تصمیم دولت برای انتقال تمامی تراکنشهای واردات و صادرات به مرکز مبادلات طلا و ارز ایران و جایگزینی آن با سامانه نیما، در صورت مدیریت نادرست، خطرات جدی را به دنبال خواهد داشت. هرچند هدف از این سیاست، ایجاد ثبات در تبادلات ارزی است، اما باید به دولت محترم این هشدار را داد که اگر مانند پلتفرم نیما، سقفی برای نرخ ارز تعیین شود و نرخ دلار دیکته شود، همان مشکلات گذشته تکرار خواهد شد. پیشنهاد ما این است که بخش کشاورزی با خطر از دست دادن بازارهای جهانی مواجه است و بهترین راه حل ایجاد سازو کاری مجزا برای محصولات کشاورزی است.
سامانه نیما به عنوان سازوکاری برای مبادلات ارزی صادرکنندگان و واردکنندگان معرفی شد و هدف آن ایجاد ثبات در بازار ارز بود. اما به مرور زمان مشخص شد که چند نرخی کردن نرخ ارز منجر به بروز مشکلات زیادی و همچنین ایجاد بستر رانت ارزی شد. صادرکنندگان، به ویژه در بخش کشاورزی، در شرایطی قرار گرفتند که با افزایش هزینههای تولید ناشی از تورم و نوسانات قیمتهای جهانی و در عین حال با نرخ ارز ثابت و پایین مواجه بودند. این وضعیت شکافی را ایجاد کرد که نه تنها سودآوری را کاهش داد، بلکه سرمایهگذاری و رقابتپذیری در بازارهای بینالمللی را نیز دچار مشکل کرد.
طبق دادههای بانک مرکزی ایران، بخش کشاورزی در دورهای که سیاستهای نیما به شدت محدودکننده بود، با میانگین کاهش ۲۰ درصدی و برخی محصولات بیشتر در صادرات مواجه شد. سهم ایران از بازارهای جهانی در کالاهای استراتژیکی مانند زعفران، گیاهان دارویی و پسته کاهش یافت، با وجود اینکه ما در تولید این محصولات دارای مزیت رقابتی هستیم. این روند تهدیدی جدی برای پایداری بلندمدت بخش کشاورزی و معیشت میلیونها کشاورز و کارگران این حوزه محسوب میشود.
اکنون با تغییر سیاست به سمت مرکز مبادلات ارز و طلا ایران، ما با سناریوی مشابهی روبرو هستیم. اگر دولت سقفی برای نرخ ارز تعیین کند و عملاً نرخ ارز را برای تمامی صادرات کشاورزی دیکته کند یا با اعمال تبصره هایی باعث چند نرخی شدن نرخ ارز شود، نگران آن هستیم که بخش کشاورزی در شرایطی قرار گیرد که رقابتپذیری جهانی ما را بیش از پیش تضعیف کند. کشاورزی به دلیل زنجیره تأمین طولانی، از تولید تا توزیع، که به شدت وابسته به ورودیهای وارداتی و درآمدهای صادراتی است، به شدت حساس به سیاستهای ارزی است.
هزینههای ورودیهایی مانند کود، بذر و ماشینآلات به دلیل تورم و اختلالات زنجیره تأمین جهانی به طور مداوم افزایش مییابد. در عین حال، بازارهای کلیدی برای محصولات کشاورزی ایران به شدت حساس به قیمت هستند و هرگونه دستکاری مصنوعی در نرخ ارز میتواند موجب شود که کالاهای ایرانی از این بازارها خارج شوند.
پیشنهاد ما ساده است: یا باید ارز کالاهای کشاورزی اجازه داشته باشند در بازار آزاد مبادله شوند یا نظام ارزی به شکل کامل تک نرخی شود. این امر به صادرکنندگان امکان میدهد که قیمتها را براساس شرایط واقعی بازار تنظیم کنند و اطمینان حاصل کنند که محصولات کشاورزی ایران در سطح جهانی رقابتپذیر باقی میمانند. بدون این انعطافپذیری، ما خطر از دست دادن بیشتر بازارهای خود را به نفع رقبا در سایر کشورها داریم که از شرایط تجاری مطلوبتری برخوردارند.
به عنوان مثال، بازار جهانی زعفران – که ایران در آن موقعیت برتر دارد – در سال ۲۰۲۳ حدود ۴۳۰ میلیون دلار ارزش داشت. اما به دلیل سیاستهای محدودکننده ارزی، سهم ایران از این بازار به طور پیوسته کاهش یافته است. در مقابل، کشورهایی مانند اسپانیا که از سیاستهای ارزی معقولی برخوردارند، در همان دوره صادرات خود را بیش از ۱۰ درصد افزایش دادهاند. اگر اکنون اقدام نکنیم، این روند ادامه خواهد داشت و ایران موقعیت پیشرو خود را در بازارهای کشاورزی کلیدی از دست خواهد داد.
باید به خاطر داشت که بخش کشاورزی در ایران نه تنها یک محرک اقتصادی است، بلکه معیشت میلیونها نفر در مناطق روستایی به آن وابسته است. براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی، نزدیک به ۱۷ درصد از نیروی کار ایران به طور مستقیم در بخش کشاورزی مشغول به کار است. بسیاری از این کارگران به ثبات و سودآوری بازارهای صادراتی برای تأمین معیشت خود وابسته هستند. با کنترل مصنوعی نرخ ارز، ما خطر فشار بیشتر بر کشاورزان را داریم و آنها را مجبور به فروش محصولات خود با قیمتهای پایینتر از رقبای جهانی میکنیم. این امر منجر به کاهش درآمدها، افزایش فقر روستایی و شاید کاهش تولید کشاورزی خواهد شد.
در پایان، ما به شدت از دولت میخواهیم که رویکرد خود را در سیاستهای ارزی محصولات کشاورزی بازبینی کند. درسهای سامانه های قبلی مانند نیما روشن است: کنترل مصنوعی نرخ ارز ابتدا باعث ایجاد چندگانگی نرخ ارز میشود که زمینه رانت و فساد را محیا می سازد و همچنین برای کالاهای کشاورزی منجر به از دست دادن بازارها، کاهش رقابتپذیری و تأثیرات منفی بر معیشت کشاورزان میشود. در مقابل، رویکرد بازار آزاد که در آن کالاهای کشاورزی براساس شرایط واقعی عرضه و تقاضا مبادله شوند، انعطافپذیری لازم برای حفظ موقعیت جهانی ایران در کشاورزی را فراهم میکند.
اگر اکنون اقدام نکنیم، بخش کشاورزی با پیامدهای عمیق و ماندگاری مواجه خواهد شد، از دست دادن سهم بازار تا تضعیف ثبات مالی جوامع روستایی. برای حفظ اقتصاد کشور و معیشت میلیونها ایرانی که به کشاورزی وابسته هستند، زمان تغییر فرارسیده است.
source