صفحه اقتصاد –
در یک نشست علمی با حضور دکتر فرشاد مومنی، استاد برجسته اقتصاد، بحثهای مهمی درباره وضعیت اقتصادی ایران و سیاستهای اجرایی آن مطرح شد. مومنی در سخنانی تند و هشدارآمیز به موضوع شوک درمانی اشاره کرد و بر خطرات ناشی از آن برای کشور تاکید کرد. این استاد دانشگاه معتقد است که برای نجات اقتصاد ایران، باید به جای حرکت به سمت شوک درمانی، به اعتمادسازی و بازسازی نهادهای اقتصادی و اجتماعی توجه کرد. در ادامه، به جزئیات این تحلیل پرداخته خواهد شد که نشان میدهد چرا این رویکرد ممکن است تنها به شکست و بحران بیشتر منجر شود.
شوک درمانی؛ راهی برای نجات یا نابودی؟
در نشست علمی «اگر عالی نسب امروز سیاستگذار بود …»، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، به تحلیل وضعیت اقتصادی کنونی کشور و چالشهای موجود پرداخت. مومنی با اشاره به اینکه در ایام انتخابات ریاست جمهوری به هیچ کاندیدایی تا آخرین روز حمایت نکرده بود، از آقای پزشکیان به دلیل تعهداتش برای عدم استفاده از شوک درمانی حمایت کرده بود. اما متاسفانه، وی ابراز نگرانی کرد که همان سیاستهای شوک درمانی که آقای پزشکیان به آنها اشاره کرده بود، از همان ابتدا در دستور کار قرار گرفته است.
مومنی به وضوح بیان کرد که شوک درمانی، در واقع شلیک به اعتماد مردم و تولیدکنندگان است. به گفته وی، این سیاستها نه تنها مشکلات را حل نخواهند کرد، بلکه اعتماد مردم و بخشهای تولیدی را از بین خواهند برد. این استاد اقتصاد، به ویژه بر اهمیت حفظ اعتماد عمومی و تولیدکنندگان به عنوان رکن اصلی پایداری اقتصادی تأکید کرد.
قفل تاریخی؛ گرفتار در تله شوک درمانی
مومنی در ادامه سخنانش، به «قفل تاریخی» در اندیشه اقتصادی کشور اشاره کرد و گفت که در طول ۳۵ سال گذشته، ایران به شدت به شوک درمانی وابسته شده است. این وابستگی باعث شده که بسیاری از سیاستها در راستای ایجاد بحرانهای جدید پیش برود و کشور در یک چرخه معیوب گرفتار شود. او تاکید کرد که برای نجات کشور، باید این ساختار نادرست را بازآرایی کرد و به سوی سیاستهای پایدار و بلندمدت حرکت کرد.
اعتماد؛ کلید حل بحران اقتصادی
مومنی در سخنان خود بارها به نقش اعتماد مردم و تولیدکنندگان در حل بحران اقتصادی اشاره کرد. وی به نقل از آقای عالی نسب، استاد فقید، گفت که اگر دولتی نتواند اعتماد مردم را جلب کند، هیچ چیز نمیتواند مانع از شکست آن ملت شود. مومنی همچنین به این نکته اشاره کرد که حرکت به سمت دلاری کردن اقتصاد و ایجاد ناامنی در کشور میتواند منجر به بیثباتی بیشتر شود و حس بیفایدگی را در میان مردم و تولیدکنندگان گسترش دهد.
شوک درمانی و آثار آن بر اقتصاد خانواده و تولید
در بخش دیگری از سخنان خود، مومنی به آثار منفی شوک درمانی در ۳۵ سال گذشته اشاره کرد. او اظهار داشت که این سیاستها باعث شده که قدرت خرید خانوادهها به شدت کاهش یابد، توان مالی بنگاههای اقتصادی تضعیف شود و کشور به ورطه افلاس مالی بیفتد. این استاد دانشگاه همچنین به آمارهای رسمی اشاره کرد که نشان میدهد شوک درمانی به بخشهای مختلف اقتصادی آسیبهای شدیدی وارد کرده است.
آموزههای استاد عالی نسب
فرشاد مومنی در ادامه به یاد استاد فقید خود، آقای عالی نسب، اشاره کرد و توضیح داد که ایشان چگونه با درک عمیق از تاریخ اقتصادی ایران و اندیشههای توسعهمحور، سیاستهایی را توصیه میکردند که به جای بحرانزایی، به رفاه و توسعه کشور کمک کند. مومنی به نقل از آقای عالی نسب گفت که او همواره بر این باور بود که شوک درمانی به معنای نابودی اعتماد مردم است و هرگونه سیاستی که در این راستا باشد، باید به شدت از آن پرهیز شود.
سه اصل اساسی عالی نسب در اجرای سیاستهای دولت چه بود!؟
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، شناخت عالی نسب از زوایای جامعه شناسی اقتصادی، تاریخ اقتصادی و اقتصاد سیاسی ایران را استثنایی و کم نظیر عنوان کرد و ادامه داد: بدون تردید شرایط کنونی آرایش قوا در اقتصاد سیاسی ایران، امروز زمین تا آسمان با 10 سال اول انقلاب فاصله دارد و لحاظ کردن این تفاوتها میان این شرایط امروز و آن روز بسیار حیاتی است و آقای عالی نسب با حساسیت خارق العاده ای، روزمره پویایی های اقتصاد سیاسی و اجتماعی ایران را دنبال می کردند. ایشان در کل آن 10 ساله که توانستند آن افتخارات را به سهم خود برای ایران کسب کنند، سه شاقول داشتند که هر سیاستی که پیشنهاد می شد را بر اساس آنها مورد ارزیابی قرار می دادند.
چرا نظام تصمیم گیریها از اشتباهاتش درس نمی گیرد!؟
مومنی توضیح داد: معیشت مردم، بنیه تولید فناورانه کشور و توان مالی حکومت این سه شاقول بود و می فرمودند هر توصیه، قانون یا هر سیاستگذاری باید با این سه شاقول سنجیده شود. این طنز تلخ را باید بسیار جدی گرفت که اغواگری حکومتگران برای تمسک به شوک درمانی، به بهانه کمبود ریال است. اما در کل 35 سال گذشته، بدون استثنا می بینیم که در هر دوره ای که شوک درمانی شده، کسری مالی دولت متناسب با شدت شوک درمانی افزایش پیدا کرده است. اینجا عظمت حرف شهید بهشتی را در تاکید بر حق و عدل متوجه می شویم، نه منافع دلالها و واسطه گرها و سوداگران و واردات چی ها. باید منافع خانوارها، مولدها و نهاد دولت محور باشد تا یادگیری ایجاد کند. اگر یادگیری اتفاق نمی افتد، به معنای این است که ساختار قدرت ما در سطوح قابل اعتنایی به تسخیر غیرمولدها درآمده است.
مونتاژکاری کشور را با پس افتادگی و انواع فاجعه ها روبرو می کند
این اقتصاددان با بیان اینکه برنامه توانمندسازی کیفیت اندیشه ای و اجرایی حکومت، جزء حیاتی ترین و فوری ترین اولویتها است، تصریح کرد: عالی نسب کسی بود که برای شناخت اقتصاد کشاورزی ایران و موانع توسعه روستایی در آن، 19 هزار پرونده تشکیل داده بود و با جزئیات و دقت عملی، به خصوص آثار سیاستهای اقتصادی کشور را بر جامعه روستایی و بخش کشاورزی رصد می کرد. آقای عالی نسب، حساسیت بسیار شدیدی به ترجیح مونتاژکاری به عمق بخشی به ساخت داخل در بخش صنعت ایران داشت؛ چرا که مونتاژکاری کشور را با پس افتادگی و انواع فاجعه ها روبرو می کند. آلبرت هیرشمن، در کتاب استراتژی توسعه اقتصادی می گوید شوک درمانی بحران قابلیت همکاری و بحران تقسیم کار عقلایی و بحران پیوندهای پسین و پیشین ایجاد می کند.
مونتاژکاری منافع غیرمولدها در ایران را به منافع خارجی ها گره می زند
مومنی تاکید کرد: کل ماجرای وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج، در کادر مفهوم پیوندزدایی فعالیتها توضیح داده می شود. پدیده مونتاژکاری که منافع غیرمولدها در ایران را به منافع خارجی ها گره می زند، نیروی محرکه عمق بخشی به وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج هم هست. در دوران جنگ، به همان اندازه که نسبت به عدالت اجتماعی غیرت و آگاهی وجود داشت، درباره مساله استقلال ملی هم غیرت و آگاهی وجود داشت و ماجراها دارد که باید در جای خود و به اندازه اهمیتی که موضوع دارد، به آن پرداخت و آنها را بسط داد. امروز ما در روش شناسی توسعه، می گوییم حیاتی ترین متغیر کنترلی برای اعتبار سنجی از جهت گیریهای سیاستی حکومت ها این است که این جهت گیرها چگونه رابطه مردم با حکومت را تحت تاثیر قرار می دهد.
بودجه ۱۴۰۴، رابطه با مردم را بدتر می کند
وی با تاکید بر اینکه اگر درکی از توسعه در ساختار قدرت ایران وجود داشت، باید درک می شد که این نوع بودجه، رابطه مردم و حکومت را بدتر می کند، ابراز عقیده کرد: اگر گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن بود، به محض اینکه درباره این مساله متقاعد می شدند باید روندها را متوقف می کردند. وقتی این روند را متوقف نمی کنند و اصرارهای ناهنجار هم می شود، به معنای این است که بخش بزرگی از آنها به تسخیر منافع غیرمولدها درآمده اند و اقتضائات معیشت خانوارها و بنیه تولید ملی و توان مالی حکومت را قربانی منافع غیرمولدها می کنند. بنابراین استاد فقید تمرکزش بر این سه مساله بود و از درون آن توجه به معیشت خانوارها متناسب با شرایط ایران، اندیشه عدالت اجتماعی را صورت بندی کرده بودند.
بنیه تولیدی با ایجاد توان رقابت و مقاومت
مومنی اضافه کرد: عالی نسب این وقوف روش شناختی را داشت که بنیه تولیدی است که با توان رقابت و مقاومتی که ایجاد می کند، اجازه بقا و اعتلا را به جامعه ما می دهد. اینگلهارت در کتاب توسعه فرهنگی در جامعه صنعتی با استناد به شواهد تاریخی توضیح داده است، عالی ترین جلوه ها و مظاهر بروز فضائل اخلاقی در تاریخ بشر، هنگامی مشاهده شده که جامعه انسانی توانسته به سطوحی از امنیت اقتصادی دست پیدا کند. از این دریچه اسنادی مانند لایحه بودجه 1404 و برنامه هفتم را بررسی کنید تا ببینید چرا ما نمی توانیم موفق باشیم.
به گفته رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد؛ اگر آنها واقعا صادقانه می خواستند به اسلام هم عمل کنند، کتاب انسان و ایمان مرحوم آقای مطهری، آنجا که به تقدم امنیت اقتصادی به امور معنوی اشاره می کند، به خوبی به ما می گفت که ریشه های اصلی انحطاط اخلاقی کجاست.
تولید یک تصمیم گیری بلند مدت است و تضمین های بلندمدت نیاز دارد
مومنی افزود: وقتی آقای عالی نسب به تولید فناورانه اهمیت می داد و این اعم از صنعتی کردن کشاورزی و بخش صنعت بود، به تولید فناورانه به مثابه یک نظام حیات جمعی نگاه می کرد. این مساله در جای خود شرح و بسطی لازم دارد و خیلی ها فکر می کنند که فعالیت تولیدی، یک تلاش هماهنگ جمعی، زیر سقفی به نام سوله درگوشه ای از یک شهر است؛ در حالی که آثار بزرگان دانش توسعه ، می گوید تولید یک تصمیم گیری بلند مدت است، بنابراین تضمین های بلندمدت نیاز دارد، شوک درمانی که ثبات و امنیت اقتصادی را هدف قرار می دهد، ضدتولید و محرک عمق بخشی به وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج است.
بازی توسعه، یک بازی آرمان خواهانه و جمعی است
وی تاکید کرد: کتاب استراتژی توسعه اقتصادی آلبرت هیرشمن، می گوید بازی توسعه، یک بازی آرمان خواهانه و جمعی است، بنابراین پایبندی به آرمان و قابلیت همکاری، جزء مهم ترین ویژگی های فرهنگی و اجتماعی یک جامعه توسعه خواه است. بنابراین به همان اندازه که جریان توسعه اقتصادی است، و شاید بیش از آن، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هم است. اگر تنش زدایی در مناسبات بین المللی را هم به عنوان یک ستون فقرات در شرایط کنونی، برای برقراری ثبات و احساس امنیت درنظر بگیرید، می بینید که مساله در چه ابعادی باید به عنوان نظام حیات جمعی در نظر گرفته شود.
وقتی مخالفان دولت در دوره جنگ، به سیاستهای اقتصادی هوشمندانه عالی نسب حمله می کردند و با ژست مثلا دلسوزی دولت را به اتخاذ سیاستهای تورم زا دعوت می کردند، استاد فقید، مظلومانه به من می فرمودند که اینها نمی فهمند اگر ما معیشت مردم را تضمین نکرده باشیم، کسی زن و بچه اش را رها نمی کند و داوطلب رفتن جنگ شود. اگر احساس فقر و عسرت کند و خانواده اش به خلاف کاری و تن فروشی مبادرت کند، به جنگ نمی رود، درک آنها در بهترین حالت، درکی انتزاعی و کلیشه ای است. متوجه نمی شوند که پشتیبانی از تولید، همانطور که نیازمند پشتیبانی از کل نظام حیات جمعی است ، عالی ترین پشتیبانی ها را هم از کل نظام حیات جمعی انجام می دهد.
به یک تیم عمیق با حریت، شرافت و سلامت اقتصادی نیاز داریم
این استاد دانشگاه گفت: استاد فقید در آن دوره، بار بزرگی را به تنهایی برداشتند و ما اکنون برای ادامه راه عالی نسب باید یک قدم جلوتر رویم و آن هم این است که بزرگترین خلاء نهادی رو به انحطاط آورنده جامعه مان را در ساختار قدرت برطرف کنیم. ما به یک تیم عمیق با حریت، شرافت و سلامت اقتصادی نیاز داریم که امر خطیر هماهنگ سازی جهت گیری های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین المللی را در مرکز توجه خودش قرار دهد. همه آنچه که تا به امروز به این نیت ایجاد شده، به واسطه اینکه آن اهلیت علمی و حرفه ای در آن وجود نداشته، به ضد خود تبدیل شده است. اگر شما بخواهید با مساله محوری، اقتصادی سیاسی ایران را دنبال کنید، ببینید که به جلسه سران قوه چه اختیاراتی داده شود و از درون آن تصمیم ها چه بر سر ایران آمد! غلبه باید با صاحبان اهلیت علمی و حرفه ای باشد، نه اینکه هر کسی دستش به آنها رسید، بتواند جریان قاعده گذاری و تخصیص منابع را در کشور تحت تاثیر قرار دهد.
مومنی در پایان گفت: در کنار صدها اشتباهات کوچک و بزرگ که در نظام قاعده گذاری ها است، یک اقدام افتخارآمیز هم با عنوان اهتمام بی سابقه به تربیت کارشناس انجام شده، گرفتاری بنیادی امروز ایران این است که زور رانت، فساد، ربا، دلالی و واردات چی گری از زور علم بیشتر است. به گمان من اگر ما برای همه آحاد جامعه چنین مسئولیتی تعریف کنیم که هر کس به قدر وسعش تلاش کند زور علم بیشتر شود، ما می توانیم از این گرفتاری ها بیرون بیاییم. ظرفیتهای دانایی موجود در کشور، هنوز فراتر از حد پیچیدگی های این اقتصاد سیاسی است و و شاید این مساله بزرگترین نیروی محرکه امید افزایی و تلاش برای من و دوستانم است.
تاریخ تلخ شوک درمانی و ضرورت پرهیز از آن
در پایان، مومنی با اشاره به تاریخ تلخ شوک درمانی در ایران، بر ضرورت پرهیز از این سیاستها تاکید کرد. او گفت که هر کسی که دل در گرو دین خدا، مردم و آینده کشور دارد، باید آثار سوء شوک درمانی را برای همه اقشار جامعه آشکار کند. وی همچنین بر لزوم اجتناب از تکرار اشتباهات گذشته و استفاده از سیاستهایی که به جای ایجاد بحران، به بازسازی و توسعه کشور کمک کند، تاکید کرد.
دکتر فرشاد مومنی در این نشست علمی بر اهمیت «اعتماد» به عنوان رکن اصلی در مدیریت اقتصادی کشور تاکید کرد. به گفته وی، اگر دولتمردان نتوانند اعتماد مردم و تولیدکنندگان را جلب کنند، هیچ سیاستی نمیتواند به نفع کشور باشد. برای نجات ایران از بحرانهای اقتصادی، نیاز به بازنگری در سیاستها و حرکت به سمت راهکارهای پایدار و عادلانه است. در این راستا، باید از تجربیات تاریخی درس گرفته و از اشتباهات گذشته پرهیز کرد.
ارسال به دیگران :
source