در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی وحشی را قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال ترکی “وحشی” یا به زبان ترکی “Yabani” یکی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی در ترکیه و سراسر جهان است. این سریال به دلیل داستان جذاب و بازیگران برجستهای که در آن حضور دارند، توانسته است مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. داستان سریال درباره فردی بهنام یامان است که با ۳تا از دوستان خود زندگی میکند و خانوادهای ندارد. ماجرا از رویارویی یامان، رویا و آتش بایکدیگر جلوی یک کلاب شبانه شروع میشود. سریال ترکی وحشی از سیزدهم تیر، روزهای زوج، ساعت ۲۱:۰۰ از شبکه جم سریز و یه ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش خواهد شد. بازپخش این سریال در ساعت ۰۱:۰۰، ۱۳:۰۰ و ۱۷:۰۰ از شبکه جم سریز و یه ساعت بعد از این ساعت ها در شبکه جم سریز پلاس قابل تماشا خواهد بود.
خلاصه داستان سریال ترکی وحشی
داستان سریال ترکی وحشی در مورد مرد جوانی به نام یامان است. یامان که فرزند خانواده سرشناس و پولداری است در کودکی توسط افرادی دزدیده میشود. این افراد قصد باجگیری از خانواده یامان را دارند. اما اتفاقاتی که در طی این ماجرا رخ میدهد منجر به گمشدن یامان میشود. حالا یامان دوران کودکی خود را باید در خیابانهای شهر بگذراند و بیخبر از خانواده خود برای زندگیاش بجنگد. همین موضوع سبب میشود که یامان سالها در خیابانها و همراه دوستان خود زندگی کند.
داستان از آنجایی پیج و تاب پیدا میکند که یامان با پسری به نام آلاس و دوستدخترش، رویا، در یک کلوپ سرگرمی برخورد میکند. در ادامه سریال با داستانهای مختلف و پر پیچ و خم یامان و زندگیاش همراه میشویم. پس از گذشت سالیان طولانی بالاخره یامان خانواده خود را پیدا میکند و به عمارت خانوادگیاش باز میگردد. اما سوال اصلی برای یامان این است که آیا نسبت خونی بر دوستیهای ارزشمند او ترجیح دارد؟
در طول سریال ترکی وحشی، علاوه بر داستان زندگی یامان و چالشهایش، نگاه ویژهای به عشق شعلهور میان آلاس و رویا وجود دارد. آلاس چنان در عشق رویا غرق است که هر کاری برای او میکند! پیشنهاد میکنیم به هیچوجه تماشای این سریال درام و جذاب را از دست ندهید.
قسمت ۲۰ سریال ترکی وحشی
یامان با گریه چیزهایی که یادش اومده را برای رویا تعریف میکنه رویا گریه میکنه و یامان بهش میگه باید حرفامو باور کنی چون دلیلی ندارم که دروغ بگم بهت تا الانم بهت دروغ نگفتم! تو خونه سویسالان ها جو ریخته بهم و نسلیهان به اشرف پدرش میگه نمیتونم باور کنم!…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹ سریال ترکی وحشی
یامان و آلاز به همراه پدرشان سرهان به بیمارستان میرن سرهان بهشون میگه بریم پانسمان کنیم صورتتونو اما یامان میگه من حالم خوبه لازم نیست باید برم پیش مامانم کارش دارم و به اتاق نسلیهان میره. نسلیهان با دیدن ظاهر یامان میگه باز این چه سر و وضعیه که داری؟ دوباره با کی دعوا کردی؟ یامان میگه با اون یکی پسرت نسلیان میگه چرا شما آروم نمیگیرین؟…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸ سریال ترکی وحشی
یامان چاعلا را با خودش میبره به خانه خودشون که جسور و آسی با دیدنشون جا میخوره و میگه این اینجا چیکار میکنه دیگه؟ یامان میگه تو خیابون دیدمش تا خرخره خورده بود حالش خوب نبود منم آوردمش اینجا آسی با کلافگی جوابشو میده که جسور بهش میگه اینو ول کنی داداش کار خوبی کردی تو خیابون که نمیتونست بمونه.…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۷ سریال ترکی وحشی
نسلیهان پیش یامان علی میره و باهاش حرف میزنه و عکس های دوران بچگیشو باهم میبینن. سپس درباره اون روز که دزدیده شده بود حرف میزنه و میگه مثل همیشه بعد از مدرسه بردمت پارک اگه نمیبردمت خون به پا میکردی تا رسیدیم پارک رفتی سراغ تاپت که همیشه می نشستی روش منم از دور نگاهت میکردم دیدم سرت گرمه…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۶ سریال ترکی وحشی
یامان از تو گاوصندوق پول برمیداره اما یاد حرف رویا میوفته که بهش گفته بود حالا هم مثل دزدها از پنجره اومدی! سپس بهش برمیخوره و پولهارو میزازه سرجاش و میره بیرون. ایلکر وسایلشو جمع کرده و سوار تاکسی میشه و میره که اجه تو حیاط رفتنشو میبینه و بهش حمله قلبی دست میده از طرفی یامان از خانه خارج میشه…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۵ سریال ترکی وحشی
آلاز با رویا حرف میزنه جوری که انگار خودش هیچ تقصیری نداره و همه چیز به خاطر وجود یامان اتفاق افتاده سپس ازش میخواد تا فاصله بگیره و دیگه بهش نزدیک نشه. آلاز وقتی از خانه داره میره پیش شبنم و ایلکر میره که شبنم از نزدیک بودن یامان به رویا احساس ترس میکنه که آلاز بهش میگه نترسین…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۴ سریال ترکی وحشی
یامان شروع میکنه به تعریف کردن اون روزی که دزدیده شده بود و همه نفساشون تو سینه شون حبس شده، شبنم میگه میخواد بحثو عوض کنه و میخواد بره چیزی از آشپزخانه بیاره که شبنم بهش میگه شبنم ساکت شو سرجات بشین! سپس به یامان میگه بگو پسرم تعریف کن!…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۳ سریال ترکی وحشی
جسور با آسی و امید و اجه رفتن به استخر که جسور میره تو آب و به آسی میگه بیا تو هم دیگه اما او میگه نمیام جسور خودشو جوری نشون میده که انگار داره خفه میشه آسی میترسه و میره تو آب که جسور بهش میخنده و باهم آب بازی میکنن رویا میگه استخر پارتیه؟ و اونم میره تو آب که آسی…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۲ سریال ترکی وحشی
سرهان با نسلیهان حرف میزنه و میگه بابات بهم گفت با بچه های برو از اینجا نسلیهان آرومش میکنه و میگه عصبی بوده یه چیزی گفته تو خونه قبلی علی رفتن دیگه محافظ ها هم مراقبشونه سرهان میگه اون بچه ها اونجا دوام نمیارن اصلا به این فکر میکنی که اجه اونجا چیکار میکنه؟…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۱ سریال ترکی وحشی
خبرنگارها جلوی در خونه سویسالان منتظر هستند که آلاز با چاعلا پیش آنها میرن. خبرنگارها درباره ماجرای شب گذشته و درگیرشون با علی میپرسن که آلاز بهشون میگه فقط یه شوخی بود از این شوخیا بین خواهر برادرا هست هنوز حرفاش تموم نشده که خبرنگارها میپرسن الان برادرتون از خونه رفته برای این چه توضیحی دارین با همدیگه قهر کردین؟…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۰ سریال ترکی وحشی
رویا پیش یامان میره و میگه بیا از اینجا بریم من میدونم یه فکری دارن اما یامان میگه من هیچ جا نمیرم قول دادم صحیح و سالم ببرمشون خونه سپس رو به جسور و آسی میگه شما برین اما وقتی میخوان برن جلوشونو میگیرن و آلاز و چاعلا برای کادو تولد بهش یه چرخ دستی میدن و آلاز میگه این احتیاج به گواهینامه هم نداره…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۹ سریال ترکی وحشی
اشرف از تو حیاط مدام علی را صدا میزنه که همه میرن تو حیاط و میگن چیشده؟ اشرف میپرسه علی کجاست؟ دوباره صدا میزنه یامان علی! علی و مادر و پدرش به پایین میان که اشرف بهش میگه بگو ببینم گواهینامه داری؟ علی میگه نه اشرف میگه پس نمیتونی برونیش؟ رویا میگه نه من شاهدم که خیلی خوب رانندگی میکنه…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۸ سریال ترکی وحشی
سر میز غذا همه نشستن که نسلیهان به یامان میگه علی چرا با ادات بازی میکنی نمیخوری! دوست نداری؟ یامان اصلا متوجه نمیشه که آنها چندبار صداش میزنن آلاس میگه یامان؟! او برمیگرده و میبینتشون سپس عذرخواهی میکنه آلاس میگه معلومه دیگه چندسال اونو به اسم یامان تو خیابوناشناختن و بزرگ شده بایدم علی بگین نشناسه!…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۷ سریال ترکی وحشی
نسلیهان از تو بغل یامان بیرون نمیاد و مدام بوسش میکنه و میگه پسرم، اشرف آنها را با خودش میبره و سوار ماشین میکنه سپس میرن. خبرنگارها دنبال یه نفرن که یه توضیحی بده و بگه اینجا چخبره! دوستاش میرن داخل خونه که امید میپرسه چیشده؟ یامان کجاست؟ داداشم کو؟…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۶ سریال ترکی وحشی
نسلیهان با رویا حرف میزنه و میگه راسیتش حتی از اینکه اون پسر علی من باشه میترسم! اون تو خیابون بزرگ شده خلافکار شده! اومد خونه بهمون حمله کرد! رویا میگه اون دلیل داشت که اومد، صبح آلاس و روزگار و چند نفر دیگه میرن به خانه یامان تا بهش حمله کنن ولی یامان نبوده و میوفتن به جون جسور همون پسری که دیشب اومده بود…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۵ سریال ترکی وحشی
چاعلا با روزگار به خانه میره که مادرش با دیدن روزگار باهاش دعوا میکنه و چاعلا را ازش جدا میکنه و میگه از دخترم فاصله بگیر! سپس چاعلا سعی میکنه آرومش کنه تا بارورش کنه که روزگار دستشو کبود نکرده اما او باور نمیکنه که روزگار با عصبانیت میره و چاعلا بهش میگه تو کلوب دعوا شد روزگار ازم محافظت کرد حالا خیالت راحت شد؟…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۴ سریال ترکی وحشی
یامان در حالیکه گریه میکنه می دود و از اون خونه دور و دورتر میشه و به طرف محله خودش میره و یاد روزی میوفته که تو بیمارستان از خوشحالی نسلیهان را بغل کرده بود وبا خودش میگه چیکار کردم من؟ و صحنه چاقو خوردن نسلیهان مادرش را به خاطر میاره و گریه اش شدت میگیره.…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۳ سریال ترکی وحشی
سرهان تو مراسم از رئیس هیئت مدیره که خانمش نسلیهان است دعوت میکنه بره رو سن و سخنرانی کنه. نسلیهان درباره بچه های خیابونی حرف میزنه و کم و بیش از اتفاقی که دیشب برای پسرش افتاده بود میگه که یکی از همون بچه های خیابونی پسر منو نجات داد و آورد خونه ولی من ازش تشکر نکردم…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲ سریال ترکی وحشی
آلاس و چاعلا میخوان از بیمارستان بیرون برن که پدرش بهش میگه ازت یه بار میپرسم آلاس چیزی هست تو آزمایش که مارو بعدا ناراحت کنه؟ آلاس میگه راسیتش بابا فقط من، پدرش حرفاشو قطع میکنه و میگه وای آلاس از دست تو! تو چرا وقتی از مادرت عصبانی هستی منو مجازات میکنی؟…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱ سریال ترکی وحشی
یامان در محله پایین شهر تو کار جمع کردن زباله های بازیافته. او به تره بار میره و بعد از اتمام ساعت کاریه آنها بین میوه های خرابی که تو سبد گذاشتن دنبال خوراکی میگرده. رویا دوست دختر آلاس نوه فردی مشهور به اسم اشرف هستش. چاعلا خواهر آلاسه که مادرشون بهش زنگ میزنه و میگه دیر وقته دیگه بیاین خونه.…..برای خواندن ادامه این مطلب روی تیتر کلیک کنید.
ارسال به دیگران :
source