جهان بهسوی کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و توسعه اقتصادهای کمکربن در حرکت است؛ روندی که نهتنها بازار انرژی را دگرگون کرده، بلکه مفاهیم جدیدی از امنیت اقتصادی، رقابتپذیری و حکمرانی را تعریف میکند. ایران، بهعنوان کشوری با اقتصادی نفتمحور و پراتکاء به انرژی ارزان، در معرض تهدیدها و البته فرصتهایی جدی قرار دارد.
حسن طاهری، اقتصاددان، در گفتگو با جهان اقتصاد تأکید میکند که غفلت از این تحول جهانی میتواند شکاف ایران با اقتصاد جهانی را عمیقتر کرده و فرصت بازآرایی ساختار اقتصادی را از بین ببرد.
گذار به اقتصاد کمکربن دیگر یک انتخاب سیاسی یا رویکرد زیستمحیطی صرف نیست؛ بلکه به روندی ساختاری در نظم نوین اقتصاد جهانی تبدیل شده است. کشورهایی که زودتر خود را با این تغییر تطبیق دادهاند، نهتنها از آثار منفی اقلیمی گریختهاند، بلکه توانستهاند مسیرهای تازهای برای رشد اقتصادی و رقابتپذیری بینالمللی تعریف کنند.
ایران اما در شرایطی متفاوت قرار دارد. با اتکایی بلندمدت به درآمدهای نفتی و مصرف داخلی بالای سوختهای فسیلی یارانهای، ساختار اقتصادی کشور در برابر تغییرات جهانی انرژی، شکننده و آسیبپذیر شده است. طاهری در تحلیل خود تأکید میکند که گذار جهانی انرژی بهسرعت در حال بازتعریف مزیتهای رقابتی صنایع و حتی امنیت اقتصادی کشورهاست، اما برنامهریزی بلندمدت در اقتصاد ایران هنوز از این روند تأثیر نگرفته است.
او معتقد است که ایران در معرض یک چالش چندوجهی قرار دارد: از یکسو، بازارهای صادراتی کشور بهتدریج محدودتر میشوند؛ چرا که تولیدات پرکربن با مالیاتهای زیستمحیطی، استانداردهای سختگیرانه و تعرفههای سبز مواجهاند. از سوی دیگر، فرصتهای جذب سرمایهگذاری خارجی در پروژههای سبز و کمکربن نیز بهدلیل نبود چارچوبهای حقوقی و اجرایی مؤثر، از بین میروند.
در این میان، بازارهای کربن بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای قرن بیستویکمی برای تنظیم جریان سرمایه و توسعه فناوریهای پاک، میتوانند فرصتی راهبردی برای ایران باشند. با حضور فعال در این بازارها و تعریف پروژههای کاهش آلایندگی، کشور میتواند هم به منابع مالی جدید دست یابد و هم جایگاه بینالمللی خود را در حوزه اقلیم و توسعه پایدار بازیابی کند.
طاهری در ادامه به سه محور کلیدی برای مواجهه ایران با گذار انرژی اشاره میکند: نخست، اصلاح ساختار انرژی داخلی که شامل واقعیسازی قیمت انرژی، کاهش شدت مصرف، افزایش بهرهوری و حرکت بهسمت تولید پراکنده برق از منابع تجدیدپذیر است. او تأکید میکند که وابستگی به یارانه انرژی، نهتنها عدالت اجتماعی را تهدید میکند، بلکه مانع شکلگیری نوآوری در بازار انرژی شده است.
دوم، توسعه دیپلماسی آبوهوایی و حضور هدفمند در معاهدات بینالمللی و پروژههای همکاری اقلیمی است. به گفته طاهری، کشورهایی که امروز با زبان همکاری وارد این حوزه میشوند، در آینده نزدیک جایگاه ممتازتری در زنجیره ارزش جهانی پیدا خواهند کرد.
و در نهایت، پیوند پروژههای سبز با برنامههای توسعه اقتصادی داخلی. از ایجاد شهرهای پایدار و صنایع پاک گرفته تا حملونقل سبز و مدیریت هوشمند منابع، این پروژهها میتوانند همزمان پاسخگوی بحرانهای زیستمحیطی، بیکاری و رکود سرمایهگذاری باشند.
طاهری هشدار میدهد که تداوم وضع موجود بهمعنای تضعیف موقعیت ایران در نظم جدید جهانی خواهد بود؛ نظمی که بر پایه کربن کمتر، شفافیت بیشتر و مشارکت فعالانه شکل میگیرد. او معتقد است که اصلاحات اقلیمی، تنها در صورتی موفق خواهد بود که بخشی از برنامه کلان توسعه اقتصادی کشور شود، نه اینکه به عنوان پروژهای حاشیهای و محدود به حوزه محیطزیست تلقی شود.
فرصتهای گذار به اقتصاد کمکربن برای ایران کم نیستند؛ اما تحقق آنها نیازمند جسارت تصمیمگیری، بازنگری ساختارهای فرسوده و اعتماد به نهادسازی در مسیر توسعه پایدار است. در غیر اینصورت، نهتنها بازار انرژی، که آینده اقتصادی کشور نیز در معرض خطر خواهد بود.
source