زبان مهمترین ابزارِ ارتباطی بین انسان است و علاوهبرآن زبان ابزار انتقال مفاهیم، اطلاعات، احساسات میباشد ابزار زبان ، مانند هر ابزار دیگری ،ممکن است ناقص استفاده شود و موجب سوءتفاهم گردد. همچنین ممکن است زبان، عالمانه و یا عامدانه برای فریب، تحریف حقایق، القای منویات ذهنی و فردی و گروهی و دهها مورد دیگر، موردسوءاستفادۀ کاربران آن زبان قرار گیرد. ” جرج لیکاف” در کتاب ” استعارههایی که به آن باور داریم ” به بیان برخی استعارهها و عبارات استعاری پرداخته است که سیاستمداران از آن عبارات استعاری برای پیشبرد مقاصد سیاسی و بعضاً فریب افکار عمومی استفاده نابجا میکنند.
در اینجا بحث در باره واژگان و یا کموکیف زبان فارسی نیست. سخن در باره تشریح دو عبارت و دو گزاره متضاد و متفاوت به زبان سلیس فارسی است که مورداستفادۀ نادرست گویندگان آن قرار میگیرد و اغلب باعث میگردد که بر مبنای این گزارهها تصمیماتی گرفته شود که نتایجی تأسفبار به دنبال خود داشته باشد و مصداق ” تا ثریا میرود دیوار کج ” باشد.
گزاره اول: ” تحریمها بیاثرند”
گزاره دوم: ” هزینه سالانه تحریمها ، بالغ بر ۱۰0 میلیارد دلار در سال است “
دو گزاره فوق روشن، شفاف و فاقد پیچیدگی زبانی و فاقد آرایههای فنی ادبی از جمله ابهام و ایهام و استعاره و مجاز است؛ بنابراین، علت بیان این عبارات متضاد از زبان گویندگان را میتوان در موضوعات دیگر از جمله میزان دانش، شیوۀ تفکر و حتی تبعیت از گروههای سیاسی خاص جستجو نمود. برداشت های متضاد ، ربطی به چندمعنایی واژگان و یا ادراک دوگانه از عبارات بیان شده و بهطورکلی بازیهای زبانی ندارد.
در زبان میتوان جملات را به دو صورت: خبری و انشایی، بیان کرد. در جملات خبری، موضوع خبر قابلتأیید و یا تکذیب است. ولی جملات انشایی قابلتأیید و تکذیب نیست. از جمله انشایی در خطابهها برای تهییج، تشویق و بیان احساسات و مواردی ازاینقبیل بکار میرود و کسی از گوینده دلیل و برهان طلب نمیکند .
هر دو عبارت بالا خبری به نظر میرسند. اما عبارت اول به جملات انشایی نزدیکتر است و بیانکنندگان آن اغلب خطبا هستند و استدلالی در باره چون و چرای آن نمیآورند و ممکن است بر آن بیفزایند که نهتنها تحریمها بیاثرند؛ بلکه برکات زیادی هم برای آن متصور است! آنانی که چنین میگویند، شاید تاکنون برای جستجوی دارویی برای درمان عزیزانشان پریشان و در شهر و دیاری سرگردان نشدهاند. به قول سعدی:
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
به سر نکوفته باشد، در سرایی را
عبارت دوم، یعنی “هزینهدار بودن تحریم” نیز ازطرف برخی اقتصاددانان مطرح و از طرف مخالفان تحریم بازتاب داده شده است و به نظر میرسد که باتوجهبه گویندگان آن و استدلالات آنان – که مبنای آن عدمالنفع عدم صادرات نفت در سالهای گذشته است – منطقی و پذیرفتنی و مستدلتر به نظر میرسد.
البته نظرات بینابین دیگری هم وجود دارد که مدعی هستند تحریم ها بیاثر نیست؛ اما اثر آن مثلاً ۲۰ درصد است! بنده هم معتقدم که همه مشکلات جاری کشور مربوط به تحریم و خارجی نیست و اگر تحریم هم نباشد؛ باز هم مشکلات ساختاری حاکم بر نظامهای اداری و اقتصادی و اجتماعی حتی فرهنگی در کشور اثرات خودش را دارد .
درهرصورت، تحریم های اقتصادی چه بخواهیم و چه نخواهیم اثر منفی بر روی اقتصاد داشته و دارد. کاهش ارزش پول ملی ، افزایش مستمر قیمتها و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی در دهه گذشته مؤید آن است. دور زدن تحریمها هزینه زیادی را به اقتصاد کشور نهایتاً جیب مردم وارد میکند. از یک سو از تعداد مشتریان عادی میکاهد و از سوی دیگر باعث ارزانفروشی بهویژه در حوزه محصولات نفتی میشود. مثال ما مثال بازرگانی است که یک یا دو مشتری بیشتر ندارد و این مشتری است که شرایط را تعیین میکند.
بهعنوان نمونه برق و گاز به کشور عراق صادر شده است. مردم و کارخانهها و صنایع به همین دلیل دچار مشکلات و ضررهای زیادی ناشی از قطع برق و گاز شدهاند! در هنگام پرداخت هزینه آن، کشور عراق به بهانه تحریم پولها را پرداخت نکرده است.
ظاهراً تحریمها با سوآپ و تهاتر را دور زده ایم. بهجای پول صادرات برق و گاز، عراق بجایش به ما نفت میدهد! نمیدانیم که این نفتها کجا تحویل میشود و هزینه حملونقل دارد یا ندارد. در نهایت ما باید این نفت دریافتی از عراق را با کشتیهای بزرگ بفرستیم روی دریا تا مشتری پیدا شود. بعضاً هم ممکن است توقیف شود. نهایتاً چین و هند با تخفیف زیاد آن را می خرند. دوباره زنجیره عدم پرداخت نقدی وجه آن از نو ادامه خواهد یافت و از طرف کشور خریدار بهای آن پرداخت نمیشود و در بهترین شرایط باید کالای بنجل و پشم بز، چای دبش در انبار مانده، گوشت فاسد و…. بهجای مطالبات دریافت کنیم. این شیوه از تجارت – هر اسمی که رویش بگذارند – برای کشور بسیار زیانبار است. ظاهراً دولتها بازرگان خوبی نیستند و آنچه میفروشند نیز مال خودشان نیست! بنابراین حساسیت زیادی در این باره ندارند.
دور زدن و خنثیکردن تحریم، رایگان نیست و هزینههای خودش را دارد. علاوه بر ارزان فروشی و گران خریدن ،هزینه های حمل و نقل اضافی ، تأخیر زیاد در دریافت پول، هزینه بابت کالاهای غیر ضرور ، ایجاد رانت و فساد احتمالی در حلقه های تجاری ذیربط و مواردی از این قبیل بر درآمدهای ملی لطمه های جبران ناپذیری می زند. اگر اثرات تحریم خوب مدیریت نشود؛ همچون برخی بیماریها، میتواند به عنوان اُم الامراض، اثرات زیانباری بر اقتصاد کشورمان و بهویژه سفرههای مردم داشته باشد.
اینکه هزینههای تحریم به چه میزان است؟ عدد واقعی سود و زیان تحریمها چقدر است؟ فارغ از عبارات مطروحه در خطابهها و شعارهای سیاسی، سؤال بسیار مهمی است که لازم است هرچه زودتر اقتصاددانان و مسئولان اقتصادی ذیربط به آن پاسخ بدهند و اثرات منفی تحریم و نیز فرصتهای ادعایی ناشی از تحریم را در ترازوی منافع ملی بگذارند و نفع و ضرر آن را بسنجند و مسئولین کشور برای تغییر شرایط ناگوار جاری بر اساس منافع ملی و آحاد مردم تصمیم بگیرند.
در نفی تحریم و فرصتهای ادعایی دوستداران تحریم و مدعی خودکفایی، به سخن حکیمانه سعدی در این باره اشاره میکنم که فرمود: ” سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بیسیاست.”
و در پایان و در مذمت حرفهای بیپشتوانه و گاه گمراهکننده برخی گویندگان در باره همه چیز و از جمله موضوع اقتصاد و بیتأثیری تحریمها بر اقتصاد جولان میدهند، سخنم را با سخن حافظ را به پایان میبرم که فرمود:
خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان
تا سیَهروی شود هر که در او غَش باشد
source