اقتصاد۲۴-صبحش را بدون لیوانی چای و تکهای نان گرم شروع میکند، چایساز و ماکروفر خاموشاند. انگار زندگیاش گیر کرده؛ نه فقط در تاریکی که لای چرخدندههای ماشینی که بدون برق راه نمیافتد. این وضعیت برای نسل امروز که زندگیاش با برق عجین شده، چیزی فراتر از یک ناراحتی ساده است؛ بحرانی است برآمده از پشت پرده ناترازی انرژی.
چالش انرژی در سایه تصمیمات محیط زیستی
در راستای کاهش آلودگی هوا، دولت تصمیم گرفته است مازوتسوزی در نیروگاههای اراک، کرج و اصفهان را متوقف کند. به گفته کارشناسان، این اقدام اگرچه از منظر محیطزیستی ضروری است، اما با چالش تامین سوخت جایگزین و کمبود گاز مواجه است. رضا سپهوند، عضو کمیسیون انرژی مجلس، اعلام کرده است: «اگر مازوتسوزی انجام نشود، راهی جز اعمال خاموشیهای برنامهریزیشده باقی نمیماند.»
هاشم اورعی، کارشناس انرژی، اشاره میکند ناتوانی در تامین سوخت کافی نیروگاهها باعث کاهش تولید برق و قطعیهای مکرر شده است. این وضعیت نتنها زندگی روزمره شهروندان، بلکه صنایع و کشاورزی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
این خاموشیها که به صورت برنامهریزیشده از ۹ صبح تا ۵ عصر اجرا میشوند، بخشی از هزینهای است که کشور برای مدیریت بحران انرژی و جلوگیری از آلودگی شدید هوا پرداخت میکند.
قطعی برق؛ از گذشته تا امروز
برای بسیاری از متولدین دهههای سی و چهل، قطعی برق یا حتی نبود برق تجربهای آشناست. آن دوران، خانهها با چراغ نفتی روشن میشد و خانوادهها برای آشپزی از هیزم و اجاق گاز استفاده میکردند. این سبک زندگی بهگونهای بود که نبود برق اختلال جدی ایجاد نمیکرد. حتی در دوران جنگ ایران و عراق، خاموشیهای گسترده برای مدیریت مصرف و حفظ امنیت، بخشی از زندگی روزمره مردم بود. هرچند مردم اغلب با شمع و چراغقوه با تاریکی سر میکردند. این وضعیت برای نسل آن زمان تجربهای روزمره بود.
زندگی در عصر مدرن، اما تصویر کاملا متفاوتی دارد. نسلهای جوانتر، که پس از توسعه گسترده برقکشی در کشور بزرگ شدهاند، زندگی را تجربه کردهاند که برق یکی از ارکان اساسی روزمره آن بوده است. اکنون بسیاری از ابزارهای ضروری، از یخچال و چایساز گرفته تا مودمهای اینترنت، تنها با برق کار میکنند. این وابستگی شدید به برق، قطعیهای مکرر را به بحرانی برای خانوادهها تبدیل کرده است.
علاوه بر این، آپارتماننشینی و نیاز به پمپهای برقی برای انتقال آب به طبقات بالاتر، وابستگی به برق را بیشتر کرده. هنگام قطع برق، بسیاری از خانوارها حتی به آب دسترسی ندارند و این امر در شرایط زندگی شهری فشار مضاعفی ایجاد میکند. آسانسورها که در ساختمانهای بلند ابزاری ضروری هستند، از کار میافتند و رفتوآمد به طبقات بالا را برای سالمندان و بیماران غیرممکن میکنند. همچنین، درهای برقی پارکینگها نیز از کار میافتند و ساکنان حتی نمیتوانند از خودروهایشان استفاده کنند.
بیشتر بخوانید:جزییات قطع برق تهران در روز ۳۰ آبان+ جدول
در این میان، نسلهای جوانتر که با سبک زندگی کاملاً وابسته به برق بزرگ شدهاند، بهویژه درک بالایی از مدیریت شرایط خاموشی ندارند. برای آنها، نبود برق مساوی است با قطع ارتباط با اینترنت، از کار افتادن وسایل برقی و به هم ریختن تمام برنامههای روزمرهشان. این تغییر، قطعی برق را به تجربهای بدل میکند که نسل جوان هنوز برای آن آماده نیست.
ریشههای قطعی برق
قطعی برق در ایران عمدتاً ناشی از پدیده «ناترازی انرژی» است؛ وضعیتی که در آن میزان تولید برق با تقاضای مصرف هماهنگی ندارد. اورعی، کارشناس انرژی، اشاره کرده نیروگاههای حرارتی ایران به دلیل کمبود سوخت، قادر به تامین برق کافی نیستند و همین امر باعث قطعی ۱۸ هزار مگاوات برق در تابستان شد. او هشدار داد که این رقم میتواند در زمستان به ۲۴ هزار مگاوات برسد، حتی با کاهش تقاضا در فصل سرد.
یکی از دلایل اصلی این ناترازی، فرسودگی نیروگاههای کشور است. طبق آمار، حدود یکپنجم نیروگاههای حرارتی ایران عمری بالای ۳۰ سال دارند و بازدهی برخی از آنها کمتر از ۲۰ درصد است، در حالی که استاندارد جهانی به ۴۵ درصد میرسد. این مسئله باعث شده ظرفیت تولید برق کشور حتی در فصول کممصرف، مثل پاییز و زمستان، پاسخگوی نیازها نباشد.
همچنین، افزایش مصرف خانگی گاز در زمستان، تأمین سوخت نیروگاهها را مختل کرده است. هر درجه کاهش دما، مصرف گاز را به طور چشمگیری افزایش میدهد و همین امر تولید برق را محدودتر میکند. تحریمهای اقتصادی نیز مانع دسترسی به فناوریهای نوین و سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید برق شده است. این وضعیت نهتنها ظرفیت تولید را محدود کرده، بلکه توسعه نیروگاههای جدید و ارتقای سیستمهای موجود را نیز متوقف کرده است.
قطعی برق در ایران دیگر صرفا یک مشکل ساده فنی نیست، بلکه بحرانی است که زندگی مدرن را به شدت مختل کرده است. ناترازی انرژی، تصمیمات کوتاهمدت و وابستگی شدید به برق، این بحران را عمیقتر کردهاند. برای حل این مشکل، برنامهریزی بلندمدت و سرمایهگذاری در زیرساختهای پایدار ضروری است. تنها با چنین رویکردی میتوان آیندهای روشنتر را برای شهروندان تضمین کرد.
منبع: فرازدیلی
source