همبستگی جامعه ما بههیچعنوان در موقعیتهای بحرانی از بین نخواهد رفت
این روزها پس از انفجار دلخراش در بندر شهید رجایی، موجی از همدلی و همبستگی مردم ایران با آسیبدیدگان این حادثه در شبکههای اجتماعی شکل گرفته است که عینیت آن را میتوان در صف طولانی مردم برای اهدای خون، حضور خودجوش امدادگران در منطقه و تبدیل نواهای شاد جشنواره کوچه بوشهر به نواهای غم و سوگ و همدلی با داغدیدگان مشاهده کرد.
اما چرا ظرفیتهای همبستگی و همدلی اجتماعی در لحظات بحرانی بروز پیدا میکند؟ گروهی از جامعهشناسان در پاسخ به این پرسش مطرح میکنند که رخدادهای تلخ بهصورت خواسته و ناخواسته نوعی انسجام و همبستگی را تولید میکند و کسی منکر آن نیست که مردم در شرایط سخت، نوعی از اتحاد در بینشان ایجاد میشود. حادثه اخیر هم نشان میدهد انسجام اجتماعی در ایران بسیار بالاست.
نادر احمدی، جامعهشناس بر این باور است: «که همدلی و انسجام اجتماعی را میتوان بر اساس شرایط تجربی بخش عمدهای از کشور که در مدت اخیر با حادثهای بزرگ درگیر بودهاند، بررسی کرد و به محک گذاشت تا ببینیم که انسجام ملی ما در چه اندازه است. نهفقط این حادثه، بلکه رخداد سیل، زلزله و امثال آن نشانگانی طبیعی برای نشانگانی اجتماعی در جامعه هستند و ما اگر بخواهیم ببینیم که چقدر مردم ما با هم هستند، میتوانیم در حوادث غیرمترقبه ببینیم که چطور دست هم را دارند یا این که چقدر به فکر دیگری هستند. و این محکی برای لایههای پنهان اتحاد و نظم اجتماعی است. انسجام و همدلی مانند بسیاری دیگر از مفاهیم اجتماعی باتوجهبه شرایط بومی و داخلی جوامع، مفهومی بسیار سیال و متغیر است که جایی به بار مینشیند و خودش را نشان میدهد و جایی هم نشان نمیدهد. اگر بخواهیم واقعبینانه و برخلاف برخی افراد که اذعان به کاهش این موضوع دارند، اظهارنظر کنیم باید بگوییم که ما با نوعی افزایش نرخ انسجام اجتماعی روبهرو هستیم و این را در حادثه اخیر هم مشاهده کردیم.»
مردم ما با هر نگرش و گرایشی، خود را همدرد مردم بندرعباس میدانند
این جامعهشناس عنوان میکند: «ما امروز در دنیای رسانههای همگانی و انفجار اطلاعات زندگی میکنیم و میتوانیم سبکها و نمونههای رفتاری را ببینیم؛ مثلا سونامی در ژاپن میآید و نشان میدهد که مردم چطور برای حراست عمومی همیاری میکنند تا آسیب نبینند، بدون این که ذینفع باشند.
در کشور ما نیز به همین صورت است، بهعنوان مثال فستیوال کوچه، که با دشواری مجوز برگزاری دریافت کرده بود، به احترام این حادثه تلخ پایان زودهنگام خود را اعلام و نواهای شاد جشنواره کوچه بوشهر به نواهای غم و سوگ و همدلی با داغدیدگان تبدیل شد. خیلیها در صف اهدای خون ایستادند و این یعنی مردم ما با هر نگرش و گرایشی، خود را همدرد مردم بندرعباس و خانوادههای کشتهشدگان و مجروحان این حادثه تلخ میدانند. واقعیت این است که جامعه ما در برابر منافع ایران، یکپارچه و همدل است و هر حادثهای در گوشهای از این سرزمین رخ دهد، برای تمامی مردم دردناک است و این همدردی، نشانهای روشن از همبستگی در جامعه ایران است.»
مردم ایران یک خانواده بزرگاند
«ریشه این همدردی، همبستگی و انسجام را باید در هویت فرهنگی و تاریخی ایرانیها جستوجو کرد. مردم ما همواره در تمامی بحرانهایی که پشت سر گذاشتهاند، همدلی ملی و یکپارچگی خود را حفظ و تثبیت نمودهاند. نمود عینی این همدلی را در ایام شیوع کرونا نیز شاهد بودیم، بخش زیادی از مشارکتهای یاریگرانه مردم ما در این دوره اتفاق افتاد. در زلزله سرپلذهاب، حادثه متروپل آبادان، رخداد پلاسکو و اخیرا هم در حادثه بندرعباس این همدلی تاریخی باری دیگر رخ داده است. در کمتر کشوری در چنین حوادثی جنبوجوش ملی رخ میدهد.» این را اردشیر گراوند، پژوهشگر مسائل اجتماعی میگوید. او در گفتوگو با «رسالت» عنوان میکند: «ما در کشوری زندگی میکنیم که دارای پیشینه تاریخی بسیار بزرگی است، به همین دلیل انباشت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی غنیای دارد و این انباشت به مثابه زیست در یک خانواده است. به این مفهوم که ممکن است درون یک خانواده اختلافنظراتی میان اعضای آن وجود داشته باشد، ولی این مسئله به کلیت خانواده ارتباطی ندارد، لذا هر حادثهای در هر نقطهای از کشور رخ بدهد، بازهم شاهد مشارکت و همدلی مردم خواهیم بود. هرگاه که پای کلیت ارضی ایران به میان میآید، از هر قومیتی مقابل تهدید کلیت کشور میایستند. اساسا این یک وجه بارز هویت ایرانی به شمار میرود که در بحرانها و حوادث خودش را نشان میدهد. مردم در برابر این کلیت همیشه حساس بودهاند و در طول تاریخ نیز به همین صورت بوده است.»
ظرفیت همدلی مردم ایران در کمتر کشوری وجود دارد
این پژوهشگر در ادامه میگوید: «طبیعتا در کشورهای بزرگ، حوادث بزرگ و یا دستاوردهای بزرگ رخ میدهد، کشور بزرگ، هزینههای فراوان دارد، همانگونه که عایدات عظیم دارد. کشور بزرگ ظرفیتهای متنوع دارد، در همان حال که آسیبپذیریهای جدی دارد. کشور بزرگ تاریخ و فرهنگ طولانی دارد، همانگونه که تاریخش لبریز از اتفاقات ناگوار است. ماندگاری این کشور محصول مجاهدت مردمانی بزرگ است که بیش از دو هزار سال شاکله کشور را حفظ کردهاند.
از طرفی سطح سواد، تحلیل و درک ایرانیها نسبت به مسائل و رخدادهای متنوع با سایر کشورها متفاوت است، ضمن آنکه سطح تحصیلات و ارتباطات بینالمللی مردم ما در مقایسه با مردم خاورمیانه بالاتر است. همین موارد باعث شده که مردم ما تفاوت بین کمی و کاستیهای داخل خانواده با تهدیدهایی که برای بخشی از حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این خانواده بزرگ پیش میآید را درک کنند. مردم ما صرف نظر از اینکه علت رخداد حادثه چه بوده و آیا سهلانگاریای در این بخش رخ داده، همدلی میکنند. حتی در بسیاری از مواقع علت رخداد را بهدست فراموشی سپرده و علیرغم وجود اختلافها، به ریشههای تاریخی و فرهنگی خود بازمیگردند و یکصدا ابراز همدردی میکنند. اساسا این کشور دوهزار و ۵۰۰ سال در برابر تمامی هجمهها و ناملایمات ایستادگی کرده و هر نوع هجمهای از حمله مغولها و سایر مسائل را درونی کرده تا این تاریخ تداوم یافته و توانسته با حفظ چارچوبهای هویتی و فرهنگی خود، تمامی بحرانها را پشت سر بگذارد، این چیز کمی نیست. مردم ایران همواره از حوادث یک تعبیر درونی دارند، چون دارای یک توان فرهنگی اجتماعی بسیار بالا هستند، از این منظر نباید نگران مردم ایران بود، باتوجه به این توان عظیم، از هر رخدادی هرچقدر تلخ و سهمگین عبور خواهند کرد. البته ممکن است در هنگام وقوع حوادث، مردم آسیبهایی را متحمل شوند، اما بازهم همدلی وجود دارد. این ظرفیت و این میزان از همبستگی در کمتر کشوری وجود دارد. شما میدانید که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون کشورهای قدرتمند جهان رو در روی ما ایستادهاند. در طول جنگ هشتساله ایران و عراق نیز تمامی جهان در برابر ایران ایستادند و مردم ما با کمترین امکانات جنگیدند؛ اگرچه مردم شریف ما مرارتها و سختیهای زیادی را محتمل شده و با فقر و مشکلات اقتصادی دستبهگریباناند، اما هنوز هم وقوع کوچکترین اتفاق و حادثهای همدلی آنان را بهدنبال دارد.»
این مردم قابل ستایشاند…
گراوند در مورد آثار مثبت همدلی بر مردم حادثه دیده بندرعباس میگوید: «شما در تصاویر منتشر شده در رسانهها دیدید که همه مردم در جریان این حادثه همدلی خود را نشان دادند و حتی برخی از کلینکهای بخش خصوصی در بندرعباس اعلام کردند به تمام حادثهدیدگان بهصورت رایگان خدمات ارائه میکنند. بنابراین حادثه اخیر اگرچه ستونی هولناک از غمواندوه بر روح و روان مردم این کشور برافراشت اما چنان همه مردم ایران رو به بندرعباس ایستادند که گویی خود مسئلهای در زندگی ندارند. نمود عینی این همدلی را در زلزله سرپلذهاب، حادثه متروپل آبادان و رخداد پلاسکو هم شاهد بودیم. بدون تردید این همراهی و همدلی به مردم آسیبدیده برای بازسازی خود، قوت و توان میدهد. فراموش نکنید که همدلی نشانه سرمایه اجتماعی است. وقتی سرمایه اجتماعی بالاست، امید به بهبود و ترمیم آسیب هم بالاست. در صورت پایین بودن این سرمایه، میزان مشارکت و همراهی بسیار پایین خواهد بود و میتواند نظام اجتماعی را نابود کند. بدون تردید همسویی مردم ما در این حادثه، نشان داد که آنها همچنان ایران را برتر از همهچیز میدانند و تمام امور مادی و معنوی را در طول سلامت کشور تصور میکنند. این مردم واقعا قابل ستایشاند. از اینرو یقین دارم تا ژن مردم ایران در کره زمین باقیاست، تمامیت ارضی کشور باقیاست.»
ذات این همدلی ماندگار خواهد بود
گراوند در مورد اینکه میشود چه اقداماتی انجام داد که اثر این همدلی اجتماعی حفظ و دستاوردهای این همدلی از دست نرود، خاطرنشان میکند: «این همدلی حفظ خواهد شد، چون باور دارم که بخشی از اینروحیه متعلق به تمدن ایران است. ایران جزء چهار یا پنج تمدن تاریخی دنیاست و ذات این همدلی ماندگار خواهد بود. اما اگر بخواهیم این ماندگاری پویا باشد، حکومت باید با مردم همراهی بیشتری داشته باشد. مردم که برای حکومتها نیستند و چنانچه به این باور برسند که حکومت برای آنها و حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنان حکمرانی میکند، بدون تردید همراهی بیشتری خواهند داشت و این یک تعامل بین بخش حکمرانی و مردم است.»
همبستگی اجتماعی مردم ستودنی است
فهیمه قبیتی نیز در قامت جامعهشناس با تأکید بر اینکه میزان همبستگی و انسجام مردم در موقعیتها و شرایط خاص کشور ستودنی و زبانزد است، میگوید: «در حادثه اخیر این نوع همبستگی و همدلی از سوی مردم جامعه به عینه قابل مشاهده بود اما لازم است مؤلفههای تقویت همبستگی و اتحاد اجتماعی در جامعه جدی گرفته شود.»
این جامعهشناس ضمن بیان این مطلب، تعریفی از همبستگی اجتماعی ارائه کرده و اظهار میکند: «در علم جامعهشناسی، همبستگی و اتحاد اجتماعی به حالتی گفته میشود که افراد در آن از منافع شخصی خود عبور میکنند تا منافع جمعی افزایش یابد. یعنی در وضعیتهای معمول و نرمال افراد برای کسب بسیاری از خواستهها و موقعیتها با یکدیگر رقابت و تلاش میکنند. اما در حالت وضعیتی که کل جامعه و یا گروه دچار یک مشکل یا بحران است افراد با از خودگذشتگی از منافع شخصی خود صرف نظر کرده تا منافع جامعه یا گروه به خطر نیفتد. به این حالت در جامعهشناسی همبستگی اجتماعی میگویند. از این رو باید تأکید کرد که عوامل متعددی در شکلگیری جوامع دخیل هستند اما برای دوام یک جامعه همبستگی اجتماعی از اهمیت بسیار بالا و استثنایی برخوردار است؛ عاملی که هرچند از علل موجبه آن محسوب میشود اما در علل بعدی نیز نقش بیبدیلی را ایفا میکند؛ نقشی که البته در بزنگاههای حساس، پررنگتر هم میشود. مردم ما در جامعه در موقعیتهای مختلف همبستگی اجتماعی را به نمایش گذاشتهاند، این همبستگی که یک نوع سرمایه اجتماعی است نهفقط در حادثه بندر شهید رجایی که در زمان جنگ، زلزله، انقلاب و غیره هم وجود داشته است. لذا این رفتار اجتماعی بیانگر این است که ما در جامعه دارای همبستگی اجتماعی هستیم و مردمی داریم که هر زمانی نیاز باشد از منافع فردی خود عبور کرده و هر آنچه را که لازم باشد اعم از جانی، مالی و غیره اهدا خواهند کرد. ما از نظر همبستگی اجتماعی نمره قبولی داریم. اگر چه عدهای بسیار محدود هستند که ممکن است در موقعیتهای خاص، سوءاستفاده کنند اما تعداد این افراد نیز در مقایسه با سایر کسانی که از خودگذشتگی میکنند بسیار کمتر است.»
این جامعهشناس به راهکارهای افزایش میزان همبستگی اجتماعی اشاره کرده و میگوید: «همبستگی اجتماعی رابطه بسیار مستقیمی با سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی دارد یعنی اگر جمع یا گروه سرمایه اجتماعی بالایی داشته باشد؛ میزان شفقت، همدردی، معنویت، همدلی، نودوستی، مهربانی، انصاف و غیره نیز نسبت به همدیگر افزایش خواهد یافت و در رأس همه این ویژگیها اعتماد است یعنی افرادی که از خودگذشتگی میکنند این امنیت خاطر را داشته باشند که کمک آنها در مسیر درستی قرار میگیرد، در این شرایط میزان همبستگی اجتماعی نیز بهمراتب تقویت خواهد شد. بنابراین در جامعه ما پتانسیل و موقعیت همبستگی وجود دارد اما آن امنیت خاطر باید ایجاد شود تا این همبستگی روزبهروز بیشتر تقویت شود.»
همدلی را در سطوح بالا تقویت کنیم
قبیتی میزان همبستگی اجتماعی جامعه درواقعه اخیر را بینظیر توصیف و خاطرنشان میکند: «همه ما عینا همبستگی اجتماعی مردم را در این موقعیت مشاهده کردیم، به طوری که مردم نسبت به همنوعان خود که درگیر این موضوع بودند شفقت، انصاف، مهربانی و همدلی داشتند و در صفهای طویل اهدای خون ایستادند. باور دارم همبستگی جامعه ما بههیچعنوان در موقعیتهای بحرانی از بین نخواهد رفت و نمونههای زیبای همبستگی نظیر بخشش حلقه ازدواج توسط زوجین برای رزمندهها در دوران دفاع مقدس همچنان زنده هستند که امیدواریم بتوانیم این همبستگی را در سطوح بالایی تقویت کنیم. در مجموع ما جامعه همبستهای داریم و مواقعی که مصیبت یا بلایای طبیعی بهصورت ملی بر جامعهای نائل شده، در این مواقع ملت خود را پیدا میکند، اما در شرایطی که ساختارهای اجتماعی و منافع فردی و سازمانی افراد رنگ میبازند، شاهد شکل کمرنگتری از همبستگی هستیم. بنابراین هر جا که منافع ملی ما ایجاب میکند، بسته به مؤلفههای سرمایه اجتماعی مردم گرد هم جمع میشوند. مؤلفههای انسجام و مشارکت از اجزای اصلی سرمایه اجتماعی هستند. باید روی این مؤلفهها بازتعریف و فعلیت مضاعفی داشته باشیم که بتوانیم این مؤلفهها را به نسلهای جدید هم معرفی کنیم. باید عرصههای اجتماعی تقویت شده و شاهد نوعی از همبستگی قوی باشیم که مردم ما در بحرانها آن را نشان میدهند.»
source