بین آب و فرآیند توسعه یافتگی ایران همواره یک ارتباط تاریخی، ارگانیگ و پیوسته برقرار بوده است. محدودیت منابع آب یکی از موانع اصلی توسعه بوده و توسعه نامتوازن و ناپایدار در این سرزمین زمینه ساز بروز بحران آب بوده و حیات اجتماعی – اقتصادی این مرز و بوم را به مخاطره انداخته است. امروزه دسترسی به منابع آب شیرین و با کیفیت یکی از مسائل مهم و اساسی در بسیاری از کشورها و از جمله ایران است. هرچند بحران آب درگذشته به علت کمی جمعیت به اندازه امروزه محسوس نبود، اما با تحولات تکنیکی ناشی از درآمدهای ناشی از تولید نفت و رشد صنعت مونتاژ که خود زمینه سازتغییر در الگوهای زیست، تسریع در مهاجرت های روستا- شهری، رشد روزافزون جمعیت، گسترش شهرنشینی و تغییر سبک زندگی از یک سو، تغییر نگرشها و ارزشها به همراه ناکارآمدی و سوء مدیریت‌ آن در سال‌های اخیر از سوی دیگر و همچنین ضرورت تامین امنیت غذایی پایدار در کنار سیاست های غلط خودکفایی کشور، کم‌آبی را به بحرانی جدی بدل نموده است. این بحران تا بدان حد است که تهدیدی جدی برای پایداری حیات اجتماعی – اقتصادی بسیاری از مناطق شهری و روستایی کشور، خاورمیانه و حتی جهان بشمار می آید. در شرایطی که بیش از 70 درصد سطح کره زمین را آب تشکیل می‌دهد تنها دو درصد آب‌های جهان شیرین هستند. مقایسه بارندگی ایران بعنوان مهمترین شاخص تامین منابع آب با چند کشور دیگر نشان میدهد متوسط میزان بارش کشور در مقایسه با متوسط بارندگی جهان یک سوم می باشد. 

برای درک ابعاد جامعه شناختی بحران آب لازم است با استناد به شاخص ها و مدل های مورد تائید در خصوص ارزیابی وضعیت منابع آب در سطح بین المللی از جمله شاخص های فالکن مارک، شاخص سازمان ملل، شاخص موسسه بین المللی مدیریت آب اشاره گردد. مقایسه میزان بارندگی کشور بعنوان مهمترین شاخص تامین منابع به میزان حدودی 249 میلیمتر در مقایسه با متوسط بارندگی جهانی که حدود800 میلیمتراست، یک سوم می باشد. با توجه به میزان منابع آب و مصارف(سرانه مصرف)، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. شاخص سرانه منابع آب در کشور در سال 1395 کمتر از 1400 مترمکعب بوده است که نسبت به سالهای قبل، با توجه به افزایش جمعیت کاهش چشمگیری داشته است. متوسط جهانی این شاخص حدود 7600 مترمکعب می باشد، درنتیجه شاخص سرانه آب کشور حدود یک پنجم متوسط جهانی بوده و کشور وارد تنش آبی شده است. سرانه منابع آب کشور از 5555 مترمکعب در سال 1342 به کمتر از 1200 مترمکعب در سال 1403 تغییر کرده است. همچنین براساس شاخص کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل کشورهایی که بیش از 40 درصد منابع آب تجدید پذیر خود را استفاده نماید در وضعیت بحرانی قرار دارند در این راستا ایران با مصرف حدود 80 درصد از منابع آب تجدید پذیر در شرایط بحران شدید قرار گرفته است. 

نتایج بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که طی یک دوره 90 ساله میزان شهرنشینی در کشور ما بیش از دو برابر شده است و از 28 درصد در سال 1300 به حدود 75 درصد در سال 1403 رسیده است(نتایج سرشماریهای مختلف) و تعداد شهرهای کشور از 201 در 1335 به 1538 شهر در 1403 افزایش یافته است و در نتیجه ترکیب جمعیت کشور از یک وضعیت غالباً روستائی و عشایری به یک ترکیب “اکثریت شهرنشین” بدل شده است. چنیین وضعیتی تامین آب پایدار با اهداف مختلف را ضروری ساخته است. گفتنی است بحران آب در زمره موضوعات تازه ای است که به صورت چالشی جدی فراروی انسان قرن حاضر قرار گرفته و به زندگی اجتماعی ابعاد تازه ای بخشیده و فرآیند توسعه کشور را تحت تاثیر قرار داده است. با اهمیت یافتن مسائل محیط زیستی در دهه های اخیر، مخاطرات بحران آب در مقیاس ملی، منطقه ای و بین المللی و نقش آن در توسعه یافتگی کشور مطرح گردیده است. آنچه مسلم است اینکه بحران آب بر تمامی ابعاد زندگی اعم از اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و در روابط و کنش‌های میان افراد، در سطح خرد و کلان تاثیرگذار است. مسائلی نظیر فقر، نابرابری، بیکاری، آسیب و انحرافات اجتماعی، اعتیاد، طلاق، تعارضات قومی، تنش و درگیری منطقه ای و مهاجرت همگی از مواردی هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم با بحران آب در ارتباط اند و ضمن ‌تاثیر پذیری از آن، خود نیز بر آن تاثیر گذارند. 

با استناد به نتایج بررسی های صورت گرفته مهاجرت و حاشیه نشینی یکی از آثار و پیامدهای کم آبی و به تبع آن افزایش آسیب های اجتماعی از جمله بی خانمانی، تکدی گری، قاچاق موادمخدر، سرقت، فساد، ناامنی و… است. براساس آمار منتشره، بیش از 26 هزار روستا در کشور در شرایط کنونی خالی از سکنه شده اند که بدون شک بخشی از آنها با موضوع آب مرتبط بوده و به نحوی در حاشیه شهرهای بزرگ اسکان غیر رسمی یافته و خود نوعی تهدید برای نظم اجتماعی کشور بشمار می آیند. دسترسی مردم به آب سالم و بهداشتی که نقش مهمی در سلامت پایدار شهروندان ایفا می نماید در اثر بحران آب با چالشهای جدی مواجه و به تبع آن تعارضات اجتماعی بروز خواهد نمود. نمود مشکلات ناشی از بحران آب در قالب تهدیدامنیت غذایی و به تبع آن تهدید امنیت ملی یکی دیگر از موارد مهم محسوب می شود. چرا که بخش کشاورزی با اختصاص حدود 90 درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود 66 درصد نیاز غذایی 85 میلیون نفر جمعیت ایران را تولید می کند. پتانسیل بروز درگیری های قومی و وقوع تنش های محلی به دلیل کمبود منابع آبی از پیامدهای کم آبی است که علیرغم تاریخی بودن موضوع، امروز در مناطق مختلف کشور در حال شکل گیری و نمایان شده است.

در این راستا ضرورت شکل گیری گفتمان عمومی(گفتگوی ملی) در خصوص بحران آب، نظریه سازی در زمینه بحران آب بعنوان یک مسئله ملی، منطقه ای و بین المللی و لزوم اطلاع رسانی، آگاهی بخشی، حساس سازی اقشار مختلف(رسانه های رسمی، مدارس، دانشگاهها و …) در راستای تبیین پیآمدهای بحران آب بیش از پیش ضروری است. 

شاید فردا بسیار بسیاردیر باشد … 

 

 

source

توسط ecokhabari.ir