آیا میتوان تصور کرد که مادر و پسر با هم ازدواج کنند؟ این اتفاق واقعیت دارد.
خبر امروز به شکلی عمیق و پیچیده به رابطهای پرداخته که شاید برای بسیاری غیرقابل باور باشد. یک زن ۴۰ ساله و پسر ۲۳ سالهاش به تازگی در دادگاه حضور پیدا کردهاند و درخواست قانونی کردن رابطهای بیسابقه را مطرح کردهاند. این اقدام که حتی در فرهنگ سنتی و باستانی زیمبابوه نیز به شدت رد میشود، سوالات بسیاری درباره هنجارهای اجتماعی، قانونی و فرهنگی به وجود آورده است. در ادامه خواهید خواند که این دو نفر چگونه خود را در این وضعیت پیچیده قرار دادهاند و چه دلایلی برای این اقدام خود ارائه کردهاند.
یک مادر و پسر ۲۳ ساله در دنیای مدرن چه میخواهند؟
ماجرای یک زن ۴۰ ساله به نام خانم برکو و پسر ۲۳ سالهاش که به تازگی تصمیم به قانونی کردن رابطه عاشقانه خود گرفتهاند، چیزی بیشتر از یک داستان عجیب است. این زن که ۱۲ سال از همسرش جدا شده است، مدعی است که طبق رسوم قبیلهای باید با برادر کوچکتر همسرش ازدواج کند، اما او به وضوح میگوید که تصمیم گرفته است با پسر خود که اکنون ۲۳ ساله است ازدواج کند. این انتخاب نه تنها در مقابل رسومات قبیلهای بلکه در سطح جهانی نیز با واکنشهای منفی و شوکآور روبرو شده است.
تحول غیرمنتظره در زندگی مادر و پسر
خانم برکو و پسرش در دادگاه حاضر شدهاند و اقداماتی را برای ثبت قانونی این رابطه آغاز کردهاند. آنطور که این زن بیان کرده، او پول زیادی صرف کرده است تا بتواند این رابطه را در سطح قانونی به ثبت برساند. این اقدام از طرف او بیشتر به عنوان انتخابی شخصی در نظر گرفته میشود که ریشه در احساسات شدید و عمیق دارد. اما آیا این تصمیم واقعاً با معیارهای اخلاقی و فرهنگی جامعهای که در آن زندگی میکنند، سازگار است؟
رسومات قبیلهای در برابر هنجارهای اجتماعی
از دیدگاه قبیلهای، در شرایطی خاص، برادر کوچکتر همسر فوت شده باید مسئولیت نگهداری خانواده و ازدواج با همسر فقید را بر عهده بگیرد. این رسم در بسیاری از مناطق قبیلهای زیمبابوه و دیگر کشورهای آفریقایی اجرا میشود، اما خانم برکو که حالا خود را در دنیای مدرن مییابد، این سنتها را کنار گذاشته و انتخابی کاملاً متفاوت کرده است. او به جای پیروی از رسومات و ازدواج با برادر همسرش، به سراغ پسر خود رفته است.
پسر ۲۳ ساله این زن نیز در توضیحات خود به مسئلهای اشاره کرده که به وضوح نشاندهنده پیچیدگیهای اخلاقی این تصمیم است. او میگوید که طبق رسوم قبیلهای، پدرش موظف بوده است که برای ازدواج با مادرش پولی به خانواده او بپردازد، اما چون پدرش قبل از انجام این کار فوت کرده است، او میخواهد وظایف ناتمام پدر را به پایان برساند. این دلایل پیچیده باعث شده تا سوالات زیادی در مورد ماهیت روابط خانوادگی و اخلاقی بین این افراد مطرح شود.
نگاه جامعه و تاثیر آن بر این تصمیم عجیب
چنین اقداماتی حتی در فرهنگ سنتی زیمبابوه که بیشتر مردم آن به دینهای ابتدایی مانند انیمیزم پایبند هستند، نیز اقدامی غیرقابل قبول و زشت به شمار میرود. در این جوامع که هنوز ارزشهای سنتی و فرهنگی بسیار مهم به حساب میآیند، رابطهای چنین عجیب و مخالف رسوم میتواند تاثیرات گستردهای بر اجتماع بگذارد. افراد این جامعه از دیدگاههای مختلف به این قضیه نگاه کرده و نظرات خود را درباره آن ابراز کردهاند.
پایان بازی با احساسات و اعتقادات شخصی؟
اما سوالی که همچنان باقی است این است که آیا این زن و پسر ۲۳ ساله واقعا در پی عشق واقعی هستند یا اینکه این انتخاب ناشی از فشارهای فرهنگی، روانی و اجتماعی بوده است؟ آیا آنها در تلاشاند تا از یک سنت شکنی خود را رهایی دهند یا به دنبال یافتن معنی جدیدی برای زندگی خود هستند؟ شاید با توجه به ویژگیهای شخصیتی و تمایلات فردی، آنها بتوانند در این مسیر به هدف خود برسند، اما تاثیرات این انتخاب بر فرهنگ و جامعهشان قابل پیشبینی نیست.
در نهایت، داستان خانم برکو و پسرش نشاندهنده پیچیدگیهای روابط انسانی است که نه تنها از جنبههای فرهنگی و اجتماعی بلکه از دیدگاه روانشناختی نیز میتواند به موضوعی داغ و چالشبرانگیز تبدیل شود. سوالات بیپاسخی در مورد هنجارهای اخلاقی و فرهنگی در این داستان مطرح میشود که باید به آنها پاسخ داده شود تا جامعه درک بهتری از چنین مسائلی داشته باشد.
source