مایع مانند مازوت رفته‌اند. این موضوع، منجر به افزایش آلودگی هوا و آسیب‌های زیست‌محیطی جبران‌ناپذیری شده است.

 افت بهره‌وری اقتصادی

قطع برق و گاز در صنایع، خسارت‌های جدی اقتصادی ایجاد می‌کند. توقف خطوط تولید، کاهش کیفیت خدمات و فرسایش تجهیزات صنعتی تنها بخشی از این آسیب‌هاست.

 

اصلاح نظام قیمت‌گذاری انرژی

اصلاح تدریجی قیمت حامل‌های انرژی و هدفمند کردن یارانه‌ها، می‌تواند به اصلاح الگوی مصرف کمک کند. این اقدام باید با ملاحظات اجتماعی و سیاست‌های حمایتی همراه باشد.

 بهینه‌سازی مصرف و ارتقای بهره‌وری

سرمایه‌گذاری در بهینه‌سازی تجهیزات صنعتی، عایق‌بندی ساختمان‌ها و فرهنگ‌سازی عمومی می‌تواند مصرف انرژی را کاهش داده و شکاف بین عرضه و تقاضا را کمتر کند.

توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر

افزایش سهم انرژی‌های خورشیدی، بادی و زیستی می‌تواند ضمن تنوع‌بخشی به سبد انرژی، وابستگی به سوخت‌های فسیلی را کاهش دهد.

نوسازی زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری در فناوری

به‌روزرسانی تجهیزات نیروگاهی و گازرسانی، دیجیتال‌سازی شبکه و استفاده از فناوری‌های نوین، بهره‌وری و تاب‌آوری سیستم انرژی را افزایش می‌دهد.

ناترازی انرژی در ایران نه یک بحران لحظه‌ای، بلکه یک معضل ساختاری است که نیاز به نگاه راهبردی، تصمیم‌گیری شجاعانه و همراهی همه‌جانبه دارد. نبرد نابرابر انرژی با مصرف بی‌رویه، تنها زمانی پایان می‌یابد که عقلانیت، فناوری و سیاست‌گذاری جسورانه دست‌به‌دست هم دهند. فردای ایران، در گرو اصلاح امروز است؛ پیش از آنکه خاموشی‌ها و کمبودها، به قاعده‌ای همیشگی بدل شوند.

 

source

توسط ecokhabari.ir