این محور کلیدی که خوزستان را به استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری متصل میکند، روزانه شاهد تردد گستردهای از مردم محلی، کارکنان صنعت نفت، و وسایل نقلیه سنگین است.
با وجود اهمیت استراتژیک این جاده و وعدههای مکرر برای بهسازی و دوبانده کردن آن، بخشهای زیادی از آن همچنان تکبانده و پرخطر باقی مانده و هر سال جان صدها نفر را به خطر میاندازد.
این گزارش به بررسی وضعیت کنونی جاده، حوادث تلخ آن، نقش صنعت نفت در تأمین بودجه، مسئولیتهای اجتماعی این صنعت، و موانع تکمیل پروژه میپردازد و راهکارهایی برای برونرفت از این بحران ارائه میدهد.
بارها مخاطبین نفت آنلاین و کارکنان شاغل صنعت نفت با ارسال پیام هایی نسبت به دوبانده نبودن این جاده و وضعیت حادثه خیز آن گله مند بودند و با توجه به موضوع پیش گفته شده این گزارش تهیه و منتشر می شود.
چرا جاده اهواز – هفتکل مهم است؟
این جاده مسیر اصلی تردد کارکنان صنعت نفت است که در واحدهای بهرهبرداری و دکلهای حفاری مستقر در منطقه فعالیت میکنند.
وجود چاههای نفتی متعدد و تأسیسات شرکت ملی نفت ایران در این مسیر، تردد روزانه پرسنل این صنعت را به امری اجتنابناپذیر تبدیل کرده است.
بر اساس گزارشهای محلی، اگرچه بخشهایی از این جاده در سالهای گذشته دوبانده شده، اما پیشرفت پروژه کند بوده و بخشهای قابلتوجهی همچنان در وضعیت ناایمن باقی ماندهاند.
آرشیو اخبار منتشر شده در اینترنت نشان می دهد مدیران راه و شهرسازی خوزستان هر ساله در گفتوگویی با رسانهها اعلام می کنند که پروژه ایمنسازی این محور در دست اجراست و همیشه نوید پایان و تکمیل آن در پایان همان سال را می دهند ، اما این وعدهها برای مردمی که دهههاست منتظر بهبود شرایط هستند، تکراری و ناامیدکننده به نظر میرسد.
حوادث مرگبار: جادهای که قلبها را میشکند
به عنوان مثال، در ماه گذشته، یکی از کارکنان شرکت حفاری شمال در اثر تصادف در این جاده جان خود را از دست داد. این حادثه تنها نمونهای از سلسله تصادفات مرگباری است که به دلیل شرایط ناایمن جاده رخ میدهند.
همچنین، در سال ۱۴۰۰، برخورد یک خودروی پراید با تریلری که به دلیل نقص فنی در کنار جاده متوقف شده بود، دو کشته و چهار مصدوم برجای گذاشت.
این حوادث نشاندهنده ترکیبی از عوامل خطرناک مانند شرایط جادهای نامناسب، خطای انسانی، و نبود زیرساختهای ایمنی هستند.
این وضعیت، جاده اهواز – هفتکل را به یکی از بدنامترین محورهای ایران از نظر ایمنی تبدیل کرده و لقب تلخ «جاده مرگ» را برای آن رقم زده است.
نقش صنعت نفت: مسئولیت اجتماعی یا وعدههای توخالی؟
کارکنان صنعت نفت که به طور مداوم در این مسیر تردد میکنند، بارها قربانی حوادث رانندگی شدهاند. از این رو، بهسازی جاده نهتنها یک مسئولیت اجتماعی برای این صنعت است، بلکه به حفظ جان پرسنل و افزایش بهرهوری فعالیتهای نفتی نیز کمک میکند.
در مقابل، وزارت راه و شهرسازی کمبود بودجه را دلیل اصلی تأخیر در اجرای پروژه عنوان میکند. این تناقض در اظهارات، پرسشهای متعددی را ایجاد کرده است: اگر بودجه تأمین شده، چرا پروژه پیش نمیرود؟ و اگر بودجه کافی نیست، چرا این محور حیاتی در اولویت قرار نمیگیرد؟
اما تا زمانی که شفافیت در مدیریت بودجه و تعهد واقعی از سوی نهادهای مسئول وجود نداشته باشد، این جاده همچنان قربانی خواهد گرفت.
موانع تکمیل پروژه: چه چیزی مانع پیشرفت است؟
راه و شهرسازی خوزستان با محدودیتهای مالی متعددی مواجه است و پروژههای زیرساختی زیادی در این استان در انتظار تأمین اعتبار هستند. با این حال، اهمیت این جاده و حجم بالای تردد در آن، توجیهی برای تأخیرهای طولانیمدت باقی نمیگذارد.
در مورد جاده اهواز – هفتکل نیز، به نظر میرسد فقدان پاسخگویی شفاف و مدیریت کارآمد، پروژه را در بلاتکلیفی نگه داشته است.
چالشهای فنی مانند تملک اراضی، تأسیسات نفتی، و نیاز به طراحی مسیرهای ایمن نیز به پیچیدگی پروژه افزودهاند. اما این مسائل نباید بهانهای برای توقف کامل پروژه شوند، بهویژه در شرایطی که جان مردم در خطر است.
اما کلید حل بحران
یکی از مؤثرترین راهها برای تسریع در ایمنسازی جاده اهواز – هفتکل، مطالبهگری مردمی است. ساکنان منطقه، کارکنان صنعت نفت، و فعالان مدنی میتوانند با طرح مسئله در رسانهها، پیگیری از نمایندگان مجلس، و فشار بر مقامات استانی و کشوری، این بحران را به اولویت تبدیل کنند.
کمپینهای اجتماعی مانند پویش «نه به تصادف» نیز میتوانند آگاهی عمومی را افزایش دهند و فشار بر نهادهای مسئول را بیشتر کنند. این پویشها با تأکید بر همکاری همگانی و مشارکت دستگاههای مختلف، میتوانند به کاهش حوادث در کوتاهمدت و تسریع در پروژههای بلندمدت کمک کنند.
نتیجهگیری: وقت پایان دادن به این تراژدی است
برای پایان دادن به این تراژدی، پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
شفافیت مالی: وزارت راه و شهرسازی و شرکت ملی نفت باید گزارش دقیقی از بودجه تخصیصیافته و هزینههای انجامشده منتشر کنند.
نظارت مشترک: تشکیل کمیتهای با حضور نمایندگان وزارت راه، صنعت نفت، استانداری خوزستان، و فعالان مدنی برای نظارت بر پروژه ضروری است.
اقدامات فوری: نصب علائم هشدار، اصلاح نقاط حادثهخیز، و ایجاد شانههای خاکی میتواند ایمنی را در کوتاهمدت بهبود بخشد.
مطالبهگری عمومی: مردم و رسانهها باید با فشار بر مقامات، این پروژه را در اولویت قرار دهند.
تعهد صنعت نفت: شرکت نفت باید با نظارت دقیق و تأمین بودجه، مسئولیت اجتماعی خود را به طور کامل ایفا کند.
تا زمانی که این اقدامات عملی نشوند، جاده اهواز – هفتکل همچنان خانوادهها را داغدار خواهد کرد. وقت آن رسیده که این «جاده مرگ» به مسیری ایمن و شایسته مردم خوزستان تبدیل شود.
source