اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: اردشیر دوم هخامنشی یکی از پادشاهان مهم، اما نسبتاً کمسروصدای امپراتوری هخامنشی بود. او بیشتر به خاطر شورش برادرش کوروش جوان و همچنین سیاستهای مذهبیاش شناخته میشود. سلطنت او با بحرانهای درونی و تهدیدهای خارجی همراه بود، اما او توانست برای بیش از ۴۰ سال بر تخت بنشیند.
زندگینامه اردشیر دوم
نام اصلی وی ارشک بود. اما وقتی به قدرت رسید، نام اردشیر را بر خود گذاشت. یونانیان به او لقب «منمون» به معنای (با حافظه) دادهاند و معتقد بودند که اردشیر از حافظه بسیار قویی برخوردار است، اما برخی دیگر گفتهاند این لقب از آن جهت بوده که وی یادآور نام پدر بزرگش (اردشیر یکم) بوده است. کوروش برادر کوچکتر داریوش دوم محسوب میشد و از کودکی رفتاری تند و پرخاش جویانه داشت و حال آنکه، اردشیر از طبعی ملایم و رحیم برخوردار بود، ملکه «پریزاتس» (مادر کورش جوان و اردشیر دوم) به دلیل دلسردی از اردشیر تصمیم داشت پسر کوچکتر خود کوروش را جانشین داریوش دوم کند، اما داریوش نپذیرفت و کوروش را والی لیدی و نواحی دریایی آن کرد.
ازدواج اردشیر دوم با آتوسا و آمستریس
آتوسا توسط پدرش، اردشیر دوم بهعنوان همسر به تیروز نجیب وعده داده شده بود. با این حال این خود پادشاه بود که عاشق دختر خود شد و حتی برخلاف تمام قوانین و آداب و رسوم ایرانی با او ازدواج کرد. اردشیر دوم قضات ایرانی را وادار کرد که به او اطمینان دهند که بهعنوان پادشاه بزرگ، فراتر از همه قوانین است و اجازه دارد با هر کسی که میخواهد، از جمله دختر خودش، ازدواج کند. میگویند محبت او به او به حدی بود که حتی زمانی که جذام داشت با او همخواب بود. این زنا با محارم که تا آن زمان بیسابقه بود، بهطور قابل توجهی توسط ملکه مادر پروشات، که امیدوار بود نفوذ فزایندهای بر پسرش داشته باشد، حمایت شد. بعدها اردشیر دوم نیز با دختر دومش آماستری (دختر اردشیر دوم) ازدواج کرد.
بیشتر بخوانید: بلاش چهارم اشکانی کیست و چه بلایی بر سر مجسمه هرکول آورد؟
در میان برادرانش، آتوسا از کوچکترین اوخوس (بعداً اردشیر سوم)، در صف جانشینی، که گفته میشود با او رابطه پنهانی هم داشت، علیه بزرگترین برادر داریوش حمایت کرد. برای رسیدن به این هدف، او از رابطه خود با پدرش استفاده کرد تا اطمینان حاصل کند که اوخوس به تاج و تخت میرسد. اوخوس تاج و تخت را به دست گرفت، اما پس از مرگ او در سال ۳۳۸ قبل از میلاد، آتوسا مانند بسیاری دیگر از اعضای خانواده ترور شد.
پادشاهی اردشیر دوم
چندروز پس از مرگ داریوش در ۴۰۴ قبل از میلاد که حدود ۲۰ سال پادشاه بود، اردشیر به پاسارگاد رفت تا در آنجا به وسیله موبدان، آداب تاجگذاری را بهعمل آورد. در پاسارگاد معبدی است که متعلق به الهه جنگ است که احتمال میرود معبد مینرو (آناهیتا) باشد. هریک از پادشاهان ایران که باید بر تخت سلطنت جلوس کند داخل معبد میشود، لباس خود را بیرون و لباسی که کوروش بزرگ قبل از سلطنت میپوشید را میپوشیدند و خود را متبرک میساختند، قدری انجیر خشک میخورند، برگ گیاه هئومه را میجویدند و مشروبی از سرکه و شیر مینوشیدند.
باقی آداب را تنها موبدان از آن خبر دارند. وقتی اردشیر میخواست آداب مذهبی را به جا آورد، تیسافرن او را آگاه کرد که کوروش سوء قصد نسبت به او دارد و برای تأیید این خبر کاهنی که مربی کوروش در دوران کودکی او بود و به سبب به سلطنت نرسیدن او ناراحت بود، نزد اردشیر آورد. او شهادت داد که کوروش قصد دارد حین انجام آداب مذهبی به شاه حمله و او را بکشد. مورخان نوشتهاند برابر همین اتهامهای کاهن کوروش را دستگیر کردند. برخی آوردهاند که به همراه کاهن وارد معبد شدند و کوروش که پنهان شده بود تا اردشیر را بکشد، دستگیر کردند.
اردشیر حکم اعدام کوروش را میدهد و همین که خبر به پروشات رسید، دوان آمد و پسر خود را در آغوش کشیده بدن او را با گیسوان خود پوشید، گردن خود را به گردن او چسباند و چنان او را محکم دربر گرفت که جلاد نمیتوانست ضربتی بر کوروش وارد آورد، بیآنکه ضربت به پروشات هم اصابت کند. پس از این کار ملکه فریاد برآورد، شیونها کرد و چنان عجز و الحاح کرد و قسم داد و قسم خورد، تا بالاخره شاه، کوروش را بخشید و حکم کرد به ایالتش برگردد. کوروش پس از آن به لیدیه میرود و مشغول انجام تدارک شورش میشود.
شورش کوروش کوچک علیه اردشیر دوم
کوروش پس از ورود به آسیای صغیر تصمیم گرفت با اردشیر بجنگد و برای این امر با لاسدمونیها (اسپارت) همکاری کرد. از آنها سپاهیان اجیر خواست و وعده کرد به اشخاصی که پیاده هستند، اسب بدهد، برای سواران ارابههایی تهیه کند، به کسانی که زمین دارند روستا و آنهایی که روستا دارند شهرهایی ببخشد و جیره افراد را به قدر کافی بپردازد.
کوروش از طریق طرفداران خود که زیاد بودند، پنهانی سپاهی بزرگ در ایالات ایران تهیه کرد، با پروشات مخفیانه ارتباط داشت و طرفداران شاه را تهدید میکرد که خبری به او ندهند. اگر سؤالی از او میشد، جواب میداد این تجهیزات را بهواسطه ضدیت تیسافرن تهیه میکند به دلیل اینکه از نیرنگهای او اندیشناک است. اردشیر هم با دید چشمپوشی و بیقیدی به اعمال او مینگریست.
پروشات از طرز فکر مردم استفاده کرده و توسط طرفداران و همدستان خود میان مردم افکار منفی علیه اردشیر دوم پخش میکرد و مردم را به حمایت از کوروش وامیداشت. از طرف دیگر استاتیرا همسر اردشیر، چون میدید مردم از اوضاع ناراضیاند، برای بهدست آوردن دل مردم در کوچهها حرکت کرده و زنان رهگذر را میطلبید و درباره آنها ملاطفت میداشت. کوروش هم کسی را که اردشیر نزد او میفرستاد، روبه خود میکرد و قبل از این که به دربار برگردد، طرفدار خود میساخت و نیز میکوشید که اهالی ایالت او از حسن ادارهاش راضی باشند.
کوروش سپاهی ۶۰۰ نفره به همراهی یونانیان به راه انداخت، اما این جنگ در نهایت به نفع اردشیر دوم پایان یافت و کوروش کشته شده و سپاهیانش پراکنده شدند و سپاه ایران به پارس بازگشتند. سردار ارتاپاس که دوست همیشگی کوروش بود بعد از مرگ یار همیشگی خود به یونان بازگشت.
قتل استاتیرا همسر اردشیر دوم
در هر حال مرگ کوروش کوچک در داخل دربار همان اندازه که مایه اندوه و عزای پروشات (پریزاتس) مادر وی شد، برای استاتیرای یکم همسر اردشیر دوم، موجب خرسندی گشت، اما استاتیرا تاوان این پیروزی و خرسندی خود را یک سال بعد در سال ۴۰۰ پیش از میلاد، با زهری که مادر اردشیر، پروشات به او نوشانید، پرداخت. اردشیر از شدت خشم و تأثر در عزای همسرش، فرمان داد که هرگز مادرش پیش چشم او ظاهر نشود، اما باز در مواقع ضعف و درماندگی خویش مکرر از حضور و از راهنمایی مادر کمک جست. بعد از مرگ استاتیرا، شاه به اصرار مادرش، پریزاتس، دختر خویش آتوسا را به زنی گرفت و بعد نیز با یکی دیگر از دخترانش به نام آمستریس ازدواج کرد.
مرگ اردشیر دوم
اردشیر دوم پس از ۴۵ سال شاهنشاهی در سال ۳۵۸ پیش از میلاد، در سن ۸۷ سالگی درگذشت و پسرش اٌخٌوس با نام اردشیر سوم به جای او نشست.
source