"اقتصاد اسلامی"–2|«اقتصاد اسلام» همان«اقتصاد صدر اسلام» است؟

  بزرگنمايي:


فصل اقتصاد – قواعد اسلامی که تبلور عقلانیت و منطق ریشه‌دار است، هرگز نخواسته الگوی اقتصادی چهارده سده پیش را به‌عنوان راهبردی برای قرون آتی معرفی کند.

گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم ؛ اقتصاد اسلامی، گاه با اقتصاد جاری و تعاملات مردمی صدر اسلام اشتباه گرفته می‌شود. این دیدگاه نادرست، اقتصاد اسلامی را به بازگشت به شیوه‌های معیشتی ساده، نظامات کشاورزی و تجارت ابتدایی محدود و محکوم می‌کند؛ در‌حالی‌که اصول اقتصادی اسلام، فراتر از زمان و مکان، بر قواعدی ثابت پایدار است که قابلیت انطباق با تحولات و پیشرفت‌های عصرهای گوناگون را دارد.
بیشتر بخوانید
+ آیا «اقتصاد اسلام» همان «اقتصادمسلمانان» است؟
تفاوت اقتصاد اسلامی با اقتصاد صدر اسلام
اقتصاد اسلامی ابداً همان اقتصاد صدر اسلام نیست، بلکه مجموعه‌ای از اصول و قواعد بنیادی است که می‌توانند در هر عصر و با هر تحولی، موضوعیت داشته باشند. قواعد اسلامی تبلور عقلانیت و منطق شفاف و زلال و ریشه‌دار است؛ این قواعد واضحاً به تحولات زمانی و تفاوت‌های بنیادی در سبک زندگی در اعصار گوناگون توجه داشته و نمی‌خواهد الگوی اقتصادی چهارده سده پیش را به‌عنوان راهبردی برای قرون آتی معرفی کند.
نمونه‌هایی از اصول پایدار در اقتصاد اسلامی
اقتصاد اسلامی بر ارزش‌ها و اصولی چون «نفی ضرر و زیان»، «نهی از تکاثر و کنز اموال و تداول ثروت»، «نهی از اسراف و تبذیر»، «رعایت مواسات و انفاق»، «تأکید بر عدالت اجتماعی»، «نفی استیلای دشمن (نفی سبیل)» و مواردی اینچنین استوار است. این قواعد، همان‌ها هستند که در چارچوب حقوقی و باید و نبایدی مکتب اسلام تنظیم شده، و اکنون توسط فقیه کشف می‌شود. طبعاً این اصول و قواعد ارزشی در تمامی اعصار قابل اجرا __ و ضروری __ هستند و جوهره‌ای تغییرناپذیر دارند. به عنوان مثال، قاعده «لاضرر» (به این معنا که در هیچ شرایطی نباید زیانی به دیگران تحمیل شود) که در اسلام بر آن تأکید شده، می‌تواند در تمامی روابط اقتصادی، از تولید تا توزیع و مصرف، و در تمام زمان‌ها حضوری مؤثر داشته باشد. لذا اگر در یک بنگاه اقتصادی __ در قرن اول یا چهاردهم هجری __ شرایطی وجود داشته باشد که کارگر متحمل زیان شود، این وضعیت اسلامی نخواهد بود. همین‌طور، اگر کارگری با کوتاهی در انجام تعهدات خود به منافع کارفرما لطمه وارد کند، این نیز مغایر با اصول اسلامی است. این قاعده در دوران‌های مختلف تاریخی و با توجه به شرایط عصری، کاربرد خود را حفظ کرده است.
انعطاف اقتصاد اسلامی در مواجهه با پیشرفت‌ها
اسلام، دینی متصلب و متحجر نیست، و ساختارهای آن با واقع‌گرایی و انعطاف، طوری طراحی شده که کاملاً توانایی انطباق با تحولات زمانی و مکانی را دارد. اقتصاد اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست. اقتصاد اسلامی، همگام با تغییر در سبک زندگی و پیشرفت‌های فناورانه و نیازهای عصر حاضر، قابلیت تطبیق و اجرایی شدن دارد. دکتر حسن سبحانی، استاد اقتصاد اسلامی دانشگاه تهران در کتاب سترگ «ابهام‌زدایی از اقتصاد اسلامی» آورده است:
«برای دین اسلام که خاتم ادیان توحیدی است و دینی همه‌مکانی است که در گذر زمان گستره جهانی خواهد یافت و در بسیاری از آموزه‌هایش نه لزوماً مؤمن و یا مسلم که «مردم» را مخاطب قرار می‌دهد، عقلایی نیست که تحولات روزگاران بر زندگی مردم را نادیده گرفته و بخواهد تابلویی از اقتصاد ساده و بدون رونق و تجاری ابتدایی دوران ظهور پیامبر را به عنوان الگو در منظر مسلمانان قرون و اعصار آتی قرار دهد و از آنان بخواهد که با الگوگیری از آن چنین اقتصادی را داشته باشند!… قائلان به چنین ذهنیت‌هایی عمدتاً از سر ناآشنایی و عدم وقوف درباره اسلام چنین اظهارنظرهای ناشیانه‌ای می‌نمایند که انصافاً بسیاری از آنها اصولاً غیرممکن است» (صص 11 و 12).
نتیجه‌گیری
باید تأکید کرد، اقتصاد اسلامی، نه بازگشتی و ارتجاعی به گذشته است و نه تلاشی برای نادیده گرفتن تحولات عصر جدید؛ بلکه هدف آن، طراحی منظومه‌ای اقتصادی است که با اصول ثابت ارزشی اسلام سازگار باشد، و در عین حال نیازهای زمانه را نیز پاسخ دهد. این منظومه، گرچه بر اساس قواعدی ثابت شکل می‌گیرد اما تلاش دارد تا با استفاده از ابزارهای مدرن، اقتصادی اخلاقی و پایدار ایجاد کند و همزمان هم با اصول اسلامی و هم الزامات عصری همخوانی داشته باشد.
انتهای پیام/







source

توسط ecokhabari.ir