تهدیدهای اقتصادی تغییرات اقلیمی

  بزرگنمايي:


فصل اقتصاد – افزایش سریع جمعیت همراه با افزایش تقاضای غذا مستلزم گسترش زمین‏‏‏‌های کشاورزی یا بالارفتن بهره‏‏‏‌وری تولید از منابع فعلی است، با این حال در دنیای متغیر امروزی، کاهش دسترسی به آب ممکن است بهبود در بهره‏‏‏‌وری محصول و علوفه را تضعیف کند و به‌طور نامتناسبی بر بخش‌های مختلف جهان تاثیر بگذارد. در سطح جهانی، تقریبا 10 تا 11‌درصد از زمین‏‏‏‌های زراعی و علف‏‏‏‌زار فعلی می‌توانند در‌برابر کاهش دسترسی به آب آسیب‏‏‏‌پذیر باشند و ممکن است برخی مناطق مانند آفریقا، خاورمیانه، چین، اروپا و آسیا ظرفیت‌های تولیدی خود را از دست بدهند. تغییر در الگوی مصرف، مثل کاهش ضایعات مواد غذایی و کاهش مصرف گوشت می‌تواند بزرگ‌ترین محافظ در‌برابر از دست‌دادن زمین حاصلخیز و ناامنی غذایی باشد.

میثم قریشی: ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، یکی از کشورهای به‌شدت در معرض تهدید تغییرات اقلیمی است. گرمایش زمین، الگوهای بارش را تغییرداده و باعث افزایش شدت و طولانی‌‌‌‌تر‌شدن خشکسالی‌‌‌‌ها و فراوانی بیشتر رویدادهای آب‌و‌هوایی شدید مانند سیل شده‌است. این تغییرات، در دهه‌گذشته به‌شدت بخش‌های مختلفی از کشور را تحت‌تاثیر قرارداده و پیامدهای جدی و خسارت‌‌‌‌های بسیار زیادی را به‌دنبال داشته‌است. بر اساس آمار وزارت جهادکشاورزی در بخش کشاورزی طی سال ‌آبی 1402-1401، خسارت ناشی از خشکسالی و سیل بالغ بر بیش از 200همت بوده‌است. اثرات تغییر اقلیم در ایران را می‌توان در حوزه‌های مختلفی مثل، کشاورزی، منابع آبی، فرسایش خاک و توسعه پایدار منابع غذایی پیگیری کرد. کاهش بارندگی و افزایش دما، کشاورزی ایران را با چالش‌های جدی روبه‌رو کرده‌است. کمبود آب، بازدهی محصولات را کاهش داده و امنیت غذایی کشور را تهدید می‌کند، همچنین افزایش بیابان‌‌‌‌زایی، باعث کاهش حاصلخیزی زمین‌‌‌‌های کشاورزی و درآمد کشاورزان می‌شود، همچنین ایران به‌طور طبیعی کشوری کم آب است. با تشدید خشکسالی، سطح آب‌های زیرزمینی به‌شدت کاهش‌یافته و تامین آب شرب و کشاورزی با مشکل جدی مواجه شده‌است. تغییرات اقلیمی، باعث تشدید پدیده فرسایش خاک و افزایش میزان املاح در آن می‌شود. این امر، حاصلخیزی زمین را کاهش داده و کشاورزی را با مشکلات جدی‌‌‌‌تری روبه‌رو می‌کند. در این شرایط با کاهش منابع آبی و خاک مورد‌نیاز جهت توسعه کشاورزی و شاید حفظ سطح تولید موجود، ‌‌‌‌ کشور با بحران تامین مواد غذایی مواجه می‌شود و امنیت پایدار تولید محصولات کشاورزی به‌خطر می‌افتد.
در منطقه منا و آفریقا، شرایط آب‌وهوایی یکسان است و با افزایش گرمایش زمین، ‌‌‌‌ سطح تولید محصولات کشاورزی کاهش پیدا می‌کند، در نتیجه با تشدید تقاضای غذا در دنیا، تولید کشورها برای پوشش نیاز داخلی کافی به‌نظر نمی‌رسد و این کشورها برای تامین امنیت پایدار غذایی خود راهی جز واردات ندارند. با افزایش واردات در کنار کاهش تولید در سطح جهان، قیمت این محصولات افزایش پیدا می‌کند. این مساله برای کشورهای آسیایی و آفریقایی تبعات بسیار ناگواری در پی دارد و تراز تجاری آنها را منفی می‌کند. با خروج سرمایه‌ برای واردات مواد غذایی، بحران‌های ارزی و تورم، اقتصادهای درحال‌توسعه و توسعه‌نیافته را به چالش می‌کشد.
اثرات رشد جمعیت بر تامین غذا
با رشد سریع جمعیت و تغییر آب و هوا، انتظار می‌رود فشارها بر سیستم‌های تولید مواد غذایی در دهه‌های آینده افزایش یابد. برای برآوردن تقاضای فعلی، تخمین‌زده می‌شود که باید بیش از یک‌سوم سطح زمین به‌عنوان مرتع زراعی یا دامی استفاده ‌‌‌‌شود، اگرچه بهبود مدیریت، اصلاح ژنتیکی، افزایش نرخ مصرف کود و تغذیه بهتر دام می‌تواند منجر به سیستم‌های پایدار تولیدی شود اما برخی از این دستاوردها به ضرر محیط‌زیست، از جمله افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای تمام می‌شود. کشاورزی؛ بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب است؛ جایی‌که آبیاری زمین‌‌‌‌های زراعی، 70‌درصد از برداشت آب را تشکیل می‌دهد. به‌رغم اینکه 95‌درصد زمین‌‌‌‌های کشاورزی عمدتا دیم هستند، کاهش دسترسی به آب می‌تواند تاثیر منفی بر بهره‌‌‌‌وری زمین‌‌‌‌های زراعی و مراتع داشته‌باشد، به‌عنوان مثال، عدم‌برآورده‌کردن نیاز آبی، منجر به کاهش عملکرد محصولات اصلی مانند ذرت در چین شده‌است. محققان دریافته‌‌‌‌اند، برای به حداکثر رساندن عملکرد تولید محصولات کشاورزی نیاز به افزایش 146‌درصدی آبیاری در جهان است.
آسیب‌‌‌‌پذیری زمین در‌ برابر کمبود آب
پیش‌بینی شده‌است تقریبا 11درصد از زمین‌‌‌‌های زراعی و 10‌درصد از مراتع جهانی در‌برابر خشکسالی، آسیب‌‌‌‌پذیر باشند. کمبود آب به دلیل تغییرات آب‌و‌هوایی می‌تواند بر عملکرد تولید کالاهایی مثل ذرت، گندم، برنج، سبزی‌ها، میوه‌‌‌‌ها و حبوبات اثر منفی داشته‌باشد و بازده را بین 9 تا 16‌درصد کاهش دهد. در سطح جهان، از کل علوفه مصرفی گاو برای تولید شیر و گوشت، 11‌درصد در مناطقی مصرف می‌شود که در آینده دسترسی آنها به آب کاهش چشمگیری پیدا می‌کند. در مناطقی مانند اقیانوسیه، کانادا و برزیل، تنها تقریبا یک‌درصد از کل زمین‌‌‌‌های کشاورزی در‌برابر کمبود آب آسیب‌پذیر هستند، برعکس در اروپا، چین و آفریقا و خاورمیانه، بخش قابل‌توجهی از زمین‌‌‌‌های زراعی و مرتعی تا سال‌2050 به‌عنوان آسیب‌‌‌‌پذیر طبقه‌‌‌‌بندی می‌شوند. در اروپا، منطقه آسیب‌‌‌‌پذیر 20‌درصد محصول و 16‌درصد از زمین‌‌‌‌های مرتعی است. در چین، 20‌درصد از زمین‌های زراعی و 13‌درصد از زمین‌‌‌‌های مرتعی و در آفریقا و خاورمیانه، 30‌درصد از زمین‌‌‌‌های زراعی و 13‌درصد از زمین‌‌‌‌های مرتعی را تشکیل می‌دهد. در اروپا و چین، بین 20 تا 25‌درصد از زمین‌‌‌‌هایی که برای تولید گندم استفاده می‌شود، آسیب‌پذیر تلقی می‌شوند، اما در آفریقا و خاورمیانه، 50‌درصد از زمین‌‌‌‌های مورد‌استفاده برای تولید گندم آسیب‌پذیر هستند. کاهش دسترسی به آب می‌تواند بر تولید محصولات حیوانی مانند شیر و گوشت، به‌ویژه محصولات وابسته به چرا تاثیر بگذارد. در هریک از سه منطقه؛ اروپا، چین و آفریقا و خاورمیانه؛ تقریبا 20‌درصد (بین 19 تا 23‌درصد) از زیست‌توده مصرف‌شده توسط گاو برای تولید شیر و گوشت در مناطق آسیب‌پذیر نسبت به تغییرات آب‌وهوایی تولید می‌شود.

فصل اقتصاد

تقاضای زمین در آینده
در سطح جهانی، پیش‌بینی‌‌‌‌ می‌شود با رشد پیشرفت‌‌‌‌ در فناوری، کاهش سرعت افزایش جمعیت، کاهش ضایعات و تغییر رژیم غذایی تا سال‌2050، تقاضا برای زمین‌‌‌‌های کشاورزی کاهش یابد و برعکس، پیش‌بینی‌هایی وجود دارد که زمین بیشتری برای تغذیه جمعیت روبه‌رشد جهان مورد‌نیاز باشد. بیشترین سهم از جمعیت آسیب‌دیده در کشورهای آفریقایی و خاورمیانه وجود خواهند داشت زیرا نرخ رشد جمعیت در این مناطق بیشتر از سایر نقاط جهان است در نتیجه کاهش دسترسی به آب بحران بزرگی ایجاد می‌کند. به دلیل اثرات ترکیبی افزایش جمعیت و از دست‌دادن تولید در زمین‌‌‌‌هایی که در معرض کمبود آب هستند، با کمبود غذا برای تقریبا 178‌میلیون نفر مواجه خواهیم بود.کاهش ضایعات و تغییر رژیم غذایی می‌تواند بر تولید پایدار مواد غذایی در مناطق پر خطری مانند آفریقا و خاورمیانه تاثیر مثبت داشته‌باشد و اثر ازبین‌رفتن زمین‌‌‌‌های زراعی ناشی از بی‌‌‌‌آبی را خنثی کند. عامل دیگری که امنیت غذایی در مناطق پر ریسک را تضمین می‌کند، افزایش بهره‌‌‌‌وری در تولید محصولات کشاورزی است.
الگوهای تجاری پسا بحران غذایی
تلفات در زمین‌‌‌‌های کشاورزی و متعاقب آن کمبود در تولید کالاهای مختلف، ممکن است بر اقتصاد منطقه و جریان تجاری فعلی تاثیر منفی بگذارد. عرضه داخلی کالاهای کشاورزی اغلب بر اساس ترکیبی از تولید داخلی و واردات است. در حال‌حاضر، در مناطق بزرگی مانند اروپا، آفریقا و خاورمیانه و آسیا، تجارت تحت‌سلطه شرکای منطقه‌ای است، با این حال عدم‌تعادل تجاری محصولات کشاورزی بین مناطقی مانند آفریقا و خاورمیانه و اروپا می‌تواند به دلیل تقاضای بالای غذا ناشی از افزایش جمعیت تشدید شود. به‌طور خاص، کشورهای آفریقایی و خاورمیانه با وجود تراز تجاری مثبت، عمدتا گندم و گوشت گاو را از اروپا وارد می‌کنند اما این روند نمی‌تواند باثبات باشد زیرا از طرفی کشورهای اروپایی خود با کمبود گوشت مواجه خواهند شد و از طرف دیگر، ذخیره ارزی کشورهای آفریقایی و آسیایی محدود است و در نتیجه تجارت‌جهانی با بحران روبه‌رو می‌شود. کاهش حجم تجارت به دلیل اهمیت یک کالای معین مانند گندم در رژیم غذایی کشورهای منطقه، می‌تواند منجر به ناامنی غذایی منطقه شود. در آفریقا و خاورمیانه، ذرت و گندم هرکدام تقریبا 9‌درصد از کل مواد غذایی مصرف‌شده را تشکیل می‌دهند. در سال‌2010، معادل 43‌درصد از کل ذرت و 86‌درصد از گندم مصرفی، از داخل بلوک‌‌‌‌های منطقه‌ای و از سایر شرکای تجاری وارد می‌شد. اگر در آینده تولید در همه مناطق مطابق الگوی فعلی ادامه پیدا کند، با افزایش خشکسالی، کاهش تولید محصول کشاورزی و افزایش تقاضای داخلی، کالای مورد‌نیاز برای تجارت کاهش پیدا می‌کند و در نتیجه قیمت‌ها فراتر از قدرت خرید برخی کشورها افزایش می‌یابد که این امر موجب افزایش تعداد افراد در معرض سوءتغذیه می‌شود.
آسیب‌‌‌‌پذیری زمین و منطقه
تجزیه و تحلیل‌ها نشان می‌دهد که با توجه به آسیب‌‌‌‌پذیری بالقوه زمین در‌برابر افزایش کمبود آب و مرتع مورد‌نیاز برای تغذیه جمعیت روبه‌رشد جهان، بیشتر آفریقا و خاورمیانه در معرض خطر غذایی هستند و حدود 6‌درصد از جمعیت این نواحی با سوءتغذیه مواجه می‌شوند.
کشورهای آفریقایی و خاورمیانه دارای مقدار قابل‌توجهی زمین هستند که برای تولید و پرورش دام مورد‌استفاده قرار می‌گیرد اما با کاهش بارندگی و وقوع خشکسالی در این مناطق به دلیل بهره‌‌‌‌وری پایین تولید، پرورش دام کاهش پیدا خواهد کرد که این خود بر تجارت گوشت اثر منفی می‌گذارد، بنابراین هرگونه کاهش در بهره‌‌‌‌وری زیست‌توده (مرتع برای تغذیه دام)، به دلیل کاهش در دسترس‌بودن آب، می‌تواند مصرف گوشت را بیشتر کاهش دهد. درحالی‌که تجارت به کشورها یا مناطق مختلف اجازه می‌دهد تا عرضه کافی مواد غذایی را حفظ کنند، اتکای بیش از حد به تجارت، تنها باعث افزایش ناامنی غذایی به‌جای ایجاد آینده‌‌‌‌ای پایدارتر می‌شود. به‌عنوان مثال، تجزیه و تحلیل‌ها نشان می‌دهد که کشورهای آفریقایی و خاورمیانه مقادیر زیادی گندم در مقایسه با سایر کالاها از اروپا وارد می‌کنند و این جریان تجاری 45‌درصد از تجارت‌جهانی گندم را تشکیل می‌دهد. اگر تولید گندم در اروپا به دلیل کمبود آب کاهش یابد، کاهش ذخایر گندم می‌تواند قیمت‌های بازار را افزایش دهد و بر امنیت غذایی تاثیر منفی بگذارد. برای جبران کمبود گندم، کشورهای آفریقایی و خاورمیانه می‌توانند به سایر صادرکنندگان عمده گندم مانند کانادا روی آورند؛ چراکه انتظار نمی‌رود این کشور در‌برابر کمبود آب آسیب‌‌‌‌پذیر باشد، با این حال رقابت در دیگر مناطق با قدرت خرید بیشتر می‌تواند تقاضا برای گندم کانادا را افزایش دهد و بر این اساس قیمت‌ها افزایش پیدا کند. برای حفظ بهره‌‌‌‌وری منابع داخلی و تجاری، تقریبا 7.6‌میلیون هکتار از مراتع باید به زمین زراعی تبدیل شود و برای جلوگیری از تشدید سوءتغذیه در مقیاس بزرگ، به‌ویژه در مناطقی مانند آفریقا و خاورمیانه باید بهره‌‌‌‌وری محصول فعلی را دو‌برابر کرد. برای دستیابی به این امر، سرمایه‌گذاری در آبیاری‌‌‌‌های نوین باید گسترش پیدا کند.
مطالعات متعدد نشان‌داده‌اند که تغییر در رژیم‌‌‌‌های غذایی و تلاش‌ها برای مقابله با اتلاف مواد غذایی، بیشترین پتانسیل را برای ایجاد یک سیستم تولید کشاورزی پایدار ارائه می‌دهد. با کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، سرعت گرمایش زمین کاهش پیدا می‌کند و خشکسالی‌‌‌‌های ناشی از کاهش بارندگی کمتر می‌شود، ضمن اینکه استفاده از کودهای حیوانی به جای کود اوره به بازیابی سریع‌تر زمین کمک شایانی می‌کند.
اثرات تورمی تغییرات اقلیمی







source

توسط ecokhabari.ir